انجمن اوليا و مربيان و نقشي كه به تامين هزينههاي مدرسه تقليل يافت
نهاد مدني 700 هزار نفري فراموش شده
گروه اجتماعي
«نه چيزي يادم نيست.»، «بله يادمه يكي از كارهاشون اين بود كه نوبت شستن پردههاي كلاسها رو تقسيم ميكردن.»، «مادر من هميشه شركت ميكرد، معمولا پول جمع ميكردن براي خريد كادوي روز معلم يا شيريني براي مناسبتهاي مختلف.» اين تصاوير پراكندهاي است كه يك سري از متولدان دهه 50 و 60 در مورد انجمن اوليا و مربيان و نقشش در دوران دانشآموزي آنها، در ذهن دارند. تصويري كه با گذر سهدهه همچنان با آنچه بايد باشد فاصله دارد. انجمن اوليا و مربيان يكي از قابليتهاي فراموششده نظام آموزش و پرورش كشور است كه با وجود دهها سال سابقه، اهداف اصلياش همچنان در گوشه مدارس كشور خاك ميخورند.
«مگر كاري را كه به وسعت همه افراد كشور و گستردگي سراسر كشور است، جز همه افراد كسي ميتواند بر آن اشراف داشته باشد؟ چارهاي نيست كه كار همگان را به همگان بسپريم و براي انجام مسووليت عظيم آموزش و پرورش فرزندان ميهن بزرگ اسلامي، از همگان ياري بخواهيم.» اين بخشي از مقدمه اساسنامه انجمن اوليا و مربيان است كه در اوايل دهه 60 به امضاي سيدعلياكبر پرورش، وزير آموزش و پرورش وقت رسيد. تامين منابع مالي مورد نياز مدرسه هم بخشي از اين اساسنامه بود: «ماده 17- قبول هدايا و كمكهاي مالي از اولياي دانشآموزان و از ديگر افراد خير و علاقهمند. تبصره 4- از مطرح كردن مسائل مالي در جلسات عمومي اوليا جدا اجتناب شود (زيرا ممكن است براي افرادي كه امكان كافي براي كمك ندارند، موجب شرمندگي شود.) » اما ظهور مفهومي با عنوان انجمن اوليا و مربيان به سالها قبلتر و دوره پهلوي اول بازميگردد، به سال 1326 كه با الگوبرداري از مدارس فرانسه اين پديده با عنوان انجمن خانه و مدرسه وارد سيستم آموزشي مدرن كشور شد و از سال 1346 به انجمن اوليا و مربيان تغيير نام داد. از همان زمان تاكنون انجمن نامش را حفظ كرده است و ماهيتش بسته به دولتهاي بر سر كار تغييراتي پيدا كرده و در اين ميان نقشش در «پيشبرد امور آموزش و پرورش دانشآموزان» همواره در حاشيه مانده است. عضويت در انجمن اوليا و مربيان براي مادر و پدرها بار خاطر است شايد به اين دليل كه هميشه نقش اين انجمن همتراز با مديريت ساختمان مسكوني بوده و كسي نميخواهد مشابه نقش گردآوري شارژ ماهيانه ساختمان و پرداخت قبضها را بر عهده داشته باشد، شايد به اين دليل كه مدرسه هنوز هم كه هنوز است پديدهاي است كاملا مجزا از خانه و هر كسي ترجيح ميدهد در دنياي خودش بماند، مدير و معاون و معلم در مدرسه، پدر و مادر در خانه. و شايد براي همين است كه انتخابات انجمن اوليا و مربيان در اغلب موارد حكم تشريفاتي دارد. اين حرفي است كه هفته گذشته در ميان اشارات مديركل انجمن اوليا و مربيان در آيين بزرگداشت هفته پيوند اوليا و مربيان به زبان آمد. نوراله عباسپور گفت: «بايد اين انتخابات را از حالت فرمايشي خارج كنيم تا زمينه مشاركت همه اوليا در همه سطوح تصميمگيري فراهم شود.»
انتخابات فرمايشي
تركيب انجمن شامل مدير و معاون پرورشي مدرسه است، نماينده دبيران و نماينده والدين (كه تعدادشان به نسبت تعداد دانشآموزان مدرسه تعيين ميشود) . محمد داوري، مدرس آموزش خانواده كه 25 سال است تجربه عضويت در انجمنهاي اوليا و مربيان را دارد در مورد نحوه انتخاب اعضاي اين انجمن ميگويد: «متاسفانه اغلب مديران مدارس از اينكه نقش جدي و همهجانبه به اوليا بدهند پرهيز ميكنند و اوليا هم چندان تمايلي به عضويت در انجمنها ندارند. در بسياري از مدارس مدير و معاونان افرادي را از قبل شناسايي ميكنند و به آنها پيشنهاد عضويت در انجمن ميدهند و خود اوليا هم قضيه را چندان جدي نميگيرند. براي همين نگاهها به اين انجمن سطحي است و نقش والدين حداقلي، باز هم در مدرسه، مدير همهكاره است و نماينده انجمن فقط اسناد مالي و چكها را امضا ميكند و اغلب هم بدون اينكه از جزييات پرداختها خبر داشته باشد. بيشتر انتخاباتها تشريفاتي است و در برخي مدارس همين تشريفات ظاهري هم رعايت نميشود. در حالي كه اگر اين اتفاق به درستي رخ دهد در حدود 100 هزار مدرسه، 100 هزار نهاد مردمي ميتواند شكل بگيرد و تبديل به كانوني براي پيگيري مطالبات خانوادهها از نظام آموزشي شود.»
يك نهاد آماده مدني كه به گفته مديركل انجمن اوليا و مربيان وزارت آموزش و پرورش در حال حاضر 700 هزار عضو دارد، تبديل به يكي از منفعلترين نهادهاي مردمي كشور شده است . داوري ميگويد: «در مدارس به اعضاي انجمن نگاه حداقلي دارند و به آنها به چشم اهرمي براي كسب درآمد نگاه ميكنند و واسطي كه از اوليا پول جمع ميكند. البته مدارسي هم داريم كه هم انتخابات جدي برگزار و هم نقششان را با جديت بازي ميكنند اما اين مدارس استثنا هستند.» و اين اتفاق با وجود اساسنامهاي رخ ميدهد كه به قول اين مدرس آموزشهاي خانواده، ظرفيت بالايي براي واگذاري قدرت به خانوادهها دارد: «اگر اوليا به دنبال مطالبه نقش واقعي خود در مدرسه فرزندانشان باشند، اساسنامه هم اين حق را به آنها ميدهد هم اين نقش را. يعني اوليا ميتوانند برنامههاي آموزشي را تصويب و اجرا كنند و در مورد فعاليتهاي آموزشي و پرورشي مدرسه از مدير و معاونان مطالبه كنند. هيچ اتفاقي در مدرسه بر اساس اين دستورالعمل نبايد بدون موافقت انجمن رخ دهد. ممكن است مديران در برابر اين خواسته مقاومت كنند اما در هر صورت اوليا ميتوانند عميقتر از آنچه الان وجود دارد نقش داشته باشند.» داوري ميگويد كه به صورت كلي در مدت 25 ساله حضورش در انجمنهاي اوليا و مربيان، تعداد مدارسي كه نقش انجمن را جدي بگيرند يا اعضاي انجمن تغييرات اساسي در مدرسه به وجود بياورند بيشتر شده اما به صورت كلي وضعيت اين انجمن بدتر و بيشتر از قبل به حاشيه رانده شده است. اين افت نه تنها از سوي كادر مدرسه و والدين بلكه از سوي دولت هم رقم خورده است، انجمن اوليا و مربيان در مراتب سازمانياش هم يك پله عقب نشانده شده: «از نظر ساختار سازماني، بالاترين مقام انجمن زماني معاون وزير بود و حالا تبديل شده به مديركل يعني يك تقليل ساختاري هم داشته است. در زمان رياستجمهوري آقاي هاشمي و خاتمي اين نقش در حد معاون وزير بود و از زمان دولت آقاي احمدينژاد تبديل به مديركل شد. در همين ساختار هم خود انجمن چندان نقشي ندارد يعني بالاترين مقامش از سوي وزير منصوب ميشود در حالي كه وقتي ميگوييم رييس انجمن اوليا و مربيان اين انجمن هم بايد در انتخابش نقشي داشته باشد.»
700 هزار نفر در انجمنهاي اوليا و مربيان كشور عضويت دارند. بسياري از آنها لابد بخشي از همان دهه پنجاهو شصتيهايي هستند كه گاهي تصوير واضحي از عضويت مادر و پدرهاي خودشان در انجمن مدرسه ندارند يا آنچه در ذهن دارند به همان نوبت جمعآوري پول و خريدن شيريني خلاصه ميشود. تصوير برگههاي چاپشده با دستگاههاي كپي مدرسه كه از اولياي محترم ميخواست در جلسه انجمن اوليا و مربيان «حضور بهم رسانند» و نتيجهاش چيزي نبود كه دانشآموزان حامل اين برگهها به خانه از آن خبردار شوند مگر اينكه حاضر نشدن پدر و مادر ختم ميشد به كم شدن نمره انضباطشان. دانشآموزان آن سالها حالا خودشان تبديل شدهاند به اعضاي محترم انجمن اوليا و مربيان و شايد هنوز هم ندانند كه بود و نبود اين انجمن چه تفاوتي دارد.
از نظر ساختار سازماني، بالاترين مقام انجمن زماني معاون وزير بود و حالا تبديل شده به مديركل يعني يك تقليل ساختاري هم داشته است. در زمان رياستجمهوري آقاي هاشمي و خاتمي اين نقش در حد معاون وزير بود و از زمان دولت آقاي احمدينژاد تبديل به مديركل شد. در همين ساختار هم خود انجمن چندان نقشي ندارد يعني بالاترين مقامش از سوي وزير منصوب ميشود در حالي كه وقتي ميگوييم رييس انجمن اوليا و مربيان اين انجمن هم بايد در انتخابش نقشي داشته باشد.