ترامپ ميرود اما فلسطين ميماند
احمد دستمالچيان
تصميم دولت ايالات متحده امريكا براي تعطيلي دفتر سازمان آزاديبخش فلسطين در واشنگتن، تازهترين اقدام از مجموعه اقدامات تند و خشونتبار كاخ سفيد عليه مردم فلسطين است. رييسجمهور امريكا، دونالد ترامپ يك فرد افراطگرا با گروهي از اطرافيان نومحافظهكار و جنگطلب است. زمامداران كنوني امريكا با سياستهاي غيرمعقول و غيرمالوف كه در پيش گرفتهاند چه در صحنه بينالمللي و چه در ميدان سياست داخلي امريكا هر روز بيش از گذشته منزوي ميشود. آنگونه كه به تازگي در يادداشت مشهور روزنامه نيويورك تايمز به قلم مقام ناشناس بلندپايه در كاخ سفيد ديديم، انزواي دونالد ترامپ از سطح جهان و از درون ايالات امريكا، به نزديكترين لايههاي دروني دولت خودش ميرسد و مخالفت و معارضه با او و رفتارش به سطح مقامات بلندپايه درون دولتش رسيده است، تا جلوي اقدامات او براي زير پاگذاشتن هنجارها و قوانين بينالمللي را بگيرند. كاسه بردباري بسياري از همپيمانان نزديك امريكا در اروپا هم از يكجانبهگرايي و اقدامات نابهنجار ترامپ لبريز شده است. اغلب مواضعي كه از سوي كاخ سفيد مطرح ميشود با مخالفت قدرتهاي مهم اروپايي از جمله آلمان و فرانسه و حتي بريتانيا مواجه ميشود. اين سطح بيسابقه از رويارويي با سياستهاي كاخ سفيد را چه در برجام، چه در خروج امريكا از پيمانها و سازمانهاي بينالمللي مشاهده كردهايم و در پرونده فلسطين هم شاهديم كه چه اقدام امريكا در انتقال سفارت به قدس شريف، چه اقدام اين كشور در قطع كمكها به سازمانهاي بينالمللي كمك به آوارگان فلسطيني با محكوميت قاطع جهاني مواجه شد. سياست ترامپ در برابر فلسطينيان بسيار افراطي و خشن است و آثار آن را در كشتارهاي وسيع غيرنظاميان فلسطيني در ماههاي اخير مشاهده ميكنيم. گامهاي ايالات متحده امريكا به سوي از ميان برداشتن هويت فلسطيني و موجوديت فلسطينيان، روز به روز بيشتر اعتبار اين قدرت جهاني را از بين ميبرد و عملا باعث شده است تا نقش ميانجيگري امريكا در پرونده سازش فلسطين، كاملا به فراموشي سپرده شود. هر گام جديدي كه كاخ سفيد براي فشار به مردم مظلوم و رنجكشيده فلسطين بر ميدارد، آتش خشم مردم منطقه و به خصوص فلسطينيان را تندتر ميكند و بر بلنداي ديوار بياعتمادي ميافزايد.
آنچه در ذهن ترامپ ميگذرد، نهايي كردن معاملهاي خيانتبار است كه با كمك اسراييل و عربستان سعودي تهيه شده است و قصد دارد با چنين فشارهايي آن را به مردم فلسطين تحميل كند. اما مساله فلسطين يك مساله بينالمللي است، يك طرف، هر اندازه هم كه قدرت داشتهباشد نميتواند به صورت يكجانبه، حقوق ميليونها فلسطيني را با اعمال فشار و تحريم و تهديد و تحديد، زيرپا بگذارد. پرونده فلسطين در تمامي سازمانهاي بينالمللي و در افكار عمومي جهان، به عنوان يك پرونده تراژيك مطرح است كه قهرمان مظلوم آن مردم فلسطين هستند. گامهايي كه ترامپ بر ميدارد، يك به يك نقض قطعنامهها، توافقها و هنجارهاي مورد اجماع جهاني عليه فلسطينيان و به نفع رژيم اشغالگر است، قطعا اين قانونشكنيها و اقدامات ناهنجار، نه تنها از سوي جهانيان محكوم ميشود، بلكه با مقاومت و مخالفت سياستمداران امريكايي هم مواجه ميشود.مناقشه در مورد حقوق فلسطينيان، بيش از يك قرن است كه ادامه دارد؛ اما اگر قرار بود كسي با چند فرمان و نمايش بتواند اين پرونده را ببندد، دههها پيش اين كار را ميكرد. تمامي جناياتي كه رژيم صهيونيستي و ايالات متحده امريكا طي 7 دهه گذشته با تمام قوا، با به خدمت گرفتن خشنترين و سبعانهترين روشها عليه فلسطينيان انجام دادهاند، نتوانسته اين ملت مقاوم را حذف كند. مساله فلسطين مساله مقاومت، پايداري و احقاق حقوق پايمال شده ملتي مظلوم است. مادامي كه سرزمين فلسطين و فلسطينان وجود داشتهباشند، مبارزه براي حقوق فلسطينيان هم استمرار دارد. پيش از ترامپ خيلي افراد ديگر هم بودند كه علاقهمند بودند با اعمال خشونت و فشار مساله فلسطين را با اعمال زور حل و فصل كنند. افرادي مانند اسحاق رابين، شيمون پرز و آريل شارون قصاب، كه هر يك در دورهاي آمدند تا با خشونت، فشار و نمايش حقوق فلسطينيان را از يادها پاك كنند، خودشان رفتند و از يادها پاك شدند و ملت فلسطين همچنان پابرجاست. دونالد ترامپ هم ممكن است تصميم داشتهباشد با فشار، خشونت و يكجانبهگرايي حق يك ملت را سلب كند، اما او فقط يك سياستمدار است، مردم و ملتها ميمانند و اين روساي جمهور هستند كه ميروند. كاخ سفيد در 7 دهه گذشته همواره ميزبان اشخاصي بوده است كه هر يك به طريقي مايل بودند پرونده فلسطين را ببندند، همه آنها رفتهاند و ترامپ هم خواهد رفت. آنچه با عنوان «معامله قرن يا صفقهالقرن» ناميده ميشود، قطعا شكست خواهد خورد. هيچ يك از طرفها، جناحها و گروههاي فلسطيني حاضر به پذيرش آن نخواهند بود.آش «معامله قرن» آن اندازه شور است كه حتي سازمان آزاديبخش فلسطين هم كه همواره طرف گفتوگوهاي سازش و شريك مذاكره امريكا بود، كنار گذاشتهميشود. حالا ترامپ قصد دارد اين معامله را با چه كسي انجام دهد؟ آيا ميخواهد يك جانبه از طرف اسراييل با خودش معامله كند؟ مگر چنين معاملهاي جز با محو كردن تك تك فلسطينيان از روي كره زمين شدني است؟ روياي معامله قرن، از نطقه شكست خورده است. اگر روزگاري توافقهاي اسلو، دست كم احترامي ظاهري براي برخي حقوق شناختهشده فلسطينيان قائل بود، سياست خاورميانهاي ترامپ حتي آن احترام ظاهري را هم قائل نيست.