سال گذشته 2 هزار رمان منتشر شده است
محمدهاشم اكبرياني
در بيانيه جايزه احمد محمود كه آثار راه يافته به مرحله سوم داوري بخش رمان را معرفي كرده است، آمده كه 2 هزار رمان در سال 1396 منتشر شده است. مركزي پيدا نكردم كه بتواند اين آمار را تاييد كند اما در سايت خانه كتاب تعداد كتابهاي منتشر شده در سال 1396 در حوزه ادبيات، 15000 عنوان اعلام شده كه بنا بر اين عدد 2 هزار با اندكي تفاوت ميتواند درست باشد. كافي است به اين عدد دقت كنيم تا حيرتمان بگيرد. 2 هزار رمان در سال يعني در هر ماه نزديك به 166 رمان در كشور ما منتشر شده است. طبيعتا نويسندگان اين كتابها انگيزهها و دلايل خاص خود را دارند. با اين حال انتشار اين تعداد رمان ميتواند نشانه موضوعات زيادي باشد. اول آنكه با وجود گستردگي شبكههاي مجازي كه باعث شده هر كس حرف و نظر و انديشه خود را بيان كند، باز اين كتاب است كه براي خيليها صاحب ارزش است. طبيعتا هر كس اراده كند ميتواند اثر خود را به شبكههاي مجازي منتقل كند و از چاپ كاغذي منصرف شود اما چاپ كاغذي به اين معناست كه كتاب همچنان توانسته در معرفي فرد به جامعه، جايگاه مهمي داشته باشد. در عين حال انتشار 2 هزار عنوان كتاب در يك سال حاكي از تنوع و تكثر در سليقهها و انديشهها و احساسات هم هست. 2 هزار نفر بر اين باور بودهاند كه حرفي براي گفتن دارند كه ديگران نگفتهاند يا آنگونه كه آنها گفتهاند، بيان نكردهاند. ممكن است گفته شود بخش بزرگي از اين كتابها را آثار عامهپسند تشكيل دادهاند كه ارزش ادبي چنداني ندارند. هميشه با اين نظر كه چنين نوشتههايي كمارزشند، مخالف بودهام. آنها كه اين سخن را ميگويند جامعه انساني را به درستي درك نكردهاند. در تمام جوامع كتابهاي عامهپسند بيش از آثار نخبهگرا مورد استقبال قرار ميگيرند؛ درست همانطور كه فيلمهاي عامهپسند، نسبت به فيلمهايي كه مخاطب خود را نخبگان قرار ميدهند، بيننده افزونتري دارند. نيازهاي جامعه را نبايد ناديده گرفت. آنها كه با كتابهاي عامهپسند مخالفند نياز و تقاضاهاي انساني را منكر ميشوند.نكته ديگر آنكه 2 هزار عنوان رمان ايراني ميتواند رقابت در عرصه «نوشتن» را گسترش دهد كه بيترديد نتيجهاش رشد كيفي آثار ادبي است. رقابت در عرصه نوشتن را نبايد ساده گرفت هر چند درباره چند و چون اين رقابت هم ميتوان سخن گفت.
صدالبته اين آمار از جهات مختلف ميتواند مورد تحليل قرار گيرد كه كارشناسان خود را ميطلبد و نبايد فراموش كرد كه تحليل دقيق همين دادههاست كه ميتواند روشنگر انديشهها و سليقههاي جامعه باشد.