گزارشي از نگاه برخي فعالان سياسي به مقوله افكار عمومي
افكار عمومي؛ پايان دوئل دولت و مجلس را رقم ميزند
منتقدان دولت از چه روشهايي براي اثرگذاري استفاده ميكنند؟
عظيم محمودآبادي
به نظر ميرسد تاكتيك دولت در مورد وزارت علوم موفق بوده است. روحاني بهرغم تلاش مصرانه مخالفانش در مجلس سعه صدر به خرج داد و از كوره در نرفت و در مواجهه با كساني كه به هر طريقي سعي ميكنند راه ناهموار دولت – كه ميراث هشت ساله رياستجمهوري محمود احمدينژاد است - را ناهموارتر كنند خويشتنداري كرد و بدون اتلاف وقت سعي كرد گزينههاي خود را يكي پس از ديگري به مجلس معرفي كند. هرچند از قديم گفتهاند «حرمت امامزاده با متولي آن است» اما اينبار رييسجمهور نشان داد بيش از برخي بهارستاننشينان بر حفظ حرمت پارلمان اهتمام دارد. هرچند نهاد پارلمان در ايران مانند خيلي نهادهاي ديگر در دوران احمدينژاد تحقير شد و رييس دولت رسما گفت «مجلس را در راس امور نميداند» اما رييسجمهور كنوني با همه دستاندازيهايي كه از سوي تندروهاي مجلس نهم تجربه كرد باز هم در بيان و عمل طوري رفتار كرد كه گويي همچنان براي قول بنيانگذار جمهوري اسلامي اعتبار قايل است و «مجلس را در راس همه امور» ميداند
به نظر ميرسد تاكتيك دولت در مورد وزارت علوم موفق بوده است. روحاني بهرغم تلاش مصرانه مخالفانش در مجلس سعه صدر به خرج داد و از كوره در نرفت و در مواجهه با كساني كه به هر طريقي سعي ميكنند راه ناهموار دولت – كه ميراث هشت ساله رياستجمهوري محمود احمدينژاد است - را ناهموارتر كنند خويشتنداري كرد و بدون اتلاف وقت سعي كرد گزينههاي خود را يكي پس از ديگري به مجلس معرفي كند. هرچند از قديم گفتهاند «حرمت امامزاده با متولي آن است» اما اينبار رييسجمهور نشان داد بيش از برخي بهارستاننشينان بر حفظ حرمت پارلمان اهتمام دارد. هرچند نهاد پارلمان در ايران مانند خيلي نهادهاي ديگر در دوران احمدينژاد تحقير شد و رييس دولت رسما گفت «مجلس را در راس امور نميداند» اما رييسجمهور كنوني با همه دستاندازيهايي كه از سوي تندروهاي مجلس نهم تجربه كرد باز هم در بيان و عمل طوري رفتار كرد كه گويي همچنان براي قول بنيانگذار جمهوري اسلامي اعتبار قايل است و «مجلس را در راس همه امور» ميداند
ترديدي نيست كه افكار عمومي در دنياي امروز اهميت زيادي دارد و در معادلات سياسي نيز هر كس بتواند آن را بيشتر با خود همراه كند طبيعتا در كسب قدرت توفيق بيشتري خواهد داشت. شايد يكي از مهمترين دلايل كاسته شدن از جنگهاي نظامي در سطح جهان همين مساله باشد. در واقع انگيزه روياروييهاي نظامي در سايه رقابت جاري و البته جدي كشورها براي همراه كردن افكار عمومي با خود كمرنگ شده است. در رقابتهاي داخلي و جناحي نيز مساله افكار عمومي در ميزان توفيق هر حزب و جناح سياسي از اهميت فوقالعادهيي برخوردار است كه كشور ما و جناحها و گروههاي سياسي آن نيز از اين قاعده مستثنا نيستند. چهرهها و جريانهاي سياسي هر كدام به نوبه خود در جهتدهي به افكار عمومي و كسب سرمايه اجتماعي از اين طريق تلاش ميكنند هرچند سبك و سياق شان در اين مسير با يكديگر متفاوت است.
سيد محمد خاتمي در دوران رياستجمهوري و سالهاي بعد از آن با فاصله گرفتن از ادبيات معمول و متمايز جلوه دادن خود از اين نظر، در ميان دولتمردان و سياستمداران جمهوري اسلامي توانست به ميزان بسيار قابل توجهي افكار عمومي بخشهايي از جامعه را به سمت خود جذب كند. در واقع بيان و ادبيات خاتمي از مهمترين فاكتورها و ابعاد كاريزماي او بود كه توانست در ميان مجموعه سياستمداران ايران خوش بدرخشد.
نوع نگاه احمدينژاد به مقوله افكار عمومي
بعد از او محمود احمدينژاد وقتي به رياستجمهوري رسيد اگرچه از حمايت نقاط ثقل قدرت برخوردار بود اما اينگونه نبود كه نسبت به افكار عمومي و تلاش براي جذب آن بياعتنا باشد هرچند او براي اين كار روش خاص خودش را داشت. تلاش براي دو قطبي - «هاشمي» و «احمدينژاد» - كردن فضاي سياسي كشور كاري بود كه توسط او در روزهاي منتهي به انتخابات سوم تير ماه سال 84 آغاز شد و تا آخرين ماههاي رياسش در دولت دهم همچنان ادامه داشت. احمدينژاد در دوره ابتدايياش در ميدان سياست راه رشد خود را در جسارت بر كساني ديد كه در سياست به كياست رسيده و بيشتر عمرِ هفتاد، هشتاد سالهشان را در اين راه سپري كرده بودند. چنانچه يكي از تحليلگران سياسي وابسته به جريان اصولگرا گفته بود احمدينژاد با سيلي زدن به بزرگان ميخواهد خودش را بزرگ كند (نقل به مضمون). او كه بعد از چهار سال دولتداري براي ايجاد بحران به مهارتهاي نسبتا بالايي دست يافته بود و علاوه بر آن، نقاطي را كه براي جامعه حساسيت داشت تا حدودي شناخته بود، سعي ميكرد با دستگذاشتنهاي گاه و بيگاهش بر آن نقاط بتواند نگاه افكار عمومي را از نواقص و معضلاتي كه زير سايه مديريتش گريبان كشور را گرفته بود منحرف و به مباحث حاشيهيي معطوف كند. احمدينژاد هرچند در بحران آفريني و به نوعي دستكاري افكار عمومي در مقاطعي كوتاه موفقيتهايي داشت اما در نهايت براي ساختن پايگاه اجتماعي مشخصي براي خود و همراه كردن بخش قابل توجهي از افكار عمومي ناتوان بود. ناتواني او در اين زمينه در روزهاي پاياني دولتش براي همگان - و شايد بيش از ديگران براي خودش - مسجل شده بود. براي همين بود كه وقتي دست رد شوراي نگهبان بر سينه محرمترين عضو كابينهاش خورد رفتاري را كه از او انتظار ميرفت انجام نداد. احمدينژاد اگر كوچكترين تصوري مبني بر برخورداري از پايگاه اجتماعي و نفوذ در افكار عمومي داشت از حركتهايي نظير آنچه با علي لاريجاني در مجلس (در روز استيضاح وزير كار دولت دهم) و سخناني كه در مناظره تاريخي سال 88 گفت و مهمتر از همه اينها قهر كردن و خانهنشينياش در بهار سال 90 دريغ نميكرد. براي همين صلاح خود را در آن ديد كه راهي متفاوت از گذشتهاش در پيش بگيرد و سر خود را پايين بيندازد، كاپشنش را تن كند و از پاستور راهي محلهيي شود كه گوجه فرنگي را با قيمتي ارزانتر از مناطق ديگر پايتخت ميفروختند.
نگاه روحاني به مقوله افكار عمومي
در سال 92 هم وقتي نوبت به روحاني رسيد از اهميت افكار عمومي و ضرورت جلب آن براي پيروزي در انتخابات غافل نبود. او به عكس احمدينژاد از حمايت نقاط ثقل قدرت و همچنين ارگانهايي نظير صدا و سيما و غيره برخوردار نبود – و نيست- و براي همين انگيزه بيشتري در جذب افكار عمومي داشت و دارد. در واقع تنها اتكاي او براي رقابت در انتخاباتي نفسگير همراه كردن افكار عمومي با خود بود كه البته توانست ماهرانه اين كار را انجام بدهد. حسن روحاني غير از برخورداري از حمايت چهرههايي نظير سيد محمد خاتمي و آيتالله هاشميرفسنجاني – كه ميزان تاثيرگذاري شان در افكار عمومي بر كسي پوشيده نيست – در سخنرانيهاي تبليغاتي خود به بيان مطالبي از قبيل ضرورت خروج كشور از فضاي امنيتي و حركت به سمت فضاي سياسي، يا از آن مهمتر تلاش براي رفع تحريمهاي بينالمللي و به بيان جملاتي نظير «هم چرخ سانتريفيوژها بچرخد و هم چرخ زندگي مردم» پرداخت كه در همراه ساختن افكار عمومي با خود نقش بيبديلي را ايفا كرد. وي همچنين در مناظرههاي تلويزيوني نيز توانست دامي كه يكي از رقبا برايش گسترده بود را هوشمندانه به نفع خود دور بزند و تنها با بيان يكي، دو جمله - «من سرهنگ نيستم» و «حمله گازانبري» - آن دام را به فرصتي براي تحت فشار افكار عمومي قرار دادن اصليترين رقيب خود تبديل كند.
روحاني البته بعد از اينكه در مقام رياستجمهوري هم قرار گرفت از اهميت افكار عمومي غافل نبود و در همان نخستين روزهاي استقرارش در پاستور بر مساله حقوق شهروندي انگشت تاكيد گذاشت كه شايد بتوان آن را با طرح مساله «جامعه مدني» كه در دولت اصلاحات توسط سيد محمد خاتمي بيان شده بود مقايسه و در يك راستا تلقي كرد. البته بايد اميدوار بود كه «حقوق شهروندي» به سرنوشت «جامعه مدني» مبتلا نشود هرچند فارغ از بحث نتيجه، نفسِ پرداختن به موضوعاتي نظير جامعهمدني و حقوق شهروندي از آن جهت اهميت دارد كه نشاندهنده نوع نگاه اين افراد به مقوله افكار عمومي است.
هشدار روحاني به صدا و سيما
طبيعي است كه حساسيت رييسجمهور در مورد افكار عمومي ايجاب ميكند تا از فعاليتها و نوع پردازش اخبار مربوط به دولت، در رسانهيي كه عنوان «ملي» را يدك ميكشد غافل نباشد. او به درستي تشخيص داده كه نوع رويكرد صدا و سيما به هيچوجه قابل مقايسه با نخستين سالهاي رياستجمهوري احمدينژاد نيست و اگر در چند ماه آخر دولت دهم تغييراتي را در مناسبات اين سازمان با دولت دهم شاهد بوديم بايد علتش را در جاي ديگري غير از ميزان كارآمدي دولت و مسائلي از اين قبيل جستوجو كرد. به همين جهت است كه وي روز هجدهم آبان بعد از انتصاب محمد سرافراز به سمت رياست سازمان صداوسيما در پيام تبريك خود به وي نوشت: «صدا و سيما بايد آزادي بيان و افكار را تضمين كند زيرا يك رسانه فراجناحي و فراقومي و در يك كلمه رسانه ملي و متعلق به عموم ملت ايران است كه بايد از منافع و عزت همه ملت دفاع كند.»
قبل از آن هم در روز بيست و هفتم ارديبهشتماه سال جاري در مراسم جشنواره ارتباطات و فناوري اطلاعات با بيان سخناني بر اين نكته تاكيد كرده بود دوراني كه تنها يك رسانه بتواند بر افكار عمومي تاثيرگذار باشد گذشته است؛ «گويي دوران پيامهاي يكطرفه به سرآمده و كم كم به نقطهيي ميرسيم كه جايي براي استبداد پيام نباشد و ديگر دوران رساندن پيام از طريق بلندگوهاي يكطرفه، منبرهاي يكطرفه، تريبونهاي يكطرفه و سنتي به سرآمده است. »
مخالفان روحاني چطور درصدد تاثيرگذاري بر افكار عمومي هستند؟
البته مخالفان روحاني نيز از اهميت افكار عمومي بياطلاع نيستند اما براي تاثيرگذاري بر آن، از روشهايي استفاده ميكنند كه در زمان رياستجمهوري محمود احمدينژاد تبديل به رويه شده بود. بيان اظهارات جنجالي، توزيع شبنامه و انجام هر كار ديگري – نظير نبش قبر دولتهاي قبل از سال 84 و متهم كردن وضعيت بورسيههاي 10، 20 سال گذشته (در دولتهاي سازندگي و اصلاحات) فارغ از ميزان صحت و سقم ادعاهايشان - كه بتواند وزارت علوم را براي 3 ماه – تا لحظه تنظيم اين گزارش- بدون وزير و معطل نگه دارند؛ از استيضاح رضا فرجي دانا وزير سابق علوم گرفته تا بيانيهيي كه توسط سالخوردگان سياسي اصولگرا در حزب موتلفه مبني بر عدم راي اعتماد مجلس به وزير پيشنهادي علوم (محمود نيلي احمدآبادي) و بعد هم راي ندادن مجدد به وزير معرفي شده بعدي (فخرالدين دانشآشتياني)، همه اينها تلاش بخشي از مخالفان دولت يازدهم است كه آخرين ماههاي جلوس بر صندليهاي سبز بهارستان را تجربه ميكنند. رفتار اين بخش از مخالفان دولت روحاني از دو زاويه قابل تحليل است؛
1- آنها هنوز از فضاي هشت سال رياستجمهوري احمدينژاد بيرون نيامدهاند و اگرچه دست كم به ظاهر منتقد برخي رفتارهاي رييس دولت سابق در مواجههاش با افرادي نظير علي لاريجاني بودند اما در عمل ترجيح ميدهند كم و بيش از همان رفتارها الگو بگيرند و در مخالفت با دولت همان رويه افشاگري، مانور تبليغاتي، توزيع شبنامه و. . . را به كار گيرند.
2- آنها از جايگاه دولت و ميزان توفيقهاي آن در مسائلي نظير مذاكرات هستهيي، توافق ژنو - و همچنين تواقات احتمالي در راه - از سويي و ثبات اقتصادي به ويژه در بازارهايي نظير ارز و طلا و ديدگاه عمومي جامعه نسبت به آن مطلعاند و براي همين درصدد انحراف افكار عمومي از موفقيتهاي دولت در اين زمينه هستند. براي انجام اين كار هم چه مسالهيي بهتر از مسائل فرهنگي كه متر و معيار مشخص و قابل اندازهگيري ندارد و براي مانور دادن در اين ميدان ميتواند سودمنديهاي قابل توجهي را برايشان - هرچند در كوتاهمدت - داشته باشد كه كمترين وجه اين سودمندي، احساس گرفتن انتقامهاي كوچك از فردي است كه در خرداد 92 شكست بزرگي را برايشان رقم زد.
اما با اين همه به نظر ميرسد تاكتيك دولت در مورد وزارت علوم موفق بوده است. روحاني بهرغم تلاش مصرانه مخالفانش در مجلس سعه صدر به خرج داد و از كوره در نرفت و در مواجهه با كساني كه به هر طريقي سعي ميكنند راه ناهموار دولت – كه ميراث هشت ساله رياستجمهوري محمود احمدينژاد است - را ناهموارتر كنند خويشتنداري كرد و بدون اتلاف وقت سعي كرد گزينههاي خود را يكي پس از ديگري به مجلس معرفي كند. هرچند از قديم گفتهاند «حرمت امامزاده با متولي آن است» اما اينبار رييسجمهور نشان داد بيش از برخي بهارستاننشينان بر حفظ حرمت پارلمان اهتمام دارد. هرچند نهاد پارلمان در ايران مانند خيلي نهادهاي ديگر در دوران احمدينژاد تحقير شد و رييس دولت رسما گفت «مجلس را در راس امور نميداند» اما رييسجمهور كنوني با همه دست اندازيهايي كه از سوي تندرو هاي مجلس نهم تجربه كرد باز هم در بيان و عمل طوري رفتار كرد كه گويي همچنان براي قول بنيانگذار جمهوري اسلامي اعتبار قايل است و «مجلس را در راس همه امور» ميداند.
اما موفقيت روحاني در استفاده از اين تاكتيك را از اينجا ميتوان تشخيص داد كه در بين خود اصولگرايان بهارستاننشين مخالف دولت اختلافات جديدي پيدا شده است. چنانچه احمد توكلي روز قبل از جلسه راي اعتماد به دانشآشتياني خطاب به نمايندگان مجلس گفت اگر حجت شرعي نداريد از دادن راي به وزير پيشنهادي علوم دريغ نكنيد.
دانش آشتياني هم مانند وزراي پيشنهادي قبلي نتوانست از مجلس نهم در آخرين ماههاي كارياش راي اعتماد بگيرد اما تاكتيك روحاني و اعتماد او به افكار عمومي باعث شد كه انگيزه اقليت مجلس براي فشار به روحاني در مورد وزارت علوم فروكش كند تا جايي كه الياس نادران نماينده اصولگراي مجلس كه در مخالفت با دولت روحاني شهره است چند روز پيش طي اظهاراتي گفت: «وزير پيشنهادي علوم از لحاظ ظرفيتهاي مديريتي ايرادي ندارد و در سطح قابل قبولي فعاليتهاي اجرايي داشته است.» اظهارات نادران در مورد محمد فرهادي وزير پيشنهادي روحاني براي وزارت علوم ميتواند نشاندهنده اين باشد كه دوئل مجلس نهم و دولت به مرحله پاياني خود نزديك ميشود و آنطور كه از قرائن پيدا است بازنده آن دولت نخواهد بود.