استيضاح وزير ورزش تقديم هيات رييسه مجلس شد
سلطانيفر زير تيغ نمايندگان
حميد رعنا
علياصغر يوسفنژاد عضو هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي، خبر از طرح استيضاح وزير ورزش و جوانان با امضاي ۱۵ نفر از نمايندگان داده است. به تاخير انداختن واگذاري باشگاههاي ورزشي استقلال و پرسپوليس به بخش خصوصي، عدم توجه به رسالت وزارت ورزش در مورد مسائل جوانان، عدم اجراي مصوبات مجلس در برنامه ششم، عدم تعادل پايدار توزيع امكانات ورزشي در مناطق كمتر توسعهيافته و ناعدالتي در تقسيم بودجه ورزشي به شهرستانها و استانها، از محورهاي اصلي استيضاح مسعود سلطانيفر وزير ورزش و جوانان -كه توسط نمايندگان امضا و از سوي هيات رييسه به كميسيون فرهنگي ارجاع خواهد شد- است.
مسعود سلطانيفر قبل از حضور در وزارت ورزش و جوانان، رياست سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري را برعهده داشت. آبان ماه 1395 كه تصميم گرفت از ميراث جدا شده و به ورزش بياييد، به او توصيه شد كه وارد گود پرحاشيه و جنجالي ورزش نشده و در همان ميراث به فعاليت خود ادامه دهد؛ اما او كه روزگاري به عنوان معاون مصطفي هاشميطبا در سازمان تربيتبدني تجربه حضور در ورزش را داشت، تصميم خود براي حضور در ورزش را گرفته بود، پس رايزنيها براي حضور در اين وزارتخانه را شروع كرد و از حسن روحاني خواست تا او را به عنوان وزير پيشنهادي ورزش و جوانان به مجلس معرفي كند. آن زمان بسياري از اهالي ورزش از اين موضوع استقبال كرده و حضور او در وزارتخانه خيابان سئول را به دليل ارتباط خوبي كه با رييسجمهور روحاني داشت، به فال نيك گرفتند؛ اما گذر زمان و اتفاقاتي كه در اين چند سال در ورزش ايران رخ داد، باعث شد تا بسياري از افرادي كه از اين موضوع استقبال كرده بودند، از كرده خود پشيمان شوند، هرچند هنوز هم هستند افرادي كه سلطانيفر را همچنان بهترين گزينه براي وزارت ورزش و جوانان ميدانند.
سابقه همكاري سلطانيفر با حسن روحاني به قبل از رياستجمهوري روحاني بازميگردد. او عضو هيات علمي مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام بوده و در اين مركز با روحاني همكاري داشته است.
انتظار ميرفت با حضور سلطانيفر در ورزش دستكم ورزش ايران از نظر تامين منابع مالي با مشكل مواجه نشود؛ اما هرگز اين اتفاق نيفتاد كه هيچ بلكه سلطانيفر در عمل هم ثابت كرد كه قصدي براي انجام اين كار ندارد. علاوه بر اين تمايل بيش از حد او به فوتبال و نداشتن توجه كافي به رشتههاي غيرفوتبالي باعث شد تا صداي بسياري از فدراسيونهاي ورزشي درآمده و نسبت به اين موضوع اعتراض كنند. دخالتهاي بيمورد سلطانيفر در فوتبال آن چيزي نبود كه جامعه ورزش از اين سياستمدار انتظار داشتند. از همين رو حالا كه بيش از دو سال از حضور او در ورزش به عنوان وزير ميگذرد، بسياري از كارشناسان و اهالي فن بر اين باورند كه رفتارهاي سلطانيفر در سطح وزارت نبوده است. او به عنوان وزير ورزش انتظاري كه در ابتداي ورودش به ساختمان سئول از وي ميرفت را برآورده نكرده و اين اواخر حمايتهايش از مهدي تاج رييس فدراسيون فوتبال كه طبق قانوان بايد از رياست فدراسيون كنار برود، نگرانيها را بابت نگاه سليقهاي او افزايش داده است. او در فوتبال پا را فراتر گذاشت و به امور داخلي دو باشگاه استقلال و پرسپوليس كه به هيچوجه در شأن يك وزير نيست، ورود داشته است. انتقال مرتضي تبريزي از تيم فوتبال ذوبآهن به استقلال، برگزار كردن ديدار استقلال و سايپا در ورزشگاه آزادي در حالي كه اين ورزشگاه آماده برگزاي مسابقه نبود، شائبه حمايتهاي پشت پرده از تيم فوتبال پرسپوليس و البته كملطفيهايش به رشته كشتي به عنوان ورزش ملي ايران باعث شد همه او را وزيري فوتبالي بدانند تا به محض اينكه اتفاقي در فوتبال رخ ميدهد، طرفداران ساير تيمها و علاقهمندان به اين رشته او را وزيري استقلالي يا پرسپوليسي معرفي كنند كه بنا به سياستهايش از اين دو تيم حمايت ميكند. سلطانيفر حتي مانع پسر خود -كه اظهار كرد طرفدار پرسيوليس است- نشد تا به شايعات دامن بزند. به هر حال حالا او زير تيغ نمايندگان قرار گرفته است و احتمال اينكه طي روزهاي آتي شرايط براي اين وزير حتي بدتر از اين هم شود كم نيست.