ادامه از صفحه اول
۲۵ شهريور يادبود زلزله طبس
خرابيها از ديهوك در جنوب شرق تا اصفهك و سپس خود طبس گسترده شده بود. شهر طبس در مدت حدود سه سال بازسازي شد ولي طبس امروزي مانند شهرها و حاشيه شهرهاي تازهساز –و اغلب بيهويت!- ايران است و نشاني از طبس قبل از زلزله ندارد. سطحهاي زمينريختي متعددي در پاي دامنه كوههاي شتري در شرق طبس وجود دارد كه با گسلهاي كواترنر و فعال از هم تفكيك ميشوند. اين سطح كه با گسلهاي فعال از هم جدا ميشوند، مكان زلزله احتمالي بعدي را مشخص ميكنند، چيزي كه حتي قبل از زلزله طبس قابل تشخيص بود (ولي كسي چنين كاري نكرده بود و اكنون نيز اگر چنين كاري مثلا براي شهر تهران تا حدي انجام ميشود، دانشمند مذبور تحت فشار قرار ميگيرد كه اين ديگر چه تشويشي است!؟) سال گذشته در 96،8،21 در سي و نهمين سال بعد از زلزله طبس، زلزله سر پل ذهاب رخ داد. حدود 70درصد از كشتههاي زلزله ازگله در بناهايي كشته شدند كه در دهه اخير ساخته شدهاند. اين موضوع نشاندهنده عمق فاجعه اخلاقي و انساني براي كشوري است كه از 1343 با نوشته شدن اولين پيشنويس آييننامه طرح ساختمانها در برابر زلزله توسط استاد زنده ياد مهندس علياكبر معينفر، سابقه بيش از نيمقرن در مهندسي زلزله و آييننامه زلزله دارد و از معدود كشورهاي دنياست كه آييننامه زلزله (2800) دارد كه مصوب هيات وزيران و در هنگامه جنگ تحميلي، در سال 1367 است.
آييننامه 2800 قبل از زلزله31 خرداد 1369 منجيل وجود داشت ولي بعد از آن زلزله، نياز به جدي گرفتن آن به صورت وسيع در جامعه حس شد. البته بايد اشاره كرد كه چنين اتفاقي در مورد زلزله 1382 بم در مورد جدي شدن موضوع مقاومسازي و بهسازي لرزهاي بافتهاي فرسوده و زيرساختهاي مهم كشور رخ داد. برنامه بهسازي و مقامسازي بيمارستانها و مدارس و شبكههاي آب و فاضلاب شهرها نيز مشخصا بعد از زلزله 1382 بم با جديت بيشتري پيگيري شد و البته بعد از حدود سه سال از زلزله 1382 بم آن اهميت اوليه موضوع بهسازي و مقاوم سازي نزد مديران از بين رفت. در زلزله 1396 ازگله سرپل ذهاب در محلهايي كه شاهد خرابيهاي زياد (مثل ازگله، سرپل ذهاب يا روستاهاي بين اين مناطق)، بودند شاهد ساختمانهايي هم بوديم كه حداقلهاي مهندسي را رعايت كرده بودند و سالم مانده يا كمتر آسيب ديدند. دليل گسترش خرابيها بهويژه در مسكن مهر سرپل ذهاب و اسلامآباد غرب و محله فولادي و ساير ساختمانهاي جديدالاحداث، علاوه بر قرار گرفتن در معرض يك زلزله شديد با بزرگاي 7.3 و واقع شدن در نزديكي پهنه گسل اصلي، با كيفيت بد ساخت (بتنهايي با يك سوم مقاومت حداقل مورد انتظار استاندارد) در اين بناها نيز مرتبط بود. حدود 350 نفر از 440 كشته شهر سرپل ذهاب در ساختمانهاي جديد و اكثرا در محله جديدساز فولادي، مربوط بود. طبيعتا علت اوليه بروز زلزله 7.3 ريشتري در منطقه، وجود زمينساخت فعال و نزديك بودن اين پهنه در نزديكي پهنه گسله بوده است اما آيا ساختمانها بايد در زلزلهاي با بزرگاي 7.3 در عمق 23 كيلومتري به اين شدت آسيب ببينند؟ در پاسخ بايد گفت، اگر 40 سال بعد از زلزل طبس، 30 سال بعد از مصوب شدن آيين نامه 2800 و 53 سال بعد از نوشته شدن اولين پيش نويس آيين نامه زلزله ايران استانداردهاي حداقلي ساخت رعايت ميشدند، چه بسا ميزان تلفات به كمتر از 50 نفر ميرسيد و در نهايت عملا كسي نبايد در چنين رخدادي كشته ميشد. ايران حدود36 ميليون جمعيت سال 1357 به حدود 82 ميليون جمعيت در سال 97رسيده است. اين بيش از دو برابر شدن جمعيت، به افزايش جمعيت در معرض آسيب و ساكن در بافتهاي فرسوده جديد (حاشيهنشينها، ساكنين در مسكن مهر و ساكنين ساختمانهاي بساز و بفروش در اكثر شهرهاي ايران) انجاميده، بنابراين ميتوان در يك ارزيابي اوليه گفت كه ريسك زلزله در ايران نسبت به سال 57 افزايش يافته و ما آسيبپذيرتر هم شدهايم. براي تغيير و برعكس كردن اين فرآيند مطالعه و عملي جدي و درازمدت لازم است.
استاد پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم
شكستن بنبست بياعتمادي
كليد هر مشكلي بود. شوكهاي اعتمادساز عموما از خلال انتخابات به وجود ميآمد و انرژي بسيار مثبتي را در جامعه و سياست تزريق ميكرد. اين كار در حال حاضر شدني نيست. اول اينكه سه سال به زمان انتخابات رياستجمهوري و يك سال به انتخابات مجلس مانده است و ادامه اين وضع در اين زمان هزينههاي بسياري را ايجاد ميكند. دوم اينكه فرض كنيم، همين امروز انتخابات باشد، با اين حلقه بسته سياست كه بعيد ميدانم حتي 10 درصد جامعه را پوشش دهد، تقريبا غيرممكن است كه مردم حاضر شوند چون گذشته و به نحو اميدبخش و اعتمادسازي وارد فضاي انتخاباتي شوند و اين احتمال وجود دارد كه نتيجه معكوس نصيب عرصه سياست شود و با نوعي عدممشاركت گسترده مواجه شوند. ولي اگر انتخاباتي بخواهد برگزار شود كه دايره سياست را گسترش دهد، دراينصورت نيازي به انتظار كشيدن براي انتخابات نيست بلكه از هماكنون هم ميتوان دايره نيروهاي موجود در مديريت كشور را گسترش داد. نهتنها نيروها، بلكه دايره بسته رفتارهاي اجتماعي را بازتر كرد و از اين طريق اعتماد اجتماعي را بازسازي كرد. بيان اظهارنظرات قاطع و مشخص در حوزه سياست دور از احتياط است، ولي معتقدم كه هيچيك از مسائل جاري و اصلي جامعه ما حل نخواهد شد، مگر آنكه حدي از اعتماد اجتماعي بازسازي شود. دايره محدود مديريتي و رفتاري نيز قادر به حل مشكلات نيست. اين نيروها همان كاري را ميكنند كه تاكنون انجام دادهاند. مساله فقط نيروي انساني نيست، بلكه در فضاي بسته مديريتي، بهترين نيروها نيز قادر به ايفاي نقش نيستند. در ادامه نيز همان كاري را خواهند كرد كه تاكنون كردهاند و بدتر از گذشته عمل خواهند كرد كه بهتر عمل نميكنند. بنابراين مساله فقط صلاحيتها و تواناييهاي فردي نيست كه اين هم هست، ولي مهمتر از آن فضاي محدود و بسته مديريت است كه اجازه نميدهد، شاهد مديريتهاي خلاق و باانگيزه و اثرگذار باشيم. بهطورخلاصه هرگونه كوششي براي اصلاح جامعه و حل مشكلات رو به تزايد موجود بدون كوشش براي افزايش اعتماد عمومي از طريق گسترش دايره سياست و حضور نيروها در مديريت اجتماعي، آب در هاون كوبيدن و از دست دادن فرصت است. هرچند از رفتارهاي موجود در سطوح رسمي چنين نشانههايي ديده نميشود، پس غيرمنتظره نيست كه حل نشدن و حتي عميقتر شدن مشكلات را انتظار بكشيم. ولي اين مساله دير يا زود موجب توسعه بحران و افزايش بياعتمادي خواهد شد و كاري را كه امروز با انتخاب خود ميتوانند انجام دهند، فردا از روي اجبار به شكل بدي به آن تن خواهند داد.
كربلا سنگ نشاني است كه ...
اگر با خودمان صادق باشيم شمر و عمر هم چندان از ما دور نيستند و تنها غفلتي كافي است كه در نهاد ما رخ بنمايند. به ديگر بيان، اينبار «كربلا سنگ نشاني است كه ره گم نشود.» عزاداري محرم هر سال محكي است براي اين شعار معروف كه «يا ليتنا كنا معكم» و هركس در هر موقعيتي اين شعار را در ذهن خود راستيآزمايي ميكند كه آيا هنوز هم بر آن عهد و پيوند ديرين با مولاي خود هست يا در عزمش خللي ايجاد شده است يا جزئي و كلي از صراط خارج شده است. تعبير مقام معظم رهبري را فراموش نكنيم كه دنياپرستي، رفاهطلبي و انباشته شدن شكمها از مال حرام را مهمترين دلايل تنزل، عقبگرد و سقوط جامعه آن روز عرب دانسته بودند و اين حديث امروز جامعه ما نيز هست كه هميشه داعيه پيروي از راه امامحسين(ع) و پدر بزرگوارش را دارد. اگر فضاي تربيت عاشورايي و حسيني در همه سطوح جامعه حاكم شود هر يك از اين سربازان در گهواره كه ديروز بر دستان مادرانشان دل به طفل 6 ماهه اباعبدالله دادند، نوجواناني كه همصدا با قاسم ابن الحسن فرياد «احلي من العسل» سر ميدهند و جواناني كه همصدا با علياكبر از پدر اذن ميدان ميخواهند، سرداراني بزرگ در توسعه ايران اسلامي و آرمان آزاديخواهي شيعه علوي و حسيني و دفاع از آن در همه ابعاد خواهند بود به شرط آنكه پدران و مادران راه گم نكنند و در هزارتوي «زندگي لاكچري» و فرصتطلبي و رانتجويي گرفتار نشوند. خاصه سربازان ديروز راه حق كه اگر امروز زيبايي دنيا آنها را در مسير باطل ببرد گناهشان نابخشودنيتر از نسل جديد است. يادمان نرود هرقدر ميخواهيم به اولياي دشت كربلا نزديك شويم، اشقياي آن نيز چندان از ما دور نيستند.
تاخير اثر تورمي در بورس
اما دستوري كردن نرخ ارز منجر به احتكار ارزي توسط برخي از شركتهاي وارداتي شد. بعد از ايجاد بازار ثانويه، ارزش جايگزيني بسياري از شركتهاي بورس بالا رفت و اين امر بر قيمت سهام شركتها تاثيراتي گذاشت. به اين ترتيب بورس وارد روند رونقي شد كه روز شنبه ركورد تازهاي را ثبت كرد. علاوه بر واكنش فعالان به نرخ ارز، ثبت ركورد ديروز بورس در واقع واكنشي به سياستهاي دولت در آزادسازي قيمت انواع مختلف كالاها در بازار رسمي مثل پتروشيمي هم بود.
تداوم باور غلط درباره انتصاب زنان
اگر چنين نگاهي در راس مديريت يك وزارتخانه حكمفرما باشد هر چقدر هم زنان در بدنه آن دستگاه سهم قابل توجهي داشته باشند باز هم راهي به سطوح بالايي پيدا نميكنند. بخشنامهاي كه از طريق سازمان امور اداري و استخدامي ابلاغ شده و تاكيدي كه رييسجمهوري محترم داشتهاند به نظر من فرصت خيلي خوبي را براي كادرسازي فراهم آورده است كه بايد قدر بدانيم. همچنين انتصاب زنان بايد در سطوح مياني افزايش يابد تا فرصت تجربهاندوزي برايشان بيش از پيش فراهم شود.