جهان به پلاستيك كمتري نياز دارد
مونيكا ويلسون
ترجمه: بهار سرلك
با داغ شدن تنور خريد كريسمس، گوناگوني بستههاي پلاستيكي كه روانه سطل زباله ميشوند آدم را دچار سرگيجه ميكند. و حالا كه ميگوييم اي كاش معجزه كريسمس اين زبالهها را به چيزي تازه بدل كند، آن روي سكه ميگويد كه پسماندهاي خريدهاي ديوانهوار بيش از پيش راهشان به گورستان زايدات يا زبالهسوز ختم ميشود. تا ژانويه 2018 ايالات متحده امريكا و ديگر كشورهاي غربي پسماند پلاستيكهاي كمارزش را به چين قالب ميكردند و نگران پيامدهاي تخريب محيطزيستي اين عمل نبودند. چين در ابتداي سال ميلادي گذشته براي حفاظت شهروندانش از بار آلودگي وارداتي از اينكه گورستان زايدات جهان باشد، امتناع كرد و دروازههايش را به روي ورود پسماندهاي پلاستيكي بست.
قانون جديد تحريم زبالههاي خارجي چين صنعت بازيافت و كارخانهها را با مشكلي جدي روبهرو كرد. مشهود است كه بازيافت به تنهايي نميتواند از پس حجم عظيم پسماندهاي پلاستيكي كه در سراسر كشور انگليس انباشته شده است، برآيد. حتي پيش از اينكه تحريم زبالهاي چين تاثيرات خود را نشان بدهد تنها 9 درصد پلاستيك امريكا بازيافت ميشد. مهم نيست امريكاييها با چه دقت و وسواسي پسماندهاي پلاستيكيشان را دستهبندي ميكنند، امريكا- يا هر كشور ديگري- آنقدر زباله دارد كه نميتواند اين مساله را اداره كند.
اگر از جنبه مثبت به ماجرا نگاه كنيم اين تحريم لزوم وجود گفتوگو و بحث درباره بهبود زيرساخت و بازار بازيافت خانگي را پررنگ كرد و كارخانهها و مردم را مجبور به ارزيابي دوباره محصولات و بستهبنديهايي كرد كه پيش از اين فرض ميكرديم قابل بازيافت هستند. اما در عوض برخي از اين تحريم به عنوان توجيهي پراشتباه براي سوزاندن زبالهها در زبالهسوز استفاده كردند.
اواخر دهه 80 بود كه زبالهسوزها در امريكا محبوب شدند تا اينكه انتشار جيوه و ديوكسينها، خاكستر سمي، نقصهاي فني و هزينههاي گزاف موجبات نارضايتي مردم را فراهم كرد. هر چند بيش از 70 يادگار از اين آزمايش ناموفق باقي مانده است كه همچنان به آلودگي محيط اطراف ادامه ميدهند.
يكي از بدنامترين موارد ديترويت است. زبالهسوز اين شهر كه نام طعنهآميز «پايگاه تجديدپذير ديترويت» روي آن گذاشته شده است طي 5 سال 750 برابر بيشتر از استاندارد مواد شيميايي منتشر كرده است و مقصر اصلي شيوع آسم در اين منطقه شناخته ميشود. نه تنها دودكشهاي زبالهسوز بيرحمانه آلودگي ايجاد ميكنند بلكه هزينهاي بالغ بر يك ميليارد و دويست ميليون دلار روي دست مسوولان اين شهر گذاشته است. طبق گزارشات «اداره اطلاعات انرژي امريكا» زبالهسوزها گرانترين وسيله براي توليد انرژي به شمار ميروند؛ زبالهسوز دو برابر پايگاههاي هستهاي و خورشيدي و 3 برابر توربين بادي هزينهبر است.
حتي طرحهاي زبالهسوزي اخير را با نام برنامه بازيافت معرفي ميكنند. براي مثال شهر بويسي آيداهو كه تحريم زباله چين حال و روز اين شهر را به آشفتگي كشاند به شهروندان توصيه ميكند براي «بازيافت» پلاستيكها را در كيسه نارنجي مخصوصي به نام «كيسه جادار انرژي» قرار دهند سپس اين پلاستيكها را ذوب ميكنند تا بتوانند سوختهاي فسيلي را بسوزانند.
اين روش «آذركافت، يا تبديل پلاستيك به سوخت» نام دارد و توسط انجمن شيمي امريكا، شركت داو كميكال، يونيلور و ديگر شركتهايي تبليغ ميشود كه بر تداوم وضعيت كنوني توليد انبوه پلاستيك يك بار مصرف سرمايهگذاري كردهاند. نه تنها اين شكل زبالهسوزي نقطه مقابل بازيافت قرار دارد بلكه اين ذهنيت اشتباه را به مردم منتقل ميكند كه ادامه ساخت و استفاده از پلاستيك يك بار مصرف قابل قبول است. به جاي حل معضل پيچيده و راههاي پرهزينه براي پسماندهاي پلاستيكي، چرا از ابتدا روي جلوگيري از ساخت اين پلاستيكها به صورت انبوه تمركز نكنيم؟ سادهتر اينكه جهان به پلاستيك كمتري نياز دارد.
مهمتر اينكه بسياري از شهرهاي امريكاي شمالي اقدامي جدي در برابر پلاستيك يك بار مصرف اتخاذ كردهاند و در مقابل راهحلهاي كوتهبينانه و اشتباهي مانند تبديل پلاستيك به سوخت مقاومت ميكنند. تحريم استفاده از كيسههاي پلاستيكي و دريافت مبلغي اضافه براي استفاده از اين كيسهها در شهرهايي مانند سياتل، بوستون، سنفرانسيسكو و واشنگتن ديسي در جريان است. حتي برخي شهرها به اين راهحل بسنده نكردهاند: ونكوور تحريم گسترده ني، ليوانهاي كاغذي و ظروف يك بار مصرف را از ژوئن 2019 آغاز خواهد كرد. علاوه بر اين تحريمها و دريافت مبلغ بيشتر براي محصولات و بستهبنديهاي بحثبرانگيز، برخي شهرها در پي وضع قانوني هستند كه شركتها را وادار ميكند در عوض تحميل هزينههاي دور انداختن پلاستيكها به مصرفكننده، مبلغي براي مهار و اداره پسماندهايي كه محصولاتشان ميسازد، پرداخت كنند. در نتيجه در آنها انگيزهاي شكل ميگيرد تا ساخت و سيستمهاي تحويل كالا را تغيير دهند و به اين صورت پسماندها حذف يا كمتر توليد شوند.
در تعطيلات اين فصل بهترين هديهاي كه مسوولان شركتها ميتوانند به مصرفكنندهها بدهند اين است محصولاتي را عرضه كنند كه راهشان به سطل زبالهاي پر از پلاستيكهاي يك بار مصرف و پس از آن به گورستان زايدات و زبالهسوزها ختم نشود. ضربالمثلي قديمي ميگويد:«نياز مادر ابتكار است.» تحريم بازيافت زباله چين فرصتي به ما داد تا يك بار و براي هميشه عادتهاي استفاده از پلاستيك را كنار بگذاريم و فشار بيشتري به مسوولان اين امر بياوريم؛ نه مشتريها و نه شهرها بلكه سازندگان پلاستيكها.