• ۱۴۰۳ شنبه ۶ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4218 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۵ آبان

برخيز و اول بكش (63) فصل هفتم

مبارزه مسلحانه تنها راه آزادي فلسطين است – يك روز قبل از جنگ 7 روزه

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

در آن زمان عرفات و ابوجهاد در دمشق بودند. دمشق موافقت كرده بود تا حمايت خود را از فعاليت‌هاي فتح بيشتر كند و اجازه دهد تا واحدهاي نظامي آن از برخي امكانات آموزشي سوريه بهره ببرند. امكان هر نوع عمليات اسراييلي در دمشق به ويژه بعد از دستگيري الي كوهن و ترس از تخليه ديگر ماموراني كه در آنجا بودند بسيار محدود شده بود. علاوه بر اين، فتح از سوريه مي‌توانست جنبش خود عليه اسراييل را بهتر هماهنگ كند و بيشتر وارد كرانه باختري كه درآن موقع تحت حاكميت اردن بود، بشود. فتح در آنجا پايگاه‌هايي را تاسيس كرد كه از آنجا حملات تروريستي بيشتري در داخل اسراييل به اجرا در مي‌آورد. عمده حملات تلاش‌هاي خرابكارانه‌اي كه اهداف غيرنظامي داشت از جمله منازل شخصي، نهادها و زير ساختارها مانند لوله‌هاي آبرساني، خطوط آهن و جاده‌هاي خاكي بود.در سال 1966، حملات فتح در اسراييل بالغ بر 40 فقره بود. با آنكه تعداد حملات به اندازه سال 1965 بود اما يك تفاوت دراماتيك در جسارت و كيفيت داشت. در اواسط سال 1966، فتح شروع به ضربه زدن به اهداف نظامي اسراييل كرد. در يكي از اين عمليات كه در 11 نوامبر سال 1966 رخ داد، سه سرباز اسراييلي در زماني كه خودروي آنها به يك مين زميني برخورد كرد كشته شدند. دو روز پس از اين اتفاق، نيروهاي اسراييلي در انتقام به يك دهكده فلسطيني به نام سوما كه در جنوب حبرون در قلمرو اردن واقع بود هجوم بردند. هدف اوليه تخريب خانه‌هاي دهكده بود؛ به اين اميد كه يك پيام به دولت‌هاي عرب بفرستند تا بترسند و آنها را عليه فتح برانگيزانند. هرچند كه ارتش اردن دخالت كرد. نتيجه اينكه 16 سرباز اردني و يك سرباز اسراييلي كشته شدند و تنش شديدي در مرز به وقوع پيوست.با اين‌حال، پافشاري دولت اسراييل بر اينكه مشكل فلسطين آنقدر حاد نيست آنچنان قوي بود كه حتي حاضر نبود نام فتح را هم بياورد. شلومو گازيت، سرپرست بخش تحقيقاتي آمان از سال 1964 تا 1967 در اين باره گفت، «ما حتي نمي‌خواستيم به فتح اعتبار بدهيم و بگوييم كه اين يا آن حمله تروريستي كارگر افتاد. از طرف ديگر ما مجبور بوديم به آنها برگرديم
به همين خاطر تصميم گرفتيم يك لفظ بيطرفانه‌اي را به كار بريم.» اين لفظ «پاها» بود، مخفف عبري فعاليت تروريستي دشمنانه. براي دهه‌ها، اين لفظ توسط مقامات اسراييلي در مواقعي كه مي‌خواستند به مردم بگويند چه كسي پشت فعاليت تروريستي است، استفاده مي‌شد.در اوايل سال 1967، وضعيت به سرعت بدتر شد. با شروع ماه مه، فتح بيش از يكصد حمله از مرزهاي اردن، سوريه، لبنان و مصر به اسراييل كرد. سيزده اسراييلي؛ 9 غير نظامي و چهار سرباز كشته شدند. حملات كوچك، بزن و بگير- هجوم فلسطيني‌ها از مرزها، انتقام اسراييلي‌ها- روابط شكننده اسراييل با همسايگان كشورهاي عربي‌اش را بدتر كرده بود. در يازدهم ماه مه، اسراييل اظهار كرد كه براي آخرين بار به سوريه هشدار مي‌دهد كه اگر جلوي حملات فتح را نگيرد، يك حمله بزرگ نظامي خواهد كرد. اين هشدار منجر به فرماندهي مشترك نظامي مصر، سوريه و اردن و تمركز بيشمار نيروها در تمامي مرزها شد. بسياري از عرب‌ها معتقد بودند كه بالاخره زمان محو دولت اسراييل رسيده است. در اسراييل هم بسياري از مردم ترسيده بودند كه هولوكاست ديگري در حال وقوع است. يك فضايي از غم و اندوه غالب شده بود. برخي منتظر بودند كه هزاران نفر بميرند. مكان‌هاي تدفين زيادي به سرعت در پارك‌هاي عمومي مانند پارك گان ماير در قلب تل آويو، آماده شد.

نخست وزير اشكول در 28 ماه مه ‌سال 1967 يك سخنراني راديويي كرد كه فقط اوضاع را بدتر كرد؛ از آنجا كه در آخرين لحظات متن سخنراني تغيير كرد، اشكول روي واژه‌هاي كليدي با لكنت حرف مي‌زد؛ لذا جامعه اسراييل آن را به عنوان حل نشدن مساله از جانب نخست وزير قلمداد كرد و ترس موجود را بيشتر دامن زد. هر چند كه سران ارتش اسراييل و جامعه اطلاعاتي از قابليت‌هاي خودشان مطمئن بودند و بر اشكول فشار وارد مي‌كردند كه به آنها اجازه بدهد اولين ضربه را بزنند. آميت، رييس موساد به واشنگتن پرواز كرد تا با رابرت مك نامارا، وزير دفاع، ملاقاتي داشته باشد. آميت از واكنش مك نامارا چيزي را متوجه شد كه او بعدا آن را «چراغ سبز» امريكا به اسراييل براي اجراي يك حمله پيشگيرانه توصيف كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون