درباره عملكرد شعبانيبهار در فدراسيون تيروكمان
خوديِ ناكام
وحيد جعفري
حضور غلامرضا شعبانيبهار در رياست فدراسيون تيروكمان حاصل ادغام دو معاونت توسعه ورزش همگاني با معاونت فرهنگي و آموزش وزارت ورزش و جوانان بوده است، نه چيز ديگري. درواقع بعد از اينكه هيات دولت براي اصلاح ساختار وزارت ورزش و جوانان، طرح كاهش معاونتهاي اين وزارتخانه را از 6 به 5 معاونت تصويب و ابلاغ كرد، تصميم بر اين شد پس از ادغام، از بين غلامرضا شعبانيبهار و عبدالحميد احمدي كه معاونت توسعه ورزش همگاني و معاونت فرهنگي و آموزش وزارت ورزش و جوانان را برعهده داشتند، يك نفر همزمان مسووليت معاونت ادغامي را عهدهدار شود. از همين رو يكي از ياران وزارت بايد از ساختمان سئول ميرفت. پس تصميمگيرندگان وزارتخانه بايد كاري براي يكي از مهرههاي خود ميكردند. هم از اين رو وزارت ورزش و جوانان ترتيبي داد تا شعبانيبهار در انتخابات رياست فدراسيون تيروكمان حاضر شده و رييس اين فدراسيون شود؛ انتخاباتي كه با اعتراض ديگر نامزدها مواجه شد و حاشيه بسياري هم به دنبال داشت.
شعبانيبهار در حالي وارد كارزار انتخابات فدراسيون تيروكمان شد كه پيش از برگزاري انتخابات، شائبه حمايت وزارت ورزش از او و دخالت در انتخابات پيش آمده بود. رياست وي بر مجمع سالانه تيراندازي با كمان قبل از زمان برگزاري انتخابات نيز به اين موضوع دامن زد تا بسياري از كارشناسان و اهالي تيروكمان نسبت به اين موضوع معترض شوند؛ اما با تمام اين تفاسير او در انتخابات رياست فدراسيون كه در تاريخ 18 ارديبهشت 97 برگزار شد، شركت كرد و در رقابتي بحثبرانگيز كه خبرنگاران هم اجازه حضور در آن را پيدا نكردند، به رياست فدراسيون رسيد.
او در اين چند ماه رياستش بر فدراسيون، عملكرد مناسبي نداشته و شايد ماجراي زهرا نعمتي در بازيهاي آسيايي جاكارتا كه با اشتباهات صورت گرفته بهموقع در خط تيراندازي حاضر نشد و بدين ترتيب يك مدال از كف كاروان ورزشي ايران پريد، تا به اين جاي كار تاريكترين نقطه عملكرد او در فدراسيون تيراندازي با كمان باشد. شعبانيبهار كه او را بايد از مديران فرمايشي ورزش ايران دانست در آخرين اظهارنظر خود كه در گفتوگو با ايسنا بوده، اعلام كرده است: «طي ۶ ماهي كه مسووليت فدراسيون تيروكمان را برعهده گرفتم، بدهيهاي اين فدراسيون از زمان روساي قبلي چيزي حدوي ۲ ميليارد و 500 ميليون تومان بود كه با حمايت وزارت ورزش و جوانان و داورزني تا الان توانستهايم مبلغي نزديك به يك ميليارد را پرداخت كنيم و هنوز در پرداخت مابقي بدهيها مشكل داريم. شرايط سختي براي پرداخت مابقي بدهيها داريم. بدهيها كمرم را خم كرده است، توان پرداخت حقوق به مليپوشان را ندارم.»
حرفهاي شعبانيبهار اين سوال را در ذهن ايجاد ميكند كه چرا وزارت ورزش بايد فردي را كه توان آوردن حتي يك ميليارد تومان پول به فدراسيون تحت امرش را ندارد، تشويق به حضور در رياست يك فدراسيون ورزشي كند و به اعتقاد بسياري شرايطي را به وجود آورد كه فرد موردنظر بر صندلي رياست تكيه بزند و در مقابل شرايطي را ايجاد كند كه فرد كاربلدي چون رسول خادم كه طي هفت سال خدمات بسياري به كشتي به عنوان رشته نخست ايران و ورزش ملي كشورمان ارايه داد، از فدراسيون كشتي برود؟ زماني كه رسول خادم سكان هدايت كشتي را در دست گرفت اين فدراسيون چيزي حدود 6 ميليارد تومان بدهي داشت، كه در ادامه با درايت خادم اين بدهيها پرداخت كه شد هيچ، بلكه او با عملكرد فوقالعاده خود توانست چيزي حدود 500 ميليارد تومان اعتبار وارد كشتي ايران كند؛ به نحوي كه شايد اگر حضور هفت ساله او در فدراسيون كشتي نبود، امروز ورزش ملي ايران
70 سال از رقباي جهاني خود عقب ميافتاد. به همين دليل اين سوال با جديت بيشتري مطرح ميشود كه چرا و چگونه است كه مجالي براي شعبانيبهارها هست و براي خادمها نه؟ چه چيز يا كسي باعث ميشود تا رسول خادم با آن عملكرد موفق طي هفت سال كنار برود و بسياري از روساي فدراسيونهاي ورزشي با تكماده و تبصره ايثارگري و... دودستي به ميزهاي مديريت فدراسيون بچسبند و جا خوش كنند بر صندليهايي كه لايقش نيستند؟