• ۱۴۰۴ دوشنبه ۱۲ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4200 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۱۴ مهر

به كلاس كنكور داستان‌نويسي مي‌رويم، پس هستيم!

ركسانا حميدي

گسترش فرهنگ نگاه كنكوري به مسائل فكري و هنري از جمله آسيب‌هاي جامعه تحصيلكرده امروز ما به شمار مي‌رود و اين امري است كه بازخورد آن را مي‌توان دررسانه‌هاي مكتوب امروز به راحتي مشاهده كرد كه از نتايج آن يكسان‌سازي نظرها و سلايق و دريافت‌هاست. اين روزها به راحتي مي‌توان از اقسام ريز و درشت و ملي و محلي كلاس‌هايي سراغ گرفت كه بر سر هر كوي و برزني داير شده با نام «كلاس داستان‌نويسي».

در اين كلاس‌ها اغلب شركت‌كنندگان، انگيزه‌اي واحد ندارند اما اميد واحدشان در نويسنده شدن يا داشتن كتابي، آنها را از كلاسي به كلاس ديگري مي‌كشاند. پيش از اين شايد در دورهم‌نشيني‌ها با نويسندگان صاحب آثار، مباحث مختلفي طرح مي‌شد از جمله فنون نوشتن؛ اما كلاس‌هاي اين سال‌ها با هدف تضميني نويسنده شدن و چاپ كتاب در فلان نشر و استفاده از پروپاگانداي فلان روزنامه و منتقد، بسياري از تحصيلكردگان نااميد از يافتن شغل و حتي ناراضي از مشاغل نامربوط را بر آن داشته تا با صرف هزينه و وقت بسيار بتوانند چند خطي بنويسند از درددل و بعد آن را با گچ و سيمان در سبك و مكتب فلان نويسنده و فيلسوف غربي با كمك اهل كلاس جا دهند تا به قولي، ادبيات توليد كرده باشند و چنين مي‌شود كه كتاب‌هايي در بازار سرازير مي‌شوند كه با آنكه به فارسي نوشته شده‌اند اما گويي مترجمي ناشي آنها را منتشر كرده و از دوراني مي‌نويسند كه هيچ ربطي به حافظه تاريخي مردمان هم عصرشان ندارد.مثلا مي‌شود از دوران محمود غزنوي نوشت تا دوران فلان ملوك‌السلطنه قاجاري و چه بهتر كه هم مهر تاريخي‌گري داشته باشد و هم‌زباني غامض و مكلف و اگر كسي به اعتراض چيزي گفت، مي‌شود او را حواله داد به مثل آن خياط شوخ كه گفت هركه پادشاه را عريان ببيند چه است و چه است.

فرار كردن از ادبيات راهي بهتر از اين ندارد كه آن را درگاهي ببيني كه گذر از آن سخت است و وقتي وارد شدي ديگر گذشتي و آب از سرت گذشته، امري كه سال‌هاست بر سر دانشگاه‌هاي ما آمده است. پس كلاس كنكور داستان‌نويسي آن هم با شرط تضميني به طور شفاهي و نه مكتوب، بازارگرمي خوبي دارد و مي‌توان در آن به طور فردي و جمعي داستاني ساخت و پرداخت و آن را چاپيد. تجربه‌هاي عيني نشان داده كه اين روش در اين كلاس‌ها نتايج خوبي را نيز در برداشته و خط و ربطي هم مي‌دهد كه داستان بايد بر اين الگوها ساخته شود. اين امر را بر اساس مشاهدات و شنيده‌ها مي‌گويم و برايم جاي بسي پرسش است كه چطور مي‌توان در كارگاه شبيه‌سازي به اسم ادبيات، آن روح سركش و قلم متفاوت خود را يافت، چطور مي‌توان در كنار همگان نشست و آنها را در توليد ذهني و حسي و تخيلي خود دخيل ساخت، چطور مي‌شود تاييد ديگران را پيش از انتشار اثري گرفت و سپس چاپ كرد؟ اگر چنين باشد نوآوري و مهارت و حرف تازه كجا قرار مي‌گيرد و تازگي مضمون و نگاه شخصي چه ميزان از اثر را دربر خواهد گرفت. در اين سال‌ها كه بازي‌هاي زباني و كاربرد اصطلاحات ادبي و فلسفي جاي همه آن چيزهايي را گرفته كه داستان و ادبيات و انديشه نام داشته اگر داستاني را بخوانيد كه از دل اين كارگاه‌ها درآمده ممكن است چيزهايي براي متعجب كردن شما داشته باشد اما ارضاكننده خواهش دروني شما به خواندن ادبيات نخواهد بود، مي‌شود مثال آن كميت‌هايي كه برخي تازه به دوران رسيدگان را ارضا مي‌كند در داشتن خانه‌هاي بزرگ، اتومبيل‌هاي بزرگ، يخچال‌هاي بزرگ و امثال آن. اين رفتار در روندگان كلاس‌هاي فلسفه نيز تكرار مي‌شود؛ در نقل قول آوردن از اسامي چپ و راست فيلسوف و زبانشناس و روانشناس و ديگران در تاييد حرفي كه مي‌زنند بي آنكه به منطق و ذهن خود رجوع كنند كه آيا وضعيت مورد نظر را مي‌شود از نگاه فلان فيلسوف بررسي كرد يا بايد آن راي را بر وضعيت موجود تحميل كرد.

چنان كه بارها ديده شده كه در تاييد داستان يا مقاله فلان رفيق چنان از دريدا، لكان، فوكو، بديو، ژيژك، بورديو و... مثال آورده‌اند كه فرصتي براي يادي از نوشته آن رفيق نمانده است. چيزي كه مطرح است در اين كلاس‌هاي كنكور تضميني اين است كه علاقه وافري به كسي پيش مي‌آيد و قرار است آن شخص در اثر توليدي آن هنرجو بازسازي شود مثلا سلين بشويم يا بوكوفسكي يا ديگري و اين الگو گرفتن يا تقليدگري يا يافتن مرجعيتي براي مقلد شدن، بزرگ‌ترين ضربه در امر هنر و ادبيات است چراكه هنرمند بايد توان ساختن خويش را به دست خويش داشته باشد با آموزش صحيح و مطالعه و تجربه شخصي و زيستني به شكل خويش. نه رفتن به سفرهاي كليشه‌اي اين توان را افزون مي‌كند نه كلاس‌هاي تضميني داستان‌نويسي و نه كتاب‌هايي كه مد مي‌شود براي خواندن. هرچه ناشبيه‌تر بودن به ديگران امري است كه بايد آن را پي گرفت و فرديت لازم براي توليد اثر را تقويت كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون