استقلال كجايي؟ دقيقا كجايي؟
شهرام وزيري
اين استقلال دستوپا بسته امروز كجايش شبيه آن استقلال مقتدر ديروز است؟ يازده غريبه با هم و يازده غريبه با مربي و يازده غريبه با سكوها!... مجموعهاي سردرگم از سر تا ته ميدان. نه نظم و نظامي در كار دفاعي و نه هماهنگياي در خط مياني و نه مهاجماني كارساز. تيمي لايتچسبك از بيرون تا درون ميدانها؛ از حضرت اجل جناب شفر با دستياران بود و نبودش روي آن نيمكت كذا بگير تا نوجواناني تازه جوان شده و پشت لب سبيل سبز كرده در كنار آن خيل بازيكنان مصدوم و صدالبته صافكاري و رنگ شده توسط دلالان معزز، همه ملبس به پيراهن استقلالند اما نه لباسشان زيباست نه نشان آن استقلالي را دارند كه در انتظارش چشم به ميدانها داريم. استقلالي كه ديرزماني يكي از دو قطب فوتبال ما بوده است. همان استقلال عزيز و همان پرسپوليس معززي كه در گذشته هنوز پا به ميدان نگذاشته، حريفان از ترسشان دو،سه گل در كيسهشان رفته بود. هماني كه داوران و ناظران شهرتطلب سر و دست ميشكستند در پخش مستقيم ديدار اين دو تيم به ميدان بيايند و سري در ميان سرها درآورند. استقلال بزرگ كجا گم شده؟ كسي اگر ديدش مژدگاني دارد.
آن استقلالي كه روزگاري مديرانش تني واحد بودند نه اينكه جمع اضداد باشند و يقهگيرهم و قبل از آنكه در ميدانها ببازند در پشت ميزهايشان باخته باشند. آن استقلالي كه ميز مديريتش اعتبار داشت و اقتدارش در گستره فوتبال ما تن فدراسيوننشينان از رييس تا دبيرش را ميلرزاند. آن استقلال مقتدر چه شد و كجا رفت؟ كسي نشاني از او دارد؟ چه شد كه حالا زبان به زبوني گشوده و آنچه از آن استقلال بزرگ مانده تنها سر بر در و ديوار بسته حريفان كوفتن است؟ آن استقلال را چه شد كه حالا بايد از هول حليمِ يك برد و يك مساوي در برابر حريفان تهجدولي در ديگ ميدانها بيفتد و حداكثر توانش اين باشد كه پس نيفتد و از ارايه چند حركت ساده فني عاجز و درمانده باشد.آن استقلال مقتدر كجا رفت؟ چه شد كه يكي از دو طفل جناب وزير ورزش و جوانان در اداره و چرخه مديريتش همچنان بايد لنگ بزند و چنين كه رفته آب خوش از گلويش پايين نرود درحالي كه آن يكي طفل جناب وزير معزز هر آينه شربت خور دامان پرمهرش باشد؟!
چگونه است كه استقلال همچنان بايد به لحاظ اداره امور و نوع مديريتش زمين خورده و زمينگير سياستهاي وزارت ورزش باشد اما پرسپوليس تيمارشده در گهواره پرمحبتشان لالاييگويان تابخور؟! البته اگرهم بخواهيم اصل را بر صداقت ارباب بزرگ اين دو تيم بگذاريم و باور كنيم از نگاه جنابش تفاوتي در عنايت و توجه به اين دو مجموعه مردمي نيست. اما چگونه ميتوان تفاوت در نوع انتخاب و معرفي مديران و هياتهاي مديرههاي اين دو تيم در گذشته را تحمل كرد؟ آيا در چرخه غلط اين انتصابات مشكل از انتصابكنندگان است يا از انتصابشوندگان؟ انتصاباتي كه تا بوده به روش آزمون و خطا بيشترش خطا بوده! به خيل آن آمدهها و آن رفتهها نگاه كنيد بيشتر ملتفت ميشويد.