سارا معصومي/ هشت روز مذاكره در لوزان با موافقت طرفين روي راهكارهاي فني و حقوقي براي خط بطلان كشيدن بر بحراني ساختگي به پايان رسيد. تيم مذاكرهكننده ايران به رياست محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه كشورمان صبح روز گذشته در ميان استقبال مردمي وارد تهران شد. مذاكرهكنندگان ايران و 1+5 از فاز نخست مذاكرات كه در نوامبر 2014 وعده آن را داده بودند به سلامت گذشتند و وارد خوان آخر شدند. آنچه در غروب پنجشنبه در لوزان سوييس ميان ايران و شش كشور مقابل آن در مذاكرات مورد توافق قرار گرفت نه يك سند حقوقي الزامآور است و نه بر اساس مفاد آن، طرفين از امروز عمل به جزييات آن را آغاز خواهند كرد. متني كه پس از ديدار اختتاميه وزراي امور خارجه ايران و 1+5 در لوزان در اختيار رسانهها به عنوان ثمره هشت روز مذاكره در اين دور و 18 ماه مذاكره در دولت تدبير و اميد منتشر شد در حقيقت متن پيشنويسي تكميلنشده و نهايينشده براي رسيدن به برنامه جامع مشترك اقدام در پايان ماه ژوئن خواهد بود. جزييات اين متن قابل تغيير است و البته در جزيياتي از بندهاي مندرج در آن هم هنوز توافق كامل حاصل نشده و رايزنيها در اين خصوص ميان طرفين ادامه دارد. در لوزان چه گذشت؟قفلها در لوزان سوييس گشوده شد. پرونده هستهاي ايران با 13 سال سابقه مذاكرات گاه به گاه و دستاوردهايي كه در دقيقه 90 از دست رفتند سرانجام درنتيجه 20 ساعت مذاكره شبانهروزي در هر روز به سرمنزل مقصود نزديكتر شد. تيم مذاكرهكننده ايران شامگاه چهارشنبه (پنجم فروردين) به سوييس رسيدند و مديران سياسي تيم مذاكرهكننده بلافاصله پس از رسيدن به لوزان نخستين دور از مذاكرات هستهاي ميان خود و طرف امريكايي در سال 94 را آغاز كردند. ديداري براي تعيين خط و خطوط گفتوگوهاي آتي كه البته در آن زمان هيچكس گمان نميكرد هشت روز به درازا بينجامد. مذاكرات در اين دور هم به سنت يك سال و نيم گذشته بيشتر پيرامون گفتوگوهاي دوجانبه ميان ايران و امريكا گذشت. پرونده هستهاي ايران در سال 2005 به دليل زيادهخواهيهاي ايالات متحده از گردونه مذاكرات با تروئيكاي اروپايي سالم بيرون نيامد و در نتيجه آن اشتباه استراتژيك دولت وقت امريكا به سكانداري جورج بوش جمهوريخواه، 10سال بعد ايالات متحده در لوزان سوييس مجبور به رسميت شناختن كامل برنامه هستهاي ايران شد. جان كري وزير امور خارجه ايالات متحده هشت روز در لوزان ماند تا در نهايت پاي متن تفاهم مشتركي را امضا كند كه به ايران اجازه ميدهد اصليترين اهداف خود از برنامه صلحآميز هستهاي را در يك پروسه زماني مورد توافق استجابت كند و البته به شريكي قابل اطمينان براي فعاليتهاي هستهاي در سطح بينالمللي تبديل شود. ارنست مونيز، وزير انرژِي ايالات متحده هشت روز در اين دور از مذاكرات لوزان مقابل علياكبر صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي ايران نشست تا در نهايت امريكا و همراهان آن در گردونه شش كشور مقابل ايران بپذيرند كه تهران براساس معاهده منع تكثير تسليحات هستهاي مجاز به غنيسازي اورانيوم در خاك كشور خود و دستيابي بهروزترين تكنولوژي هستهاي در مدتزمان توافق جامع است. اين دور از مذاكرات در لوزان در آخرين روزهاي ضربالاجل زماني ماه مارس آغاز شد؛ ضربالاجلي كه شايد طرفين در مقابل دوربين خبرنگاران سعي بر بياهميت جلوه دادن آن داشتند اما به هرحال آنچه در فرداي عبور از اين ضربالاجل بدون عبور موفقيتآميز از اين فاز مذاكراتي در انتظار ذات مسير رفته شده در يك سال و نيم گذشته بود به اندازهاي تك تك اعضاي حاضر در اين مذاكرات را نگران كرده بود كه دو طرف پس از پايان سي و يكمين روز از ماه مارس و ورود به نخستين روز از آوريل هم گرفتار نحسي يك آوريل نشدند و مذاكرات را ادامه دادند. فضاي حاكم بر مذاكرات كه در روزهاي نخست آرامتر و شايد هم با پرهيز از تعجيل در امتيازدهي طرفين همراه بود در 72 ساعت پاياني اين دور در مسير مذاكرات فشرده و متناوب پشت سر هم قرار گرفت. اگر در دورهاي پيشين مذاكراتي رسانههاي خبري تك به تك ديدارهاي روزانه را قيد ميكردند در اين دور ميزان رفت و آمد هياتها به اتاق محل مذاكرات به اندازهاي فشرده و غيرقابل پيشبيني و اعلامنشده بود كه ديگر ديدارهاي مداوم مثلا مديران سياسي ايران و با اعضاي 1+5 چندان در راس خبرهاي مذاكراتي قرار نميگرفت. بيش از 200 خبرنگار از رسانههاي متفاوت ايراني، منطقهاي و فرامنطقهاي در مدتزمان هشت روز مذاكرات خود را به لوزان رساندند تا شايد بتوانند در اين دور از مذاكرات خبر عبور موفقيتآميز ايران و شش كشور مقابل آن از اين فاز را رسما اعلام كنند. هتل بوريواژ با آن دورنماي آرام و آبي خود در هشت روز گذشته شاهد پيادهرويهاي تيمهاي مذاكرهكننده ايران و 1+5 و موضعگيريهاي متفاوت آنها با هم بود. موضعگيريهايي كه از كنار هم قرار دادن هيچ كدام از آنها امكان رسيدن به يك نتيجه قابل پيشبيني وجود نداشت. بيشترين سكوت خبري در هشت روز گذشته متعلق به جان كري وزير امور خارجه امريكا بود كه هر بار در رويارويي با خبرنگاران تنها سري به نشانه تاييد يا دستي به نشانه تشكر تكان داد و از ايستادن مقابل دوربين خبرنگاران و اظهارنظر در خصوص آنچه در پشت درهاي بسته ميگذرد، عملا اجتناب كرد. حضور روسها و چينيها هم در اين دور از مذاكرات چندان محسوس نبود و وزراي امور خارجه هر دو كشور تنها ساعاتي را در لوزان براي همراهي با همتايان خود گذراندند و پس از آن با بازگشت به پايتختها ادامه كار را به معاونان خود واگذار كردند. البته اين عدم حضور طولاني مدت وزير امور خارجه روسيه را نميتوان به عدم فعال بودن روسها در اين مذاكرات تعبير كرد چرا كه در نخستين روزهاي آغاز اين دور شنيده ميشد كه روسيه با امريكا بر سر چگونگي برداشته شدن تحريمهاي ايران و همچنين مرجع ناظر بر تعهدها و تخلفهاي طرفين اختلاف دارد. آنچه در لوزان اتفاق افتاد را در بهترين حالت ميتوانيم عبور موفقيتآميز دو طرف از مرحله نيمه نهايي و ورود به مرحله نهايي بدانيم. نخستين متن مورد توافق طرفين در پرونده هستهاي پس از 12 سال در نوامبر 2013 در ژنو با عنوان توافقنامه موقت ژنو به امضاي طرفين رسيد و دو بار هم در ماههاي جولاي و نوامبر 2014 تمديد شد؛ تمديدهايي كه شايبه عدم توانايي طرفين در رسيدن به توافق نهايي را تقويت كرد. دو طرف در ماه نوامبر 2014 وعده دادند كه تا پايان مارس به قول امريكاييها رسيدن به يك چارچوب سياسي را مورد تاييد قرار داده و پس از آن تا پايان ماه ژوئن بتوانند رسيدن به برنامه جامع مشترك اقدام در تمام زمينههاي فني و سياسي را اعلام كنند. ايران و شش كشور مقابل آن در هشت روز گذشته گام بزرگي براي رسيدن به آن توافق جامع هستهاي برداشتند. دو طرف در لوزان ماندند تا عزم سياسي خود را براي پايان دادن به يك بحران ساختگي با توسل به ديپلماسي و حقوق بينالملل به تصوير بكشند. وزير امور خارجه امريكا ساعت 9 شب روز اول ماه آوريل وارد اتاق مذاكره با همتاي ايراني خود شد و صبح روز دوم آوريل ساعت شش صبح اتاق را ترك كرد. هشت ساعت مذاكره مداوم كه گفته ميشود ركورددار مذاكره وزير امور خارجه امريكا از سال 1919 و زمان پايان جنگ جهاني دوم تا به امروز است. گفتوگوهاي فشرده، فرسايشي و نفسگير كه گاه در جريان آن اميد طرفين براي رسيدن به توافق به صفر ميرسيد و گاه هم در جريان اين هشت روز بارها از زبان مذاكرهكنندگان شنيديم كه اگر اراده سياسي وجود داشته باشد كار در اين دور در يك ساعت هم قابل جمعبندي خواهد بود. بر اساس نوعي از توافق كه ميان طرفين در لوزان صورت گرفت هيچ كدام از دو طرف ملزم به حركت فوري نيستند و سه ماه براي پر كردن جاي جزييات در متن نهايي توافق جامع فرصت خواهند داشت. ايران و 1+5 براي نخستينبار در 13 سال گذشته كه پرونده فني هستهاي ايران به دليل زياده خواهيهاي غرب و باجگيريهاي غيرهستهاي امريكا ماهيت امنيتي به خود گرفت هيچگاه تا به اين اندازه به درك مشتركي از وضعيتي كه هركدام از آنها در آن قرار گرفتهاند نرسيده بودند. فهمي كه باراك اوباما، رييسجمهور امريكا از آن به عنوان، دركي تاريخي نام ميبرد. گام بعدي براي مذاكرهكنندگان ايران و 1+5 آسانتر از آنچه در اين هشت روز برداشته شد نخواهد بود و چه بسا در دورهاي آتي مذاكراتي دو طرف ماراتن هستهاي در لوزان را در قياس با تلاشها براي رسيدن به توافق جامع، خاطرهاي بس سهل و ممتنع بخوانند. دو طرف با عبور از ضربالاجل 31 مارس و عدم توجه به تهديدهاي در حاشيه، نشان دادند كه خواهان به نتيجه رساندن اين مذاكرات با وجود تمام پيچيدگيهاي فني و سياسي هستند. فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا كه در مذاكرات هستهاي معمولا معاون خود هلگا اشميت را راهي ميز مذاكرات ميكند در سه روز آخر اين ماراتن در لوزان ماند و سرانجام هم دوشادوش محمد جواد ظريف اعلام كرد كه دو طرف به سلامت از اين فاز عبور كردهاند. فازي كه در آن ايران طبق بازي برد–برد، صلحآميز بودن برنامه هستهاي خود را نشان خواهد داد و طرف مقابل هم از مجموعه تحريمهايي كه بر ايران اعمال ميشود خواهد كاست.
موافقان و مخالفان ديپلماسي
پرونده هستهاي ايران در سال 2006 ميلادي مشمول فصل هفت منشور ملل متحد شد. بيشك اين ابعاد فني برنامه هستهاي ايران نبود كه پرونده از آژانس بينالمللي انرژِي اتمي به شوراي امنيت سازمان ملل برد. مجموعهاي از تلاشهاي رژِيم صهيونيستي، امريكا و متحدان منطقهاي آنها در خاورميانه براي ترويج ايران هراسي، پرونده هستهاي را به ابزاري براي تحت فشار قرار دادن ايران تبديل كرد. امروز پس از 18 ماه مذاكرات فشرده كه جرقه آن در مسقط عمان ميان ايران و امريكا در واپسين ماههاي دولت دهم زده شده و پس از يك دوره ركود در دولت يازدهم از سر گرفته شد، پنج عضو شوراي امنيت به علاوه آلمان به صراحت اعلام ميكنند كه ايران ميتواند برنامه هستهاي خود را داشته و همزمان از زير فشار ناعادلانه بينالمللي هم خارج شود. بر همين اساس در نهايت اين مذاكرات، توافق جامع به شوراي امنيت برده خواهد شد و قطعنامه فصل هفتمي ديگري صادر ميشود تا اينبار قطعنامههاي پيشين را كان لم يكن اعلام كند. اين بدان معناست كه تيم مذاكرهكننده ايران در 18 ماه گذشته نه تنها طرف مقابل را به پذيرش خواستههاي خود در ابعاد فني مجاب كرده است بلكه پنج عضو دايم شوراي امنيت در پايان اين مذاكرات به اشتباه خود در صدور قطعنامه فصل هفتمي براي ايران هم اعتراف خواهند كرد. واكنشها به آنچه در لوزان اتفاق افتاد از ساعاتي پس از اعلام وصول طرفين به راهكارهاي مشترك و حتي پيش از آنكه جزييات مورد توافق منتشر يا مورد بررسي دقيق قرار بگيرد، آغاز شد. يوكيا آمانو، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي كه بخش اعظمي از تعهدات ايران در زمينه شفافسازي از پس از توافق جامع را نهاد تحت مديريت وي بايد مورد تاييد قرار دهد با استقبال از اين توافق گفت: آژانس مهياست كه نقش خود را در تاييد تعهد ايران به مفاد توافق جامع ايفا كند. با اينهمه در داخل ايالات متحده، در سرزمينهاي اشغالي و در برخي كشورهاي همسايه با ايران در منطقه چندان هم از عبور موفقيتآميز ايران از اين فاز ابراز خوشحالي نشده است. برخي از قانونگذاران امريكايي در كنگره اين كشور همصدا با متحدان امريكا در پادشاهي نشينهاي خليج فارس نگران عادي شدن پرونده هستهاي ايران و از دست رفتن پروژه ايران هراسي هستند كه در اين سالها به نوعي منبع درآمد سياسي براي آنها بوده است. نخستوزير رژيم صهيونيستي كه پيش از اين با تهديد جهاني خواندن ايران، گزينه نظامي را براي پايان دادن به آنچه وي بحران هستهاي ميخواند روي ميز قرار داده بود، يكي از نخستين چهرههايي بود كه به آنچه در لوزان به دست آمد واكنش نشان داد. وي در صفحه توييتر خود با تكرار ادعاهاي پيشين در خصوص ايران نوشت: «توافقي كه بر اساس اين چارچوب در لوزان صورت گرفت تهديدكننده بقاي اسراييل است و مسير ايران در دستيابي به بمب اتمي را مسدود نخواهد كرد.» وي عصر روز گذشته نيز اعضاي كابينه خود را به نشستي فوري براي بررسي تبعات مذاكرات موفقيتآميز ايران و 1+5 در لوزان فراخواند. جمهوريخواهان مخالف توافق در امريكا هم با انتقاد از جزييات مورد توافق ايران و 1+5 در لوزان ادعا كردند كه برنامه هستهاي ايران بر اساس اين توافق همچنان ادامه پيدا خواهد كرد و امريكا نتوانسته است مانع از پيشرفت برنامه هستهاي ايران يا محدود كردن آن شود. در شرايطي كه مخالفان توافق با ايران در كنگره امريكا تا 24 مارس به دولت باراك اوباما فرصت داده بودند كه نشانههايي از پيشرفت در مذاكرات را در اختيار آنها قرار دهد، باراك اوباما همچنان مصر به وتوي هر طرحي است كه مذاكرات را تحت الشعاع خود قرار دهد. اوباما در تازهترين اظهارنظر خود در اين خصوص گفت: ما در حال حاضر با دو مساله جنگ يا صلح دست و پنجه نرم ميكنيم. اگر كنگره اين توافق را دچار مرگ زودهنگام كند، اجماع عليه ايران از ميان خواهد رفت و زمينه براي تنش بيشتر فراهم خواهد شد. رييس كميته سياست خارجي سنا كه از مناديان طرح تشديد تحريمها عليه ايران به شمار ميرود اعلام كرده است كه مساله الزام راي كنگره به توافق جامه هستهاي با ايران در ماه جاري در كنگره مطرح خواهد شد. عبور موفقيتآميز ايران و 1+5 از مرحله نيمه نهايي مذاكرات در لوزان، نشاندهنده هنر ديپلماسي تيم مذاكرهكننده ايران بود كه هشت روز دو عضو ارشد كابينه ايالات متحده را در اين شهر نگه داشت تا حقوق هستهاي خود را رسما به دست آورد. پايان ديپلماتيك بحران ساختگي پرونده هستهاي ايران در حقيقت اجتناب از به راه افتادن جنگي ديگر در منطقه پرالتهاب خاورميانه و همچنين برداشتن هزينه از دوش مردم ايران به واسطه سياست خارجي است. در تاريخ همواره كوچكترين اشتباه يك ديپلمات به كشته شدن سربازان در ميدان نبرد تن به تن بدل شده است و به نظر ميرسد كه در جريان مذاكرات هستهاي ايران زيركي ديپلماتهاي ايراني مانع از تعميق غيرضروري بحران ميان ايران و غرب شد.
راهحلهاي مورد تفاهم در لوزان
جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي عضو گروه 1+5 متشكل از چين، روسيه، فرانسه، امريكا، انگليس وآلمان در چارچوب عناصر مندرج در برنامه اقدام مشترك مورخ 24 نوامبر 2013 و متعاقب فرايند طولاني مذاكراتي پيچيده و طولاني در ابعاد فني، حقوقي و سياسي، به مجموعهاي از راهحلهاي لازم جهت نيل به برنامه جامع اقدام مشترك در شهر لوزان سوييس دست يافتند. مجموعه متضمن اين راهحلها جنبه حقوقي نداشته و صرفا راهنماي مفهومي تنظيم و نگارش برنامه جامع اقدام مشترك را فراهم خواهد ساخت. بر اين اساس تدوين برنامه جامع اقدام مشترك با مبنا قرار دادن اين راهحلها در آينده نزديك آغاز خواهد شد.
تداوم برنامه هستهاي از جمله غنيسازي
در چارچوب راهحلهاي موجود، هيچ يك از تاسيسات و فعاليتهاي مرتبط هستهاي متوقف، تعطيل يا تعليق نميشود و فعاليتهاي هستهاي ايران در تمامي تاسيسات هستهاي از جمله نطنز، فردو، اصفهان و اراك ادامه خواهد يافت.
اين راهحلهاي جامع، ادامه برنامه غنيسازي در داخل كشور را تضمين ميكند و بر اين اساس جمهوري اسلامي ايران قادر خواهد بود مطابق مفاد برنامه جامع اقدام مشترك توليد صنعتي سوخت هستهاي خود را براي تامين سوخت نيروگاههاي هستهاي ادامه دهد. بر اساس راهحل به دست آمده، دوره زماني برنامه جامع اقدام مشترك در خصوص برنامه غنيسازي ايران 10ساله خواهد بود. در طول اين مدت، تعداد بيش از 5000 ماشين سانتريفيوژ در نطنز به توليد مواد غني شده در سطح 67/3 درصد ادامه خواهند داد. ماشينهاي اضافه بر اين تعداد و زيرساختهاي مرتبط با آنها جهت جايگزيني با ماشينهايي كه در طول اين زمان آسيب ميبينند جمعآوري و تحت نظارت آژانس نگهداري خواهد شد. همچنين ايران قادر خواهد بود ذخاير موجود مواد غني شده خود را براي توليد مجتمع سوخت هستهاي يا صادرات آنها به بازارهاي بينالمللي در قبال خريد اورانيوم اختصاص دهد. براساس راهحلهاي به دست آمده ايران برنامه تحقيق و توسعه خود را بر روي ماشينهاي پيشرفته ادامه خواهد داد و مراحل آغاز و تكميل فرايند تحقيق و توسعه سانتريفيوژهايIR-4، IR-5، 6IR- و IR-8 را در طول دوره زماني 10 ساله برنامه جامع اقدام مشترك ادامه خواهد داد.
تاسيسات فردو
بر اساس راهحلهاي به دست آمده تاسيسات هستهاي فردو به مركز تحقيقات هستهاي و فيزيك پيشرفته تبديل خواهد شد. بيش از 1000 ماشين سانتريفيوژ و تمامي زيرساخت آنها در فردو حفظ و نگهداري خواهند شد كه از اين ميان دو آبشار سانتريفيوژ در چرخش خواهند بود. همچنين نيمي از تاسيسات فردو با همكاري برخي از كشورهاي (1+5) به انجام تحقيقات پيشرفته هستهاي و توليد ايزوتوپهاي پايدار كه مصارف مهمي در صنعت، كشاورزي و پزشكي دارد، اختصاص پيدا ميكند.
رآكتور تحقيقاتي آب سنگين اراك
مطابق راهحلهاي موجود راكتور تحقيقاتي اراك آب سنگين باقي خواهد ماند و با انجام بازطراحي ارتقا يافته و روزآمد خواهد شد. در باز طراحي راكتور ضمن كاهش ميزان توليدي پلوتونيوم، كارآيي راكتور اراك به ميزان قابل توجهي افزايش پيدا خواهد كرد. بازطراحي راكتور اراك در چارچوب يك برنامه زمانبندي مشخص و در قالب يك پروژه بينالمللي مشترك تحت مديريت ايران آغاز و پس از آن بلافاصله ساخت آن شروع و در چارچوب يك برنامه زمانبندي تكميل خواهد شد. توليد سوخت رآكتور اراك و اعطاي گواهي بينالمللي سوخت راكتور از جمله موارد اين همكاريهاي بينالمللي خواهد بود. از طرف ديگر، كارخانه توليد آب سنگين نيز مانند قبل به كار خود ادامه خواهد داد.
پروتكل الحاقي
ايران در جهت شفافيت و اعتمادسازي به صورت داوطلبانه پروتكل الحاقي را به صورت موقت اجرا كرده و در ادامه فرآيند تصويب اين پروتكل طبق يك جدول زماني در چارچوب اختيارات رييسجمهور و مجلس شوراي اسلامي به تصويب خواهد رسيد.
لغو تحريمها
براساس راهحلهاي به دست آمده، پس از اجرايي شدن برنامه جامع اقدام مشترك، تمامي قطعنامههاي شوراي امنيت لغو خواهد شد و همه تحريمهاي اقتصادي و مالي چندجانبه اروپا و يكجانبه امريكا از جمله تحريمهاي مالي، بانكي، بيمه، سرمايهگذاري و تمامي خدمات مرتبط با آنها در حوزههاي مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشيمي و خودروسازي فورا لغو خواهند شد. همچنين تحريمها عليه اشخاص حقيقي و حقوقي، سازمانها، نهادهاي دولتي و خصوصي تحت تحريمهاي مرتبط هستهاي ايران از جمله بانك مركزي، ساير موسسات مالي و بانكي، سوئيفت، كشتيراني و هواپيمايي جمهوري اسلامي، كشتيراني نفت بهطور همهجانبه فورا برداشته خواهند شد. همچنين كشورهاي عضو گروه 1+5 متعهد هستند از وضع تحريمهاي جديد در موضوع هستهاي خودداري نمايند.
همكاريهاي بينالمللي
همكاريهاي بينالمللي هستهاي با جمهوري اسلامي ايران از جمله با اعضاي 1+5 در حوزه ساخت نيروگاههاي هستهاي، راكتور تحقيقاتي، گداخت هستهاي، ايزوتوپهاي پايدار، ايمني هستهاي، پزشكي و كشاورزي هستهاي و... امكان پذير و ارتقا پيدا خواهند كرد. بر اساس برنامه جامع اقدام مشترك، دسترسي ايران به بازار جهاني، عرصههاي تجاري، مالي، دانش فني و انرژي نيز فراهم خواهد شد.
زمانبندي اجراي برنامه جامع اقدام مشترك
با پايان يافتن اين مرحله از مذاكرات، تدوين پيشنويس برنامه جامع اقدام مشترك تا بازه زماني 10 تير در آينده نزديك آغاز خواهد شد. با نهايي شدن متن، برنامه جامع اقدام مشترك در قالب قطعنامهاي در شوراي امنيت سازمان ملل متحد مورد تاييد قرار خواهد گرفت. جهت لازم الاجرا شدن برنامه جامع اقدام مشترك براي تمامي كشورهاي عضو سازمان ملل متحد، اين قطعنامه همچون قطعنامههايي كه عليه ايران تصويب شده بودند تحت ماده 41 فصل هفتم منشور ملل متحد تصويب خواهد شد تا بتواند قطعنامههاي قبلي را لغو كند. طرفهاي برنامه جامع اقدام مشترك پس از تصويب قطعنامه شوراي امنيت، به يك دوره زماني آمادهسازي براي اجراي برنامه جامع اقدام مشترك نياز خواهند داشت. پس از طي مرحله آمادهسازي و همزمان با شروع به اجراي اقدامات هستهاي از سوي ايران در يك روز تعيين شده، لغو تمامي تحريمها بهطور خودكار به اجرا در خواهد آمد.
در چارچوب راهحلهاي به دست آمده براي بازگشتپذيري متقابل تعهدات مندرج در برنامه جامع اقدام مشترك در صورت نقض تعهدات از سوي هر يك از طرفها سازو كار لازم پيشبيني شده است.
نگاهي به تفاهمي كه متولد شد
در جريان هشت روز مذاكره در لوزان هرگاه تيمهاي مذاكرهكننده به رسيدن به مرحله اعلام توافق بر سر راهكارها نزديكتر ميشدند يا گمانهزنيهاي رسانهاي در خصوص در مسير تفاهم قرار گرفتن دو طرف افزايش پيدا ميكرد، اصليترين پرسشي كه در ميان خبرنگاران مطرح بود نام دستاوردي بود كه قرار است عبور موفقيتآميز از اين فاز مذاكراتي را اعلام كند. تيم مذاكرهكننده ايران از ابتداي آغاز اين ماراتن در سال جديد و انتظار همگان براي به ثمر رسيدن ميوه مذاكرات در 18 ماه گذشته اعلام كرد كه تنها يك توافق وجود خواهد داشت و آن هم توافق در مرحله نهايي و در 31 ژوئن خواهد بود. بنابراين آنچه در لوزان رخ داد تفاهم بر سر راهكارهاي مشترك براي رسيدن به توافق جامع بود. در حال حاضر ايران و 1+5، هيچ سندي را امضا نكرده يا مهيا نكردهاند و در جريان مذاكرات لوزان دو طرف راهحلهاي مورد تفاهم اوليه را مكتوب كردهاند. البته بخشي از اين راهحلها نوشته شده و بخش ديگري كه هنوز مورد تفاهم اوليه براي نگارش قرار نگرفته هم در دورهاي آتي مذاكراتي نوشته خواهد شد. در حقيقت مذاكرهكنندگان ايران و 1+5، نگارش پيشنويس توافق نهايي را آغاز كردند. آنچه بايد به آن توجه داشت اين است كه پيشنويس تهيه شده ماهيت حقوقي و سياسي ندارد و از اين پس در دورهاي آتي مذاكراتي به آن بخشهايي اضافه خواهد شد يا در برخي از جزييات موارد تكميلي هم خواهد بود. بخشهايي از متن پيشنويس هنوز داخل پرانتز قرار دارد و بخشهايي از آن هم هنوز مورد اختلاف است. يكي از اصليترين دستاوردهاي مذاكراتي ايران در 18 ماه گذشته كه در پيشنويس مهيا شده هم به آن اشاره شده است حفظ فردو است. طرف غربي از ابتداي كار تاكيد داشت كه تاسيسات فردو بايد تعطيل و تمام فعاليتهاي هستهاي در آن متوقف شود. مطالبه طرف مقابل در اين ماهها عدم فعاليت حتي يك سانتريفيوژ در فردو بود، با اين همه تيم مذاكرهكننده ايران در نتيجه پايمردي بر موضع اوليه مبني بر حفظ فردو توانست مجوز فعاليت 1044 سانتريفيوژ يعني شش زنجيره 174 تايي را در اين تاسيسات هستهاي بگيرد. دومين دستاوردي كه در جريان مذاكرات 18 ماهه به دست آمد و قابل ذكر است حفظ ماهيت آب سنگين اراك است. طرف امريكايي از ابتداي ورود به مذاكرات رآكتور آب سنگين اراك را در زمره خطوط قرمز خود قرار داده بود و حتي از به كار بردن عنوان آب سنگين براي اين تاسيسات هستهاي سرباز ميزد. در گزارشهاي مذاكراتي هم امريكاييها از اراك به عنوان رآكتوي «آي ار چهاره» ياد ميكردند و حاضر به استفاده از كلمه آب سنگين نبودند. مسالهاي كه در احياي حق ايران در خصوص راكتور آب سنگين اراك بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه باز طراحي آن براي توليد ميزان كمتر پلوتونيوم توسط دانشمندان هستهلي ايران صورت گرفته و مورد تاييد كارشناسان فني شش كشور مقابل قرار گرفت. در جريان 18 ماه گذشته مذاكرات براي حفظ ماهيت آب سنگين اراك در دو مسير موازي چانهزنيهاي سياسي و راهكاريابي فني پيش رفته است. تيم مذاكرهكننده از يك سو در مذاكرات سياسي خود بر حفظ ماهيت آن سنگين آن تاكيد داشته است و از سوي ديگر هم كارشناسان فني، راهكارهاي متفاوت براي پايان دادن به نگراني طرف مقابل در خصوص پلوتونيوم توليدي در اراك را مورد بررسي و موشكافي قرار دادند. در اين دور از مذاكرات ميان ايران و 1+5 در لوزان از اختلاف ميان طرفين بر سر چگونگي تحقيق و توسعه هستهاي در ايران در طول مدت توافق جامع و پس از آن به عنوان يكي از دو چالش اصلي در عدم رسيدن به توافق ياد ميشد. با اين همه ايران بر اساس متن پيشنويس نوشته شده ميتواند تحقيق و توسعه بر روي سانتريفيوژهايIR-4، IR-5، 6IR- و IR-8را ادامه دهد و تنها محدوديتي كه ميپذيرد اين است كه شيب زماني استفاده از آن را كندتر خواهد كرد كه البته اين كندي در عمل بر كيفيت كار خواهد افزود. در خصوص ذخاير هستهاي ايران بايد به اين نكته توجه داشت كه ايران در حال حاضر هشت تن ذخيره مواد دارد كه از نظر غربيها معادل هشت عدد بمب اتم است. تيم مذاكرهكننده ايران از ابتداي مذاكرات تاكيد داشت كه توافق در شرايطي حاصل خواهد شد كه هر دو طرف در پايان آن احساس كنند در يك بازي برد – برد شركت كردهاند. به همان اندازه كه ايران از حقوق هستهاي خود نميگذرد طرف مقابل هم خواهان شفافسازي بيشتر ايران در خصوص برنامه هستهاي خود است. در اين مسير، ايران موافقت كرده است كه ذخاير خود را به 300 كيلو كاهش دهد. بر اين اساس ايران 300 كيلو را به عنوان ذخيره لازم براي صنعت غنيسازي نگاه ميدارد و در خصوص مابقي آن تصميمگيري خواهد كرد. در حال حاضر سه گزينه فني براي مابقي ذخيره وجود دارد كه تهران بايد از ميان آنها يكي را انتخاب كند. يكي از اين گزينهها انتقال سوخت به خارج از كشور است كه ايران مخالفت خود را با هرگونه انتقال سوخت اعلام كرده است. راه دوم تبديل كردن ذخاير به ماده اوليه است و راه سوم هم تبديل ذخاير به ميلههاي سوخت است. در شرايطي كه ايران گزينه سوم را انتخاب كند، ميتواند ميلههاي سوخت مازاد را به بازارهاي جهاني عرضه كند كه در اين دور از مذاكرات هم ايران موفق شد جامعه جهاني را به همكاري هستهاي با خود تشويق كند. ايران ميتواند ميلههاي سوخت را فروخته و در ازاي آن مواد اوليه خريداري كند كه از منظر اقتصادي هم بسيار براي كشورمان به صرفهتر خواهد بود. در خصوص دوره زماني توافق هم از آنجا كه عمده بحثها در خصوص غنيسازي بود، دوره زماني 10 ساله كه مدنظر ايران بود در اين دور از مذاكرات مورد توافق طرفين قرار گرفت. مطالبه طرف مقابل از ابتداي مذاكرات حداقل 20 سال بود و مطالبه اوليه ايران هم پنج سال كه در نهايت روي رقم 10 توافق صورت گرفت. البته بر اساس متن پيش نويس مهيا شده، ايران در برخي مسائلي كه اولويت دوم را براي آن دارد با بازه زماني طولانيتر 15 سال هم موافقت كرده است. بنابراين ميتوان گفت كه در خصوص دوره زماني، يك دوره زماني ثابت وجود ندارد و هربخش از فعاليتهاي ايران دوره زماني خاص خود را دارد. به عنوان نمونه ايران پذيرفته است كه تا 15 سال آتي راكتور آب سنگين جديدي احداث نكند. ايران پذيرفته است كه سوخت مصرف شده در اراك را در قالب همكاري بينالمللي به خارج از كشور بفرستد چرا كه هزينه نگاهداري از آن هم بسيار زياد است. ايران در قالب اين تفاهم اوليه پذيرفته است كه تا 15 سال مركز جديد غنيسازي نخواهد ساخت و تا 15 سال هم غنيسازي ايران از 67/3 بالاتر نخواهد رفت. اين در حالي است كه اگر ايران در اين بازه زماني براي راكتور تهران نياز به مواد داشته باشد خريداري خواهد كرد. ايران تا 20 سال نظارت بر كارگاههايي كه دو قطعه مهم سانتريفيوژ را توليد ميكنند، پذيرفته است. همچنين نظارت بر معادن ايران هم تا 25 سال خواهد بود. در مبحث تحريمها هم همانطور كه در بند بالا قيد شده تحريمهاي اقتصادي بلافاصله لغو خواهد شد اما در خصوص تحريمهاي تسليحاتي، اشاعهاي و موشكي و زمان از ميان برداشته شدن آنها هنوز توافقي ميان طرفين صورت نگرفته است. آنچه بايد در بررسي مفاد متن پيش نويس مورد بررسي قرار بگيرد اين است كه ايران به خواستههاي اوليه خود رسيده است. خواستههاي اصلي ايران در اين مذاكرات به شرح زير است:
1- ادامه غنيسازي در ايران و به رسميت شناخته شدن برنامه هستهاي ايران
2- تحقيق و توسعه ماشينهاي IR6 و IR8
3- حفظ فردو با حداقل هزار سانتريفيوژ
4- حفظ آب سنگين اراك
5- از ميان برداشته شدن فوري تحريمهاي اقتصادي
6- لغو قطعنامههاي شوراي امنيت
مولفه ديگري كه در مذاكرات ميان ايران و 1+5 بسيار مهم بود بحث بازگشتپذيري بود. هم طرف ايراني و هم طرف مقابل اصرار داشت كه تمام تعهداتي كه ميدهد بازگشتپذير باشد. در اين مذاكرات هم براي ايران سيستمي در نظر گرفته شده است كه در صورت نقض تعهداتش توسط طرف مقابل بتواند فعاليتهاي هستهاي خود را به شكل عادي و بدون محدوديت از سر بگيرد و هم براي طرف مقابل اين سيستم دوباره برقرار كردن تحريمها وجود خواهد داشت. در خصوص مرجع تصميمگيري براي تعهد يا نقض تعهدات هم مكانيسم چندلايهاي در نظر گرفته شده است كه اگر كشوري ادعا كرد كه نقض فاحش تعهدات از سوي ايران صورت گرفته است بايد مورد ادعايي خود را به كميسيون مشتركي كه ميان ايران و 1+5 تشكيل خواهد شد ارجاع دهد. اتحاديه اروپا، ايران و 1+5 اعضاي اين كميسيون مشترك خواهند بود كه در خصوص نقض تعهدها قضاوت خواهند كرد. هنوز جزييات در اين خصوص نهايي نشده است و پرانتزهاي موجود در دورههاي آتي مذاكراتي در اين خصوص پرخواهد شد. دو نكته در خصوص اين دور از مذاكرات هستهاي ميان ايران و 1+5 بايد مورد توجه قرار گيرد كه نخستين آن، تاكيد بر اين حقيقت است كه مذاكرات همچنان تا ماه ژوئن ادامه خواهد داشت و در اين مسير جزييات ميتواند هر لحظه از مذاكرات را با خطر جدي شكست روبه رو كند. بنابراين توافق نهايي در ماه ژوئن خواهد بود و قضاوت در خصوص دادهها و گرفتههاي ايران و طرف مقابل هم بايد به آن زمان موكول شود. از سوي ديگر، مهمترين دستاورد اين مذاكرات براي جمهوري اسلامي ايران، پيروزي زبان ديپلماتيك بر زبان زور در پازل جهاني است كه برخي از اعضاي آن به زورگويي با سلاح در آن عادت دارند. تيم مذاكرهكننده ايران در 18 ماه گذشته و به خصوص در هشت روز اخير با توسل به راهكارهاي دقيق فني و عقلانيت سياسي به جدال زيادهخواهي پنج عضو دايم شوراي امنيت و در كل شش كشور مقابل خود در اين جبهه رفت.