حسن عباسي خواستار تغيير قانون اساسي شد
حسن عباسي، رييس انديشكده يقين اخيرا سخنراني در دانشگاه تربيت مدرس داشته كه سايت جهاننيوز متن آن را منتشر كرد. او در اين مصاحبه علاوه بر ظريف و روحاني «داورياردكاني» رييس فرهنگستان علوم را نيز به اين خاطر كه گفته بود «توليد علم ديني تمناي محال است!» مورد انتقاد قرار داده و معتقد است او بايد پاسخگو باشد.
او در ادامه به سخنراني اصلاحطلبان در دانشگاه تربيت مدرس كه به مناسبت روز دانشجو انجام شده بود، اشاره كرده و ميگويد:«حالا ميآيند در دانشگاه تربيت مدرس ميگويند بايد قانون اساسي عوض شود. چشم حتما!»اما نكته جالب اين سخنراني آنجا بود كه او نيز خواستار تغيير قانون اساسي شده است.
او اصلاحطلبان را به خروج از حاكميت متهم كرده و ادامه ميدهد:«ما هم معتقديم حتما بايد قانون اساسي تغيير كند، وقتي رهبري در قانون اساسي اينقدر قدرت ندارد پس ميآيند توصيه ميكنند، براي برجام 9 بند دادند، گفتند بايد اجرا شود اما چه شد؟ قانون اساسي بيش از 90 درصد اختيارات را به رييسجمهور ميدهد و رييسجمهوري كه به حرف رهبري گوش نميدهد بايد تغيير كند.»
او اصلاحطلبها را كساني ميداند كه «هويت خود را با مخالفت با جمهوري اسلامي تعريف ميكنند» همچنين معتقد است:«اينها از نظام خروج كردند مانند منافقان و سلطنتطلبان اينها بايد خودشان را اثبات كنند نه اينكه مدعي قانون اساسي شوند چون پهلوي هم مدعي قانون اساسي شده است.»
عباسي در بخشي ديگر از سخنراني خود به شوراي نگهبان و نظام هم انتقاد كرده و معتقد است«انتخاب مردم مطلقا درست بوده ولي آنها كه نظام براي انتخاب شدن به مردم معرفي كرده، مشكل داشتند.» معناي حرف او اين است كه شوراي نگهبان در تاييد صلاحيتها كمكاري ميكند و بايد دايره را تنگتر كند.
حرف زدن بلد نيستيد حداقل توهين نكنيد
روز گذشته چند رسانه اصولگرا به موضوع توهين نماينده زابل و حواشي به وجود آمده در مورد آن پرداختند. رسانههاي اصولگرا علاوه بر منابع رسمي در فضاي مجازي نيز اين موضوع را دنبال كردند كه بيشتر به نظر ميرسد از آن جهت دنبال ميشود كه نماينده زابل به طيف لاريجاني نزديك بود.
رسالت در اين باره تيتر اصلي و سرمقاله خود را به اين موضوع اختصاص داد و نوشت:«اغلب مسوولان هيچگاه از توهين كردن خود عذرخواهي نميكنند مگر در شرايطي كه فيلم يا صوت يا تصويري از صحنه توهين توسط يكي از حاضران ضبط شده باشد و به لطف فضاي مجازي، دست به دست شود.» رسالت در ادامه به مسوولان توصيه كرد: «در اوضاع نابسامان اقتصادي كشور و در شرايطي كه اغلب خانوادهها با مشكلاتي چون بيكاري و گراني دست و پنجه نرم ميكنند و اغلب اين مشكلات ناشي از بيتدبيري مسوولان است از افراد صاحب تريبون و صاحب منصب انتظار بالاتر است. به قول آن خبرنگار خوش ذوق بايد به برخي از مسوولان گفت اگر حرف زدن بلد نيستيد، حرف نزدن كه بلديد. از مسوولان انتظار ميرود اگر نميتوانند مشكلات مردم را كم كنند حداقل توهين نكنند.
مسعود پيرهادي نيز در سرمقاله اين روزنامه به مدل نگاه مسوولان به مردم انتقاد كرده و معتقد بود:«مگر در تفكر اسلامي، مردم ولينعمت نيستند؟ مگر كسي غير از اين مردم، روساي قوا و وزرا و وكلا را به قدرت رسانده است؟ اينكه يك مسوول از كوره در برود عجيب نيست اما رفتاري كه نشانگر نگاه بالا به پايين است، رفتار از سر تكبر و نخوت، توهين به مردم و عذرخواهي در اثر فشار، آن هم همراه با تهديد و لجبازي واقعا هيچ نسبتي با انقلاب اسلامي و امام(ره) ندارد.»
همه پشت در دمشق صف كشيدند روحاني كجاست؟
روزنامه صبح نو بعد از سفر يك روزه عمرالبشير، رييسجمهوري سودان ذوقزده شده و به دولت انتقاد ميكند كه «چرا روحاني به سوريه سفر نميكند؟» نشريه نزديك به قاليباف به راياليوم اشاره كرده و خبر از « راز صف طولاني رهبران كشورهاي عربي براي رسيدن به دروازه دمشق» ميدهد. اما در جايي كه قرار است اين «صف پشت دروازه» نشان داده شود، ميبينيم كه تنها به سفر رييسجمهور جنگزده سودان اشاره ميكند.
اين روزنامه در گزارش خود مينويسد:«سياست خارجي دولت روحاني آنقدر در اين 5 سال صرف توافق هستهاي شد كه براي جلب نظر طرفهاي برجامي خود- چه در زمان مذاكرات و چه امروز كه با اروپا در اين توافق مانده- به سمت بياثري در ديگر حوزههاي روابط خارجي پيش ميرود و ديپلماسي انقلابي جاي خود را به ديپلماسي دلجويي داده است.» صبح نو در ادامه با اسماعيل كوثري نيز گفتوگويي انجام داده و دستگاه ديپلماسي در حالي بيتوجه به سوريه نشان داده ميشود كه همان روز ظريف براي شركت در نشست مشورتي قانون اساسي سوريه به همراه وزراي خارجه روسيه هزاران كيلومتر دورتر در ژنو به بررسي آينده سوريه ميپرداخت. مجموعا اينكه گزارش صبحنو خواستار سفر روحاني به دمشق است در حالي كه به نظر ميرسد، بد نيست رهبر سوريه كه بقاي خود را مديون ايران است به تهران سفر كند.