• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4179 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۸ شهريور

ايران و موانع همگرايي منطقه‌اي

كوروش احمدي

تحولات اخير در سياست خاورميانه‌اي آمريكا و فشارهاي كاخ سفيد بر شمار فزاينده‌اي از كشورها در خاورميانه و آسيا به شكل تحريم يا جنگ تجاري موجب افزايش ميل به همگرايي در اين مناطق شده است. سفر هفته گذشته دكتر ظريف به آنكارا و اسلام‌آباد در پي پيروزي حزبي متفاوت در انتخابات پاكستان و ادامه كارآمدتر مشورت‌هاي منظم بين ايران، روسيه، تركيه و علاقه چين به تقويت اين همگرايي منطقه‌اي كمك كرده است. اما موفقيت ايران در پيشبرد اين همگرايي منطقه‌اي و تبديل آن به اهرمي براي كمك به خنثي كردن فشارهاي آمريكا موكول به توجه جدي به موانع اساسي در اين مسير است. نقاط قوت ايران در اين رابطه كم‌وبيش روشن است. سوابق تاريخي و فرهنگ مشترك با شمار زيادي از كشورهاي منطقه از يكسو و موقعيت ايران به عنوان يك ابرقدرت منطقه‌اي به دليل برخورداري از وسعت و جمعيت زياد، مرزهاي طبيعي، امتزاج قوميتي، داشتن طولاني‌ترين سابقه دولت‌داري و... از سوي ديگر در زمره اين نقاط قوت است. اما هميشه اين احتمال كه نقاط قوت و موفقيت تحت شرايطي مشكل‌‌ساز شود، وجود دارد. اما تمركز در اين شرايط بايد بر موانع در برابر همگرايي باشد؛ موانعي كه اهم آنها به شرح زير است:

 

1- برخي معتقدند كه ايران تقريبا از اوايل دوره صفويه با پديده‌اي كه «تنهايي استراتژيك» خوانده مي‌شود، مواجه بوده است. مذهب شيعه و زبان فارسي دو وجه عمده تمايز ايران با ديگر كشورها و ملت‌هاي منطقه است كه موجب شكل‌گيري چنين تصوري شده است. با تبديل شدن ايران به يك قدرت شيعي از زمان شاه‌اسماعيل، شاهان صفوي ازاين نقطه نظر درتقابل با سه قدرت ديگر منطقه يعني دولت عثماني، گوكانيان هند و ازبك‌ها قرار گرفتند و به استثناي وقفه‌اي كوتاه در دوره نادرشاه به دليل سياست مذهبي خاص او، مذهب يكي از نقاط افتراق ايران با ديگر قدرت‌هاي منطقه‌اي و يكي از بهانه‌هاي تهاجم آنها به ايران بود. در تمام اين دوره حدودا 500‌ساله، تمركز يا عدم تمركز قدرت‌هاي منطقه‌اي بر اين وجه افتراق يكي از عوامل تنش يا تفاهم در روابط بين ملت‌هاي منطقه بوده است.

 

2- ايرانيان همچنين متهم به نوعي «حس برتري فرهنگي» در ارتباط با ديگر ملت‌هاي منطقه‌اند. به اين معني كه خود را ملت ممتاز و برتر منطقه تصور مي‌كنند و از اين رو كمتر به داشتن تماس و ارتباط با ملت‌هاي منطقه علاقه نشان داده‌اند. شايد برخي از پديده‌هاي فرهنگي و مهم‌تر از آن تبليغات عصر پهلوي و توجه به تاريخ پيش از اسلام ايران و ارتباطات اروپا محور در ايجاد چنين ذهنيتي در برخي اقشار ايراني موثر بوده باشد. صرفنظر از درستي يا نادرستي اين گزاره، واقعيت اين است كه طي حداقل دوره بعد از مشروطه، از جمله دوره
40 ساله اخير، تماس مستقيم ما ايرانيان با ملت‌هاي منطقه بسيار اندك بوده و طبقه مرفه و متوسط و نيز اقشار تحصيل كرده ايران كه عالم مقال را در كنترل دارند، عمدتا با اروپا در تماس بوده و اگر تماسي با كشورهاي منطقه وجود داشته، عمدتا از طريق اروپا و زبان‌هاي اروپايي بوده است. به اين دلايل، ما و ملت‌هاي منطقه با مشكل شديد عدم ارتباط و عدم تفاهم مواجه هستيم.

 

3- دشواري توسعه روابط اقتصادي بين ايران با كشورهاي منطقه مشكل بزرگ ديگري بر سر راه همگرايي منطقه‌اي است. اقتصاد ايران و تقريبا تمام كشورهاي منطقه در شرايطي نيستند كه بتوانند مكمل هم باشند. اين كشورها يا عمدتا صادر‌كننده مواد اوليه‌اند يا فاقد كالاهايي هستند كه از نظر كيفيت قابل قياس با كالاهاي كشورهاي صنعتي باشند. اين شايد يكي از مهم‌ترين دلايل ضعف نهادهايي منطقه‌اي در غرب و جنوب آسيا مانند اكو و ... باشد. اين درحالي است كه اروپا به عنوان موفق‌ترين نمونه همگرايي منطقه‌اي كار خود را با يك نهاد تجاري منطقه‌اي شروع كرد و تماس آزادانه و مستقيم صاحبان كسب و كار و حرفه‌ها با هم در سراسر اروپا مهم‌ترين عامل در تقويت همگرايي در اروپا بود.

 

4- غلبه ملاحظات و حساسيت‌هاي فوق‌العاده شديد امنيتي و تمركز بر بازي حاصل جمع صفر دو عامل نسبتا جديدي است كه به‌ويژه طي دو، سه دهه گذشته همگرايي منطقه‌ا‌ي را در برخي حوزه‌ها با بن‌بست مواجه كرده است و بر ديگر حوزه‌ها نيز شديدا تاثير منفي داشته است. اگر‌چه در روابط بين‌المللي اصل بر اعتماد نيست، اما بي‌اعتمادي مطلق نيز موجب فلج مي‌شود. بي‌اعتمادي شديد بين ايران و اكثر كشورهاي منطقه پديده نسبتا جديدي است. به باور نگارنده ادعاي «دشمني تاريخي بين ايران و اعراب» پايه و اساسي ندارد (در اين مورد قبلا در جاي ديگر به‌تفصيل نوشته‌ام) و سابقه خصومت به جنگ سرد بين ايران شاهنشاهي با پان عربيسم در اواخر دهه 1950 به بعد برمي‌گردد. به‌رغم فروپاشي نظام شاهنشاهي در ايران، نسبت دادن تلاش براي «صدور انقلاب» به ايران اسلامي موجب تداوم سوءظن‌ها شد؛ سوءظن‌هايي كه با مداخله آمريكا و اسراييل به ويژه در دو سال گذشته به اوج خود رسيده است.

ايران اگر مايل به تقويت همگرايي منطقه‌اي است كه در شرايط جديد امري بسيار ضروري است، بايد عوامل منفي فوق را به‌طور جدي مورد توجه قرار دهد و حداكثر تلاش را براي زدودن آثار سوء آنها به عمل آورد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون