نگاهي به اجراي گروه انسو در فرهنگسراي نياوران
سنگِ بزرگ
امير بهاري
گروه «انسو» شايد براي مخاطباني كه به واسطه نشر هرمس با آنها آشنا شدند نام تازهاي باشد اما انسو چند سالي است كه در جريانِ فرعي موسيقي ايران، فعاليتِ جدي و مستمر دارد. آنها با اجراهاي كوچك، آزمون و خطا كردند اما به سرعت خودشان را به سالنهاي رسمي رساندند. چالشهاي تغييرات گروه را پشت سر گذاشتند و براي همكاري توانستند نظر همسوترين ناشر را جلب كنند. انسو به وضوح و بهشدت تحت تاثير موزيسينِ سوييسي nik bartsch است و از طرفي رامين صديقي هم با اين موزيسين همكاريهايي در زمينه انتشار آلبوم و برگزاري كنسرت داشته. همين موضوع هم سببساز ديدار آنها با نيك بچ در ايران شد. اتفاقي كه شايد به اين سادگيها براي چند جوان كمتجربه امكانپذير نبود. اجراي اِنسو در نياوران (24 آذر) اولين كنسرت آنها با برنامهريزي هرمس بود و گويا قرار است آلبوم اولشان را هم در سال آينده با همكاري يكديگر منتشر كنند. موسيقي انسو رنگي تازه براي موسيقي ايران محسوب ميشود؛ موسيقي مينيمال كه مايههايي از موسيقي مدرن و جز دارد با محور قرار دادن ادوات پركاشن، هارمونيهاي پايه را ميسازد. مسير ملوديها كه با در هم تنيدن و تكرار موتيفهاي گروه شكل ميگرفتند، برساخته از نگاهي مدرن و امروزي به مساله ساختار و فرم است. موسيقي «انسو» پيچيده و از منظر اجرا دشوار است. از هماهنگي و شكل اجرا مشخص بود كه گروه مدت بسيار زيادي را صرف تمرين و طراحي بافت كرده است. نقش پررنگ پركاشنها در بافت «انسو» نشان از نيت برداشتن سنگي بزرگ بود كه روي كاغذ چندان مناسب يك گرو نوپا نيست اما گروه از پس آن برآمد. با اين حال آنها به ايدههاي بيشتري براي آهنگسازي نياز دارند و شايد اجراي موسيقي پيچيده، دقيق با فرمهاي جذاب و كمتر شنيده شده، كافي نباشد. باز هم مثال متعالي چنين اجرايي، كنسرتِ پيانو سولوي نيك بچ در نياوران است كه هر لحظه ايدههاي جديدي به كارش اضافه كرد و مخاطب را تا لحظه آخر تشنه نگه داشت. در اجراي انسو اندك اشتباهاتي هم روي صحنه رخ داد اما ساختار گروه وابسته به تكنواز نيست و به دليل در هم تنيده شدن تمام سازها براي يك هدف واحد، خطاها نمودي نداشتند و مانع از لذت مخاطب نشدند. «انسو» براي خود راه بسيار دشواري را برگزيده كه بايد ديد چگونه در اين مسير حركت ميكند و آيا ميتواند روند رو به رشدي براي خود طراحي كند.