رانندگان تاكسيهاي آنلاين
و آينده كسب و كار آنها
كسب و كارهاي تاكسيهاي آنلاين هنوز سر از تخم در نياورده، ريشه ندوانده در حال پوست انداختن است. سريعتر از آنچه قبلتر يك كسب و كاري فكرش را ميكرد درگير دگرگوني شده است و آن طور كه پيش ميرود تغييراتش بيشتر هم خواهد شد. همراستايي و وابستگي بيش از حد اين كسب و كارها به وضعيت معيشتي مردم از دو سو و همين طور وابستگي ناگسستني و در پرده آنها با شرايط ارزي كشور دو فاكتور مهمي است كه آينده را براي آنها با چالش روبهرو خواهد كرد.
تاكسيهاي آنلاين كه معروفترينهاي آنها در ايران تپسي، اسنپ و كارپينو هستند بزرگترين سرمايهشان رانندگانياند كه با آنها همكاري ميكنند. اگرچه هيچ آمار دقيقي از رانندگان شاغل در هر يك از آنها نيست اما آنچه برآورد ميشود خبر از اشتغال جامعهاي بين ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر را ميدهد. اگر چه برخي از آنها در آمار هر يك از اين سه مشتركند. اين جامعه نهچندان كوچك طبق هر فرمولي كه براي زندگي خود در نظر گرفته است، تصميم دارد هزينه زندگي خود را بر بستر اينترنت همراه با استفاده از يكي از اپليكيشنهاي حمل و نقل عمومي به دست بياورد. پس نيازمند درآمد بالاتر، ارايه كميسيون كمتر به شركت و تامين مواد اوليه مورد نياز خود است؛ فارغ از آنكه استهلاك وسيله كار نيز يكي از گزينههاي تعيينكننده است.
درست از همين جا است كه وابستگي اين كسب و كار به شرايط ارزي نيز نمايان ميشود. چرا كه اين نوسانات منجر به بالا رفتن يا پايين آمدن مخارج جاري و مستهلكتر شدن ناوگان خواهد شد.
پاسخ سوال بعدي كه رابطه مستقيمي با پاسخ سوال قبل دارد آن است كه «آيا درآمد رانندگان ميتواند پاسخي براي بقا يا عدم بقاي اين كسب و كارها داشته باشد؟» مواجهه ميداني با رانندگان هر يك از اين شركتها (اسنپ، تپسي و كارپينو) نشان ميدهد به ترتيب، اسنپ، كمترين ميزان رضايت و كارپينو حد وسط رضايت از درآمد خود را دارند (نزديك به ۷۰ درصد پاسخدهندگان). رانندگان اسنپ معتقدند اين شركت معروفتر از دو شركت ديگر فعال است (بيش از ۸۳ درصد پاسخدهندگان)، آنها معتقدند اين وسط تكليف كارپينو روشن است چون فقط تاكسيها را پوشش داده ولي در چند وقت اخير ترجيح ميدهند درخواستهاي تپسي را بيشتر جواب بدهند (نزديك به ۵۰ درصد) چون درآمد بيشتري از آن به دست ميآورند. اگر چه بين اين دو اعتماد مردمي به اسنپ بيشتر از تپسي است (حدود ۵۹درصد).
۸۱ درصد از رانندگان كارپينو معتقدند شركت به آنها در ماههاي اخير رسيدگي بهتري دارد و از هزينههاي آنها كم كرده است اما ۶۴ درصد از آنها نيز معتقدند بايد تبليغ كنند. آنها ميگويند «اسنپ و تپسي در همه شهرها بيلبورد دارند ولي كارپينو اين كار را نميكند!» آنچه از حرفهاي رانندگان كارپينو بر ميآيد آن است كه در بازار رقابت اين سه شركت، وفاداري بيشتري به برند تاكسي و كارپينويي خود دارند تا رانندگان تپسي يا اسنپ. كارپينوييها ميگويند: «ما همين شغل را داريم.» اما رانندگان اسنپ و تپسي ميگويند:«اين شغل در كنار كار ديگري است تا كمك هزينههايمان دربيايد».
تفاوت اين دو رويكرد در جامعه نخست مخاطبان نشان ميدهد اگر بنا بر آن باشد كه به سوال نخست پاسخ داده شود، بايد به آن چيزي نگاه كرد كه اين شركتها از ابتداي حضورشان در جامعه سعي در ساخت تصوير از برندشان داشتهاند. آيا ارزانتر بودن هميشه يا بهتر اگر گفته شود «هنوز» كارآمد است؟ شايد روزي كه تنها گزينه رقابت آژانسهاي گران محلي بودند يك گزينه محسوب ميشد اما آيا هنوز اين طور است؟ آيا اين شركتها راهكاري براي پايين آوردن هزينه رانندگان خود دارند تا وضعيت معيشتي رانندگان آنها طوري نباشد كه آنها پايداري خودشان را از دست بدهند؟ اگر جواب اين سوالها مثبت باشد و راهكارهايي باشد، پس نبايد نگران افول اين كسب و كار بود. كارپينو جامعه بزرگ هدف خود را خواهد داشت و تپسي جايي بينابين اين دو سعي در به دست آوردن مشتركان خود خواهد كرد بدون آنكه در واقع رقابتي بزرگ بين آنها باشد. چرا كه جامعه مشتريان آنها با خطكشيهايي شايد نهچندان مشخص از هم جدا شدهاند. ايلنا