• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4233 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۶ آبان

دالوند صفحات آدينه را زنده كرد

سيروس علي‌نژاد

هيچ يادم نيست از كجا پيدايش شد. ما سراغش رفتيم يا او به سراغ ما آمد. هرچه بود نام دالوند به عنوان طراح از شماره 21 در شناسنامه مجله آدينه ثبت شده است. يعني نوروز 67 . خيال مي‌كنم زودتر از آن پيدايش شده باشد. چون ما عادت داشتيم تا كسي را چند شماره امتحان نكنيم اسمش را در شناسنامه نگذاريم. اما از همان زمان كه وارد شد درخشيد.

وقتي مجله در مي‌آوريد احتياج به كسي داريد كه به صفحات روح بدهد. صفحه‌اي كه صرفا متن باشد و تصوير نداشته باشد، روح ندارد. صفحه مجله در درجه اول بايد ديدني باشد، جذاب باشد، فضا داشته باشد. هر اندازه متن شما زيبا و عميق باشد اگر با تصوير همراه نشود خشك و بي‌روح عرضه خواهد شد. احمدرضا دالوند از وقتي در آدينه شروع به كار كرد صفحات آن روح پيدا كرد. دالوند با تصويرسازي به صفحات مجله زندگي بخشيد و مجله آدينه هم نام احمدرضا دالوند را بلندآوازه كرد و به عنوان يك گرافيست برجسته به جامعه آن روز ايران شناساند. تعداد كساني كه در آدينه نامدار شدند، كم نبوده‌اند. مهم‌ترين آنها فرج سركوهي و علي دهباشي و همين احمدرضا دالوند. گفتم دالوند در آدينه خوش درخشيد. مقصودم اين است كه دالوند استعداد خود را در آدينه بروز داد. او در عرض چند ماه چنان به سرعت رشد كرد كه هرگاه براي طرح جلد مشكل پيدا مي‌كرديم به او مي‌گفتيم طرح جلد را بكشد. طرح جلد آدينه 26 و 28 را او زد. در اين زمان به علت كمبود و گراني، براي كاغذ جلد، به جاي گلاسه از همان كاغذ كاهي متن استفاده مي‌كرديم و جلد زدن براي اين نوع كاغذ بسيار دشوار است. چون به جاي چهار رنگ از دو رنگ استفاده مي‌كرديم يا در واقع يك رنگ. چون رنگ ديگرش همان سياه بود كه رنگ چاپي متن است. شاهكار طرح‌هاي او به نظرم طرح‌هايي است كه در آنها از مداد و از حروف فارسي استفاده كرده است. مدادهايي كه از بس كار كرده و تراشيده شده دو سه سانتي از آنها بيشتر نمانده و گاهي روي آنها حروفي نوشته شده يا يك شاخه گل بر آن بسته شده است، مدادي كه در گلدان كاشته شده و مانند يك شاخه گل سبز شده و برگ داده است. مدادهايي كه گاهي چاق و گاهي لاغر است و هرگاه مداد را چاق گرفته تيتر صفحه هم در آن جا داده شده است يا حروفي كه به اصطلاح روزنامه‌نويس‌ها حروف سياه است و در طرح‌هايش ريز و درشت مي‌شود. اين حروف گاهي به شكل گلي در مي‌آيد كه در گلداني كاشته شده.

با همين بازي كردن‌ها، دالوند توانسته بود طرح‌هايي بكشد كه صفحات را زنده و جاندار مي‌كرد. اين طرح‌هاي مدادي و حروفي هم بيشتر در آدينه شماره 33 بروز كرد كه ويژه رمان‌نويسي منتشر شد. در اين ويژه‌نامه از نويسندگان خواسته بوديم درباره كار خود بنويسند. از جمله از احمد محمود، نويسنده همسايه‌ها. اما احمد محمود نخواسته بود جواب ما را بدهد. رمان‌هايش چاپ نمي‌شد و دل و دماغ نداشت. فقط چند سطر نوشته بود كه مثلا پاسخ دادن به سوال شما چه گرهي از كار من و شما باز مي‌كند. وقتي چند سال است كه روا يا ناروا از چاپ آثارم جلوگيري مي‌شود ديگر چه حرفي براي گفتن مي‌ماند؟ . ...

من ديدم كه حيف است احمد محمود را در آن شماره نداشته باشيم. بنابراين همان متن كوتاه را دست دالوند دادم كه طرحي براي آن بزند كه در صفحه كاملا نمايان شود. او هم حصاري از مداد كشيد يعني ستوني از مدادها كه دايره‌وار كنار هم قرار گرفته بودند، و متن چند سطري احمد محمود را در وسط آن ديوار مدادي قرار داده بود. به نظرم شاهكار بود. من آن طرح را هيچگاه از ياد نمي‌برم و احمد محمود هم خيلي از نوع ارائه مطلب خوشش آمد. درباره دالوند بايد خيلي بيشتر از اينها نوشت. متاسفانه فرصت كم است و مجبورم فعلا به اين مطلب سردستي بسنده كنم. همين اندازه اشاره كنم كه دالوند به قدري در آدينه رشد كرد كه شروع به نوشتن مطلب از جمله در باب نقاشي كرد. ولي همه اينها بماند تا فرصتي مناسب به دست ‌آيد.

روزنامه‌نگار، سردبير نشريات آينده و آدينه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون