پيشرفت هنرمند، يا شهرت او؟
شبنم نيكخو
هنرمند: درباره هنرمندي صحبت ميكنيم كه پس از قيمتگذاري اثرش در حراجي گروه سينكورا با قيمت 450 هزار پوند، كارهاي اصل و همتراز خود را به مبلغ 60 دلار در پاركي به فروش گذاشت. اما اين هنرمند گرافيتي كه در كنار شهرت جهاني آثارش، حتي تلاشش براي ناشناخته ماندن نيز با ذات هنر خياباني منطبق است، چرا عملي چنين پرسروصدا انجام ميدهد كه منجر به افزايش قابل توجه قيمت اثرش ميشود؟
منتقد: بنسكي با تكهتكه كردن اثر فروختهشدهاش در حراجي سادبيز پيامي منتقل ميكند كه آن را ميتوان از چند منظر بررسي كرد. در پس اثر هنري، تفكر، حقيقت و مقصودي وراي ظاهر آن، از ديد مخاطب نهان مانده است. درست زماني كه ميانگاريم يك اثر هنري اصالتا خياباني، به يك حراجي مشهور و كهنهكار راه يافته و قرار است شاهد گذر اين اثر از مسيري تكراري و قابل پيشبيني باشيم كه مقصد نهايي آن نصب بر ديواري متعلق به يك ثروتمند يا كلكسيوندارخواهد بود، با شوكي روبهرو ميشويم كه در نظر اول به يك شوخي ميماند. هنرمند، بدون حضور فيزيكي، قاب را به بخشي از اثر هنري بدل كرده و با اين اجراي خود در حراجي، خميازه بيننده را در هوا قاپيده، نگاهش را متوقف كرده و او را به تفكر واميدارد.
هنرمند: بله در ارزشمند بودن اين ارتباط و گفتوگوي ايجاد شده شكي نيست. البته بنسكي با اين اجراي برنامهريزي شده، يكي از ويژگيهاي هنر خياباني را با اصطلاحا «تخريب» اثري قانونا متعلق به فردي ديگر حفظ كرده است. اما سوال اين است كه حركتهاي اينچنيني به پيشرفت هنر ميانجامد يا شهرت فزاينده هنرمند؟
منتقد: مگر هنرمندان برجستهاي كه از گذشته تاكنون راهي به غير از اكثريتپيش گرفتهاند، باعث جهشهاي مهم در هنر نشدهاند؟ اين حقيقتي پوشيده نيست و به علاوه، هنرمندان به دنبال خلق آثاري نوين با ايدههاي شخصي هستند و ميدانند كه در صورت موفقيت، شهرت و ارزش آثارشان نيز افزايشمييابد.
Sincura Group
Beansky
Sothebys