وزير خارجه ايران از دلايل شكست آخرين توافق كري- لاوروف سخن گفت
پايان دوران تقسيم منطقه ميان شرق و غرب
گروه ديپلماسي
معادلههاي سياسي، امنيتي و اقتصادي در منطقه غرب آسيا پوستاندازي بيسابقهاي را تجربه ميكند. مجموعه حوادثي كه به خصوص در 10 سال اخير در اين منطقه رخ داده، كلمات جديدي را وارد لغتنامه تحولات منطقهاي كرده است. دوست دايمي، دشمن تاريخي، اتحاد بيچون و چرا و ائتلافهاي هميشگي معناي سنتي خود را از دست دادهاند. تا چند سال قبل به راحتي نميتوانستيم درباره نقش و نفوذ بازيگران منطقهاي در معادلات سياسي و امنيتي اظهارنظر چنداني بكنيم چرا كه تنوع و توان بازيگران فرامنطقهاي براي تاثيرگذاري بر تحولات منطقه قابل انكار نبود. امروز چهرههايي چون ريچارد هاوس از خاورميانه پساامريكايي سخن ميگويند و همزمان قدرتهاي مهم اروپايي براي مديريت بحرانهاي منطقهاي دست به دامان بازيگران مهم و بانفوذ منطقهاي شدهاند. ديپلماسي چندجانبه جاي خود را در پروندههاي مهم منطقهاي باز كرده و البته بازيگران منطقهاي درحال ايفاي سهم بيشتري هستند. محمدجواد ظريف، وزير خارجه در گفتوگويي كه اخيرا با «روزنامه همشهري» داشته و متن كامل آن در شماره روز سهشنبه اين روزنامه منتشر شد دست به نوعي روشنگري درباره آخرين توافق دولت باراك اوباما، رييسجمهور پيشين امريكا با دولت ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه درباره سوريه زده است. توافقي كه در زمان خود سر و صداي بسياري به راه انداخت اما هيچگاه در ميدان عمل اجرايي نشد و در نهايت دولت اوباما بدون اندك دستاوردي در پرونده سوريه، قدرت را به دونالد ترامپ جمهوريخواه واگذار كرد. محمدجواد ظريف در مصاحبه فوق درباره اين توافق ميگويد: «آقاي (جان) كري، وزير خارجه وقت امريكا و آقاي (سرگئي) لاوروف، وزير خارجه روسيه درباره آتشبس در سوريه توافق كردند اما نشد اما وقتي آقاي لاوروف، بنده و آقاي (مولود) چاوش اوغلو، وزير خارجه تركيه توافق كرديم، شد. اين نشاندهنده تغيير است. نميشود گفت ابرقدرتها تصميم ميگيرند و تمام ميشود. امروز در دنيا امريكا و روسيه تمام تصميمها را نميگيرند و حتما اروپاييها هم در همه تصميمگيريها نقش ندارند. توافق آستانه را با توافق آقاي كري و آقاي لاوروف مقايسه كنيد؛ خيلي هم فاصله نداشتند.»
هر چند كه وزير خارجه از اين مثال براي تبيين تحولات امروز منطقه كه تحليلگران از آن با عنوان پساامريكايي يا پساغربي ياد ميكنند، استفاده كرده اما پرونده سوريه همچنان در كش و قوس است و البته كه مثلث ايران، روسيه و تركيه هم راه متفاوتتري را به نسبت روزهايي كه جهان تصور ميكرد تنها بازيگران سرنوشتساز در سوريه، امريكا و روسيه هستند، طي كرده است.
ظريف از شكست كدام توافق سخن ميگويد؟
در تاريخ 20 شهريور ماه 1395 (10 سپتامبر 2016) مهمترين تيتر رسانههاي بينالمللي اظهارات جان كري، وزير خارجه وقت امريكا بود. جان كري پس از چند ديدار زنجيرهاي با سرگئي لاوروف، همتاي روس از توافق امريكا و روسيه براي آتشبس در سوريه خبر داد. نگاهها در آن زمان به ژنو و مذاكرات وزراي خارجه روسيه و امريكا دوخته شده بود و در نهايت با بلند شدن دود سفيد از محل مذاكرات كري و لاوروف اعلام شد كه دو طرف بر سر طرحي براي برقراري آتشبس در سوريه و همچنين آغاز روند صلح در اين كشور به توافق رسيدهاند. وزير خارجه وقت امريكا كه واپسين ماههاي حضور در قدرت در سايه دولت باراك اوباما را پشت سرميگذاشت با لحني پيروزمندانه در جمع خبرنگاران تاكيد كرد كه توافق جديد كرملين و كاخ سفيد به توقف درگيريها منجر خواهد شد.
جان كري حتي به از سرگيري مذاكرات صلح و انتقال سياسي قدرت در سوريه هم اشاره كرد و توافقي را كه ماحصل چندماه رايزني پيدا و پنهان دولتهاي روسيه و امريكا بود به آغازي براي پايان فعاليت گروههاي تروريستي النصره و داعش در سوريه گره زد. توافق فوق در حالي در ماه سپتامبر سال 2016 ميان دو كشور حاصل شد كه روسيه و امريكا يكبار در ماه فوريه همان سال برسر طرح آتشبس در سوريه به توافق رسيده بودند اما به دنبال درگيري بين نيروهاي دولتي سوريه و مخالفان به ويژه تشديد درگيريها در حلب اين آتشبس نقض شده بود. البته كه توافق جديد كري و لاوروف هم بيش از دو هفته دوام نداشت و رسانههاي امريكايي در تاريخ 29 سپتامبر، خبر شكست آن توافق را هم مخابره كردند. رسانههايي چون واشنگتنپست به تاريخهاي بيشمار در تقويم مذاكراتي روسيه و امريكا از ماه فوريه 2016 تا نخستين روز از نوامبر سال 2016 اشاره كرده و نوشتند كه دومينويي از مذاكرات كرملين و كاخ سفيد نتوانست آنگونه كه جان كري ادعا ميكرد به آتشبس در سوريه منتهي شود. در آن مقطع زماني بسياري از تحليلگران پيشبيني كرده بودند كه اگر آتشبس فراگير و بلندمدت در سوريه ميوه توافق فوق ميان واشنگتن و مسكو باشد ميتوان از فصلي تازه در روابط دو كشور سخن گفت.
قريب به دو سال و نيم پس از آن توافق منتهي به شكست امريكا و روسيه در ژنو درباره سوريه محمدجواد ظريف با زباني ديپلماتيك يادآوري ميكند كه نه روسيه و نه امريكا نميتوانند قدرت بازيگران منطقهاي چون ايران و تركيه را ناديده گرفته و در پايتخت يك كشور اروپايي به تنهايي براي پرونده مهمي چون سوريه تصميمگيري كنند.
در شهريور ماه 1395 زماني كه رسانههاي بينالمللي عكسهاي خندان سرگئي لاوروف و جان كري پس از اعلام توافق براي آتشبس در سوريه را منتشر ميكردند، برخي از ناظران پرونده بحران در سوريه از تعابيري چون شكست ايران در سوريه و دور زده شدن تهران توسط مسكو يا غيبت تهران در مذاكرات ژنو سخن ميگفتند اما سخنان تازه محمدجواد ظريف نشان ميدهد كه روسها با شكست آتشبس فوق درس مهمي آموختند و آن هم غيرممكن بودن حذف بازيگران منطقهاي چون تركيه و ايران بود. روسيه پس از ناكامي در پيشبرد راهكاري دو جانبه با امريكا بود كه با جدي گرفتن روند ابتكار آستانه، شانه به شانه ايران و تركيه به عنوان دو بازيگر هر چند مخالف اما غيرقابل حذف از پرونده سوريه گام برداشت و هركدام از اين سه كشور با استفاده از نفوذي كه بر بازيگران مختلف سوري از دولتيها تا اپوزيسيون داشتند، توانستند با بسط ايده مناطق كاهش تنش، آتشبس فراگير را در سوريه برقرار كنند. هر چند كه وزير خارجه در سخنان اخيرش به منظور شفافسازي درباره وضعيت خاورميانه جديد مثال شكست توافق دو سال پيش روسيه و امريكا را آورده اما نگاهي به موضعگيريها، مصاحبهها و سخنرانيهاي وي در 5 سال اخير و در جامه وزير خارجه نشان ميدهد كه مخاطبهاي او نه فقط وزراي خارجه اسبق امريكا و فعلي روسيه بلكه تمام رهبراني هستند كه در منطقه با فرار از مذاكره با بازيگران منطقهاي به خريد امنيت از سايريني رو آوردهاند كه در طرفهالعيني به عنوان مثال در سوريه دست از حمايت از متحدان خود برميدارند.