حاميان دولت ازكاناليزهشدن حسنروحاني ابراز نگراني ميكنند
تنهاييبي هياهوي ر ييسجمهور
زهير موسوي
دايره حاميان و دوستان نزديك دولت روز به روز تنگتر ميشود؛ براي بررسي اين ادعا كافي است به اظهارنظر حاميان ديروز حسن روحاني رييس دولتهاي يازدهم و دوازهم و همچنين رسانههاي حامي دولت دقت كنيد. رسانههايي كه همچنان از سوي رسانههاي جريان مخالف دولت با القابي همچون رسانه حاميان دولت و حسن روحاني خطاب ميشوند. انتقادهايي كه متوجه دولت است، به دو دسته تقسيم ميشود. دسته نخست انتقاد كمرنگتري است كه به نحوه عملكرد دولت بر ميگردد. جريان حامي دولت متوجه اتفاقاتي است كه منجر به ضعف عملكرد دولت شده است. حاميان دولت به خوبي ميدانند حسن روحاني و اعضاي دولت نقشي در برهم خوردن برجام، روي كار آمدن ترامپ، برخورد اتحاديه اروپا با برجام بدون امريكا ندارند و اينها موضوعاتي است كه سبب شده دولت دوازدهم نتواند مانند دولت يازدهم انتظارات عمومي را برآورده كند. بخش ديگر انتقادات كه گاهي تند هم ميشود نه متوجه شخص حسن روحاني بلكه متوجه افراد نزديك به رييسجمهور است. حلقه نخست حسن روحاني از افرادي تشكيل شده است كه هيچگاه مقبول حاميان دولت واقع نشدهاند. در واقع نقطه آغاز انتقادات از حسن روحاني از دولت دوازدهم و نقش رييس دفتر در چينش تركيب كابينه دوازدهم آغاز شد. هرچه از عمر دولت دوازدهم گذشت، نه تنها بر شدت انتقادات افزوده شد، بلكه دايره منتقدان نيز گسترش پيدا كرد.
حاميان ديروز، منتقدان امروز
بخشي از اصلاحطلبان كه در دولت يازدهم و همچنين دوران رقابتهاي انتخاباتي از حاميان اصلي حسن روحاني و دولت محسوب ميشدند، رفته رفته از يك گروه صرفا حامي به منتقد حامي تغيير موضع دادند. براي نمونه ميتوان به اظهارات محسن صفايي فراهاني و سعيد حجاريان كه به عنوان چهرههاي تاثيرگذار جريان اصلاحطلبي شناخته ميشوند اشاره كرد. صفايي فراهاني در 15 اسفند 95 يعني زماني كه كمتر از سه ماه به دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري باقي مانده بود، به خبرآنلاين گفت: «اصلاحطلبان از اواخر 91 رويكردشان اين بود كه در شرايط فعلي كشور برخورد اعتدالي نتيجه بهتري خواهد داشت ولو اينكه يك اصولگراي معتدل، رييس دولت شود، كماكان اصلاحطلبان با توجه به شرايط سياسي كشور در همان موضع هستند و بر همين اساس هم كماكان اصلاحطلبان از دولت روحاني حمايت ميكنند و چنانچه او كانديدا شود، بديهي است كه اصلاحطلبان پشت سر او ميايستند و از او بطور كامل حمايت ميكنند. » اين چهره اصلاحطلب اما پس از گذشت يك سال از عمر دولت دوازدهم نظراتش تغيير ميكند. او در آبان 97 در گفتوگو با «اعتماد» درباره چرايي انتقاد اصلاحطلبان از دولت گفت: «انتقاداتي كه امروز مطرح ميشود بيشتر به دليل اتفاقاتي است كه چه در مسائل اقتصادي و چه در مسائل سياسي اجتماعي افتاده است و طبيعتا عملكردهاي ضعيف، انتقادات را ايجاد كرده است.» او در ادامه اين گفتوگو اگرچه اعلام كرد دولت مقصر همه مشكلات نيست بلكه وارث دولتهاي گذشته است اما در نهايت نتوانست ميزان دلخوري خود را از حلقه نزديكان رييسجمهور پنهان كند و گفت: «قبول دارم كه قدرت گرفتن نوبخت و واعظي در دولت دوازدهم منجر به كاهش اختيارات اسحاق جهانگيري شده است.» حسين مرعشي ديگر فعال سياسي اصلاحطلب معتقد است دليل عدم موفقيت دولت نه فقدان توانايي بلكه بسته بودن درهاي پاستور بر روي حاميان دولت و عدم استفاده از نظرات كارشناسي است. در اين انتقادها بازهم انگشت اتهام به سوي حلقه نزديكان رييسجمهور بود. سعيد حجاريان نيز از ديگر چهرههاي حامي دولت بود كه در ابتدا با نگارش نامهاي از دولت تمامقد حمايت كرد اما او نيز مانند بسياري ديگر از اصلاحطلبان رفته رفته سعي در ارايه تصوير حامي منتقد داشت تا جايي كه انتقادات پيوسته او از عدم كاميابي دولت در پروژههاي مختلف و همچنين اعلام اصلاحطلب نبودن روحاني موجبات انتقاد واعظي را فراهم كرد.
بنزين بر روي آتش
انتقاد پرشمار اصلاحطلبان از دولت در نهايت موضعگيري رييس دفتر را در پي داشتي كه شايد اگر از آن موضعگيري به عنوان بنزين بر روي آتش اختلاف ياد كنيم، اغراق نكردهايم. واعظي در پاسخ به سوالي درباره واكنشش به انتقادات اصلاحطلبان از دولت اعلام كرد كه كاري با اصلاحطلبان تندرو ندارد. هرچند او اسمي از شخص خاصي به زبان نياورد اما مخاطب مشخص بود؛ سعيد حجاريان. همين جمله كوتاه كافي بود بار ديگر پرچم سفيد افراشته شده بر اردوگاه اعتدال گرايان و اصلاحطلبان رنگ قرمز به خود گيرد اما اين پايان ماجرا نبود.
اصولگرايان حامي منتقد شدند
خاكريز حاميان دولت يكي پس از ديگري در حال سقوط است و در چند هفته اخير تب انتقاد از حلقه نزديكان رييسجمهور به اصولگرايان نيز رسيده است. به نظر ميرسد كاسه صبر مسيح مهاجري مدير مسوول روزنامه جمهوري اسلامي كه همواره يار و دوست دولت در تمام سالهاي رياست حسن روحاني محسوب ميشد نيز لبريز شده تا جايي كه او در سرمقاله روز شنبه روزنامه جمهوري اسلامي انتقاد شديداللحني را نسبت به حلقه نخست رييسجمهور مطرح كرد. مهاجري در روزنامه جمهوري اسلامي مشكل اصلي دولت را حلقه بسته رييسجمهور عنوان كرد و نوشت: «مشكل اصلي در حلقه تنگ و محدودي است كه رييسجمهور روحاني در آن محصور است. اين حلقه كه چهار پنج عضو دارد و رييس سازمان برنامه و بودجه نيز يكي از آنهاست، شايد دلسوز و خواهان خدمت باشند ولي كارنامه آنها نشان ميدهد به همان اندازه كه در محصور نمودن رييسجمهور موفق بودهاند در پيشبرد امور كشور ناموفق هستند. نيازي به نام بردن از اين افراد نيست، زيرا اهل فن آنها را ميشناسند و از فوت و فنهاي ويژه آنها باخبرند. سوال اساسي اين است كه رييسجمهور روحاني بعد از آنكه به تجربه دريافته اعضاء اين حلقه كارآمدي لازم را ندارند، چرا به جاي آنكه خود را از آنها خلاص كند به محروم شدن از وزيري كه او را داراي «تلاشهاي صادقانه» ميداند راضي شده است؟» اين يادداشت انتقادي پس از پذيرش استعفاي قاضيزاده هاشمي وزير بهداشت از سوي حسن روحاني منتشر شد. آتش انتقادات برخي اصولگرايان معتدل از دولت بعضا آنچنان تند شد كه يكي از افراد نزديك به حسن روحاني را با اسفنديار رحيم مشايي مقايسه كرده و اعلام كردند نسبت او با روحاني چون نسبت مشايي با احمدينژاد است البته عدهاي معتقدند اگر بخواهيم منصفانه با اتفاقات اخير برخورد كنيم، منتقدان در استفاده از اين تعبير از دايره اعتدال خارج و از روي غضب اظهارنظر كردند.
وزراي ناراضي ميروند، روحاني تنهاتر ميشود
اختلافات در دولت دوازدهم آنقدر واضح است كه اگر ازبيرون به دولت نگاه كنيد، كتمان اين اختلافات امري بسيار دشوار محسوب ميشود. حسن روحاني در اواخر مهر 97، پرحاشيهترين روزهاي رياستجمهوري خود را پشت سر گذاشت. روزهايي كه آخوندي از وزارت راه استعفا داد و جهانگيري اعلام كرد توانايي تعويض منشي خود را ندارد. متن نامه استعفاي آخوندي و همچنين اظهارات معاون اول رييسجمهور حاكي از عمق اختلاف در كابينه بود؛ اختلافي كه به نظر ميرسيد بازهم يك سر آن به برنامه و بودجه و دفتر رييسجمهور ميرسد. از همان روزهاي نخست آغاز به كار دولت دوازدهم و انتصاب محمود واعظي به عنوان رييس دفتر رييسجمهور زمزمهها در خصوص كاهش اختيارات جهانگيري در دولت به گوش ميرسيد اما در سال 97 زمزمه به همهمه تبديل شد. حضور محمود واعظي در كنار رييسجمهور در برنامههاي مختلف، افتتاح پروژههاي مختلف و مسائلي از اين قبيل نشان ميداد همهمهها بيمورد نيست تا آنكه جهانگيري آن جمله معروف خود را درباره عدم اختيارات خود به زبان آورد. همهمهها تبديل به يك صداي واحد شد و آن هم قدرت لايتناهي «دفتر» در دولت. اظهارات جهانگيري واكنش رييس دفتر رييسجمهور را به همراه داشت. واعظي كه در تمامي شرايط همواره تلاش كرده تصويري آرام از دولت نمايش دهد در واكنش به ادعاي جهانگيري در جمع خبرنگاران گفت: «آقاي جهانگيري نفر دوم دولت است و از قدرت وي كم نشده است. مطبوعات از صحبت آقاي جهانگيري استفاده و جفا كردند.» اما سر ديگر اين حاشيهها به سازمان برنامه و بودجه ميرسيد. در متن استعفاي آخوندي دليل اين استعفا عدم هماهنگي در برنامهها ذكر شده بود كه در نهايت رييسجمهور نيز به دليل نبود هماهنگي با استعفاي وزير راه و شهرسازي موافقت كرد. پيش از اين استعفا خبرهايي در خصوص اختلاف ميان نوبخت و آخوندي منتشر شده بود اما با انتشار متن استعفا مشخص شد كه شنيدهها دور از واقعيت نبوده است. در دوراني كه محمد باقر نوبخت سخنگوي دولت بود، همواره سوالي درباره نقش او در دولت پرسيده ميشد و او نيز اعلام ميكرد به دليل حضور در سازمان برنامه و بودجه، وزرا بايد با او تعامل زيادي داشته باشند از اين رو ارتباط ميان وزرا و او زياد است و از اين ارتباط زياد نبايد سو برداشت شود. موضوع اختلاف برخي وزرا با او با ديگر با استعفاي وزير بهداشت بر سر زبانها افتاد. جايي كه قاضيزاده هاشمي به دليل عدم تخصيص بودجه كافي به وزارتخانهاش از سمت خود استعفا كرد. استعفايي كه محمود واعظي سعي داشت با پا درمياني مشكل قاضيزاده با رييس برنامه و بودجه را حل كند اما تلاشهاي رييس دفتر رييسجمهور افاقه نكرد و در نهايت روحاني با رفتن هاشمي نيز موافقت كرد. استعفاي وزير بهداشت واكنش جالب رييس سازمان برنامه و بودجه را نيز به همراه داشت: «طرح تحول سلامت نافع براي مردم و پر اهميت براي دولت است. پشتيباني از آن را همواره بر خود فرض دانسته و همچنان ميدانم. از اينرو از زحمات آقاي دكتر حسن قاضيزاده هاشمي با وجود همه انتظارات و تكدرها، قدرداني كرده و براي ايشان آرزوي توفيق روزافزون در خدمتگزاري به مردم دارم.» اين واكنش سبب شد تا بارديگر عمق اختلافات در دولت افشا شده حجم انتقادات بار ديگر عليه رييس سازمان و برنامه و بودجه افزايش پيدا كند.
روحاني ميتواند تنها نماند
در تاريكي اختلاف جريانهاي مختلف سياسي با دولت و همچنين اختلاف دولت مردان با يكديگر، حسن روحاني مرد تنهاي اين شب است. شيخ ديپلمات كه روزي در ميان استقبال پرشور اصلاحطلبان و همچنين اصولگرايان معتدل كليددار پاستور شد، اين روزها به دليل حضور تعدادي از ياران قديمياش در حلقه يك خود روز به روز تنهاتر ميشود. كليد حل اين مشكل در دستان مردي است كه سال 92 با نماد كليد پيروز انتخابات شد. شايد بهتر است روحاني براي حفظ خاكريز حاميان خود در روزهايي كه تاريكي تنهايي بيش از گذشته بر او غلبه كرده، كليد تدبير خود را بار ديگر رو كرده و فضايي غير از حلقه نزديكان براي خود ايجاد كند. فضايي كه حاميان دولت و دلسوزان بتوانند آزادانه با او صحبت كرده و نظرات خود را ارايه كنند. رييسجمهور در دولت دوازدهم كاناليزه نشده است. مقصود از كاناليزه آن است كه افراد نزديك به او هرچقدر هم كه داراي نفوذ باشند نميتوانند شخصيت رييسجمهور را تحت تاثير قرار دهند. روحاني مرد لحظهها است. او در اين سالها از پس لحظاتي بر آمده است كه ثابت كرده سياستمداري كار كشته است. مناظرههاي انتخاباتي مصداق توانايي روحاني براي عوض كردن نتيجه نهايي است. جايي كه او يك تنه بار ضعف اطلاعرساني دولتش را به دوش كشيد و در مدت كوتاه مناظرهها به مردم از تواناييهاي خود و دولتش گفت. بنابراين نبايد از حسن روحاني نااميد شد. او همچون مهاجمي فرصتطلب در فوتبال از لحظهها براي تغيير نتيجه استفاده ميكند به همين دليل است كه حاميان ديروز و منتقدان امروز همچنان منتظر حركت رييسجمهور براي تغيير فضا هستند. تغييري كه با آن نه تنها منتقدان امروز مجددا حامي ميشوند، بلكه مخالفان نيز ممكن است هدايت شوند.