• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4241 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۶ آذر

كه ياد ياران خوش است *

جواد طوسي

از يك تجمع خودجوش و همدلانه اوليه تا اختلاف و شكاف و پراكندگي و فروپاشي. اين مشكل هميشگي جنبش‌هاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي از عصر مشروطه تاكنون بوده است. مستند «چاووش، از درآمد تا فرود» به سير تاريخي اين گروه متشخص موسيقي اصيل ايراني مي‌پردازد و اختلاف ديدگاه ميان اعضا و ايجاد محدوديت در موسيقي و بسته شدن تدريجي فضاي عمومي جامعه را عوامل اصلي ازهم‌پاشيدگي‌اش مي‌داند. نگاه كنيم به پيامد تلخ و اندوهبار آن حركت پرجوش و بالنده اوليه كه نيروهاي خلاق و ستارگان درخشان عرصه شعر و موسيقي سنتي ما در دهه 50 و 60 همچون محمدرضا لطفي، حسين عليزاده، پرويز مشكاتيان، محمدرضا شجريان، شهرام ناظري، هنگامه اخوان، خانواده كامكار و هوشنگ ابتهاج را كنار هم گرد آورد تا حديث نفس دوران‌شان باشند و با عدالتخواهان زمانه همسرايي و هم‌آوايي كنند و نويد برچيده شدن ظلم و سياهي و آمدن روزگاري بهتر را بدهند. با تنگ شدن هر چه بيشتر حصار موسيقي بعد از انقلاب، اختلاف‌ها و سوءتفاهمات قوت گرفت، محمدرضا لطفي تن به مهاجرت داد، پرويز مشكاتيان گوشه عزلت گزيد و دق‌مرگ شد و حسين عليزاده براي مدتي كوتاه از ايران رفت و زماني كه برگشت جدايي و تفرقه آنقدر ريشه دوانيده بود كه تلاش فردي او براي گردهمايي دوباره حلقه ياران چاووش بي‌ثمر ماند.

اينكه از قالبي كليشه‌اي متشكل از انبوهي مصاحبه در يك حالت ثابت و معمولي بتواني فيلمي جذاب در زمان طولاني قريب دو ساعت خلق كني، كار شاقي است. مهم‌ترين ويژگي مثبت و عامل موفقيت «چاووش...» نگاه پژوهشي جاري در آن است. با ديدن اين فيلم، ‌به مرور مقطعي از تاريخ پرالتهاب اين سرزمين مي‌پردازيم و با يك گروه موسيقي كاملا استثنايي كه از گذشته وام مي‌گيرد و عناوين عارف و شيدا را بر پيشاني خود مي‌گذارد و رفته رفته با تب و تاب زمان حال همخوان مي‌شود و گاه مرثيه‌سرايي و گاه آرمانخواهي خوشبينانه مي‌كند، آشنا مي‌شويم. بدون ترديد، نقش مهم و تعيين‌كننده محمدرضا لطفي را در موجوديت يافتن گروه «چاووش» نبايد ناديده گرفت.

در دوره اول فعاليت او با جوان خوش‌قريحه‌اي سروكار داريم كه در محضر اساتيد گرانقدري چون علي‌اكبر خان شهنازي و نورعلي برومند و عبدالله دوامي در حوزه موسيقي سنتي و فراگيري سازهاي مختلف (به ويژه تار) تجربه كسب مي‌كند و تعلق خاطرش را به سبك كاري درويش خان نشان مي‌دهد. در دوره دوم لطفي همپاي شرايط انقلابي جامعه به هنرش رنگ و بوي اجتماعي سياسي مي‌دهد و در كنار حسين عليزاده و پرويز مشكاتيان و هوشنگ كامكار يكي از پيشگامان اصلي ساخت سرودهاي انقلابي و ملي ميهني در سال‌هاي آغازين جنگ مي‌شود. در دوره سوم نيز كه به جلاي وطن و گرايشات عرفاني او در كشور بيگانه و بازگشتش به ايران و تلاش‌هاي بي‌سرانجامش اختصاص دارد واقع‌بينانه بايد گفت كه مستند «چاووش...» در پرداختن عميق اين سه دوره - به ويژه دوره سوم- حق مطلب را آن گونه كه بايد ادا نمي‌كند و نگاهي كم و بيش محتاطانه دارد. سازندگان فيلم (آرش رئيسيان و هانا كامكار) مي‌توانستند با صراحت لهجه بيشتر و نگاه به گرايشات سياسي و حزبي محمدرضا لطفي و هوشنگ ابتهاج و پيامدهاي بعدي اين وابستگي‌ها و ريشه‌هاي اختلاف ميان حلقه‌هاي اصلي چاووش و همراهي افراد موثري چون محمدرضا شجريان با اين گروه و كنار كشيدن بعدي‌شان بپردازند؛ البته آرش رئيسيان در گفت‌وگويي با ماهنامه «هنر و تجربه» (شماره 13، شهريور 97) اين فيلم را دريچه‌اي به سوي واقعيت دانسته است و با اين كلامش، نگاه مصلحت‌انديشانه در فيلم مستند را توجيه مي‌كند. منتها آنچه در پايان فيلم نصيب‌مان مي‌شود نگرش كنايه‌آميز و تلخ سازندگانش، يعني شكاف و جدايي و بسته شدن دفتر يك گروه پربار فرهنگي و تاريخ‌ساز در يك دوران فترت است. مستند «چاووش از درآمد تا فرود»، با همه نقاط قوت و ضعفش، در حكم يك سند زنده از دوراني سپري شده است كه در يك خوشبيني تاريخي به وحدت و شور و همدلي رسيد و از جايي به بعد، در انزوا و يأس و پريشاني قرار گرفت و به خاموشي گراييد.

* مصرعي از تصنيف «به ياد عارف»

ساخته محمدرضا لطفي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون