اربعين، ياد آور مظلوميت
يزيد تمامت پليدي و مشئوميتش را در چشم تاريخ نشانده بود. در كربلا اباعبدالله الحسين(ع) همه مظلوميت خويش را به تماشا نهاده بود: در گلوي كودك شيرخواره گلو بريده، له له زدن زناني و كودكاني كه آب ارث مادرشان بود، در دستان بريده علمداري كه ايثار و جانبازي را به تفسير نشسته بود، در خيمههاي آتش گرفتهاي كه خيام رسول وحي محسوب ميشد و در پايمال شدن تنهاي برهنه سر بر ريگستان كربلا و اسارت سيد ساجدين و زينب كبري(س) . در كربلا همهچيز رنگ خون داشت؛ و اربعين، چشم دوختن دوباره مردم بر چشمه جوشان خون مظلوم كربلاست كه از رملستان تفتيده و روز عاشوراي سال شصت و يك هجري جوشيدن آغاز كرد و عصرها و نسلها را درنورديد و به همه كس و همهچيز رنگ جهاد در راه خدا و شهادت و پارسايي و مظلوميت زد. اربعين پيامگزاري حضرت زينب سلامالله عليهاست؛ از كلمه شمشير ساختن و از سخن، توفان برآوردن است؛ تكميل نهضت عاشوراست. دشمن، سرمست از پيروزي بر معلم كرامت و آزادگي بر منبر رسول مكرم اسلام تكيه زده بود، گويي آب از آب تكان نخورده است؛ نه حسيني بوده و نه عاشورايي و نه سبعيت و درنده خويي؛ «دارها برچيده، خونها شستهاند». خليفه به صورت سلطان درآمده بود. سلطاني كه صورت نمادين همه پلشتيها و پليديهاي روزگار خود محسوب ميشد. خاطره اميرالمومنين(ع) و زهراي مرضيه(س) از ذهنها سترده ميشد؛ خاطره اصحاب و مجاهداني كه در سايه مجاهدت و پاكبازي خويش الگوي متعالي جهاد و عقيده را به نمايش گذاشته بودند فراموش ميشد و به جاي آن سرمستي غرور و تعصب و تنگ چشمي و ريا مينشست. بزرگترين كسي كه اين بهشت تنآساني و لذت را در چشم زمامداران وقت تيره ميكرد آموزگار بزرگ جهاد و شهادت امام حسين(ع) بود و با شهادت حضرتش بنياميه ميپنداشت كه حكومت را براي هميشه در خاندان خويش حفظ كرده است. با از ميان برداشتن حسين(ع) دستگاه بنياميه به واقع صورت نمادين رسول مكرم اسلام را با پيام آسماني و روشنگر از ميان برداشته بود و انتقام كينه تاريخي خويش را از خاندان رسول كشيده بود. آنان را به رسم اسارت بر دروازههاي شام گذر داده بود و اكنون به خيال خويش به آسايش موعود دست يافته بود. اما صداي زينب كبري سلامالله عليها در دروازه دمشق هيمنه چكاچاك شمشير دلاوراني را داشت كه در مكه و مدينه و كوفه و كربلا و شام با پليديها و ناراستيها جنگيده بودند. صداي او طنين خوش آواي مردي بود كه به امر حق تعالي براي درهم ريختن بنيادهاي فكري نظام جاهلي عرب از غار حرا پايين آمده بود و زمانه خويش را به مكارم اخلاق آزادگي و عبوديت حق تعالي فراخوانده بود؛ اكنون در صداي نوه رسول دوباره همان صدا اوج ميگرفت و آفاق را درمينورديد؛ دشمن بشريت و خاندان پيامبر پيروزي را در كام خويش شرنگ مييافت. با هر صدايي ستوني از كاخ برافراشته بنياميه فرو ميريخت؛ خون حسين(ع) چون سيلابي عرصه وحشت سراي بنياميه را درمينورديد و كلام زينب كبري(س) جهش خون اباعبدالله الحسين(ع) بود؛ فواره رگان بازوان برومند عباس در كنار نهر آب. در اربعين اول مضجع نوراني اباعبدالله چند زاير بيشتر نداشت، اما اربعينها گذشت و ميگذرد، اكنون پس از چهارده قرن به يادبود مظلوميت سيدالشهدا، فرزندان و يارانش، ميليونها زاير پاي پياده خود را به كربلا ميرسانند تا مظلوميت حسين و حقانيت پيام جاودانه پيروزي حق بر باطل را فرياد كنند. حضور قريب دو ميليون زاير عاشق حسين فقط از كشورمان و برخي كشورهاي پيرامون كه راه كربلا را در گذار از مرزهاي كشورمان برگزيدهاند، گويي فريادگر نداي حقطلبي حسين(ع) هستند تا روزي كه انتقام خون به ناحق ريخته شده حسين گرفته شود، در رهپويي راه فيروزمندي كه قافلةسالار آن، آخرين ذخيره دودمان امامت حضرت صاحب(عج) باشد. مگر نه اين است، كه ما يكي از برنامه امام زمانمان را انتقام خون به ناحق ريخته شده حسين(ع) مي دانيم و باور داريم كه او خواهد آمد و انتقام خون شهيدان تاريخ و به ويژه سيد و سالار شهيدان را خواهد گرفت؟ آين الطالبُ بِدمِ المقتول بكربلا...
با آرزوي تعجيل در ظهور حضرت حجت(عج) كه شادابي حيات انسانيت و شكوفايي انسانها را با خود به ارمغان خواهد آورد.