دفاع از شأن مراجع روشن ضمير تشيع
محمد كاظمي
مرجعيت شيعه طي ساليان متمادي به عنوان يكي از سرمايههاي معنوي و اجتماعي با فراز و فرودهاي خود همگام با مردم زيسته و باليده و در بزنگاههاي مهم تاريخ معاصر آثار ارزشمندي از خود به جا گذاشته است. مراجع روشنضمير و آزاده هم حافظ دين مردم بودهاند و هم پناهگاه آنان و اغلب در اين راه هزينههاي مادي و معنوي زيادي پرداختهاند. از ايشان هركدام شجاعتر و متخلقتر و مستقلتر و ساده زيستتر بودهاند و به زخارف دنيا بياعتناتر سيل ارادت مومنان را بيشتر جلب كردهاند و خدا ميداند كه سهم آنان در حفظ كيان تشيع تا چه حد بزرگ و ستودني بوده است. آنها از مشروطه و حتي پيش از آن تاكنون گاهي در كنار و گاهي در تقابل با حكومتها در سپهر سياسي كشور اثر گذاشته راه و روش سلف صالح را هرگز ترك نكردهاند. براي كثيري از مردم نگاه و اشارت و اقبال و ادبارشان حجت بوده است و گردنههاي سختي با مساعدتشان به سلامت پشت سر گذاشته شده است. احترامي كه صدر و ذيل جامعه همواره نسبت به مرجعيت ابراز داشته است مثالزدني و مستدام بوده است. اين احترام خود بخشي از پايههاي سرمايه اجتماعيشان را تشكيل داده است و اگر نبود كه طي چند سال اخير برخي از افراطيون از اين احترام مستدام عدول كردهاند و شأن منيعشان را هدف هجوم قرار دادهاند بايد از همه اقشار جامعه براي اينقدر دانستن تشكر ميكرديم. معلوم نيست چرا برخي كه اتفاقا مدعي ديانت و ارزشها هستند حتي مراجع معظم را تنها هنگامي ميپسندند كه همراه و همفكرشان باشند و اگر كوچكترين تخالفي احساس كنند پروايشأن آنها را نميكنند!؟ كليت مواجهه امام خميني با مراجع تقليد يك حجت كامل است كه حتي در بدترين شرايط از احترام و تواضع نسبت به آنان اجتناب نميكرد. متاسفانه عدهاي از ابتداي انقلاب تاكنون همواره بر طبل دفع حداكثري كوبيدهاند و گاهي در اين مسير تا مراجع معظم تقليد هم پيش رفتهاند. آيا در شرايط خطير كنوني كه دشمنان از همه سو مساعي خود عليه كشور و مردم را بسيج كردهاند و از هيچ اقدام غير انساني پرهيز ندارند رواست كه ديدار حضرت آيتالله شبيريزنجاني با شاگردان خود مستمسكي براي انتقاد و تحكم عليه او شود و شائبه اختلاف ميان علما دامنگير شود؟ مرجع بزرگواري كه تواضع و اخلاق نيكويش به تواتر نقل عام و خاص است و در خيرخواهي و دانش و آگاهي او خصوصا نسبت به احوال زمانه كمترين ترديدي وجود ندارد. جامعه ما به اين مراجع بيش از گذشته نيازمند است و همينان هستند كه گرمابخش حوزههاي دينياند و با حضورشان پايههاي تشيع استحكام دارد. خوشبختانه در جريان عتاب بيوجهي كه صورت گرفت، ديديم جامعه مذهبي ما با آگاهي كامل آن را برنتافت و قويا در مقابلش موضع گرفت. كه شايسته است از همه علما و شخصيتهاي ديني و مذهبي و سياسي كه حمله به مرجعيت را تحت هر نام و انگيزهاي نپذيرفتند و در تكريم شأن حضرت آيتالله شبيريزنجاني سنگتمام گذاشتند قدرداني كرد و جا دارد خصوصا حضور حضرت آيتالله جواديآملي در منزل معظمله و دلجويي از ايشان را كه اخلاق عملي را نيز به ما آموخت ارج نهاد. به نظر بنده اين تكريم شايسته هرگز جناحي و سياسي نبود و شخصيتها با گرايشهاي مختلف به خوبي دريافتند كه اگر مرجعيت هم از هجوم افراطيگري در امان نماند ديگر هيچ سدي در مقابل تندروي و تخريب باقي نخواهد ماند. مخالفان اصلاحات مايلند اين دفاع جانانه را سياسي جلوه دهند و در كمال ناشيگري و تهيدستي عطف به سخنان بيربطي ميكنند كه در مقطع مجلس ششم توسط فردي نسبت به موضوع «تقليد» صورت گرفت كه ...
اولين كسي كه در مقابل آن سخنان موضع تند و صريح گرفت و حساب آن سخنان را از اصلاحات جدا كرد رييس وقت مجلس شوراي اسلامي حجتالاسلام حاج شيخ مهدي كروبي بود. آري بزرگان اصلاحات از مكلا تا معمم كه از قضا از شاگردان مراجع معظم خصوصا حضرت آيتالله شبيريزنجاني بودهاند همواره قدردان و تكريمكننده مراجع روشن ضمير بودهاند ودر كارنامه مواضعشان جز احترام ديده نميشود. اين معنا ناشي از افت و خيزهاي روزمره سياسي نيست چرا كه هر دلسوز آگاهي ميداند كه با تخريب و هجوم به محترمين و بزرگان اجتماع نه تنها پايههاي اخلاقي جامعه سست خواهند شد كه توسعه متوازن و آرام و بدون خشونت به تعويق خواهد افتاد. هيچ جامعهاي از طريق تندي و افرطيگري و بيهويتي رشد نخواهد كرد و بدون بزرگان معنويش به كمال نخواهد رسيد.