• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4276 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۷ دي

به بهانه شروع خيره‌كننده هند در جام ملت‌هاي آسيا

پابرهنه‌ها تمرين فوتبال مي‌كنند

علي ولي‌اللهي

فوتبال سفره‌اي است بسيار پربركت با گردش مالي وحشتناك و تاثيرگذاري‌هاي سياسي،اجتماعي و فرهنگي در دنيا. امروزه كمتر كشوري را مي‌توان پيدا كرد كه قدرت اين پديده را درك نكرده باشد و نخواهد در اين ميانه، نصيبي ببرد. حتي كشورهايي كه از ديرباز بازارشان توسط ورزش‌هاي ديگري اشباع شده نيز از چند سال گذشته متوجه شده‌اند كه بايد در كمال احترامي كه براي ساير رشته‌ها قايلند، به فوتبال بچسبند. از جمله اين كشورها مي‌توان به امريكا، چين و هند اشاره كرد. كشورهايي كه به ترتيب بسكتبال، ورزش‌هاي رزمي و كريكت ورزش‌هاي اول‌شان به حساب مي‌آيد. كشورهاي چين و هند در اين مسير نوپاتر از امريكا به حساب مي‌آيند . به همين دليل در دهه دوم قرن بيست و يكم، با شتابي سرسام‌آور سعي در جبران عقب‌ماندگي خودشان دارند. دو كشوري كه روي هم بيش از يك سوم جمعيت دنيا را تشكيل مي‌دهند، اصلا دوست ندارند وقتي پاي فوتبال وسط مي‌آيد، يك گوشه‌نشين محض باشند. كشورهايي كه در حال حاضر تاثيرگذاري فوق‌العاده‌اي در مناسبات سياسي، اقتصادي دنيا دارند، بر اين باورند كه بايد سهم كامل خودشان را از سفره فوتبال نيز بردارند.

 

اژدها بيدار مي‌شود

اگر بخواهيم به سير تحولات فوتبال چين نگاهي بيندازيم، مي‌توانيم جام جهاني 2002 را به عنوان يك نقطه عطف در نظر بگيريم. جامي كه پشت ديوار چين و در كشورهاي همسايه و رقيب يعني كره و ژاپن برگزار شد. چين با بورا ميلوتينويچ توانست براي اولين‌بار و آخرين بار (تا به امروز) به جام جهاني صعود كند اما آنجا با سه شكست حذف شد و به خانه برگشت. از آن تاريخ به بعد فوتبال تبديل به يك دغدغه مهم در كشور چين شده است. آنها سال 2004 ميزباني جام ملت‌هاي آسيا را به عهده گرفتند و از همه امكانات‌شان استفاده كردند تا براي اولين‌بار قهرمان آسيا شوند اما در فينال به ژاپن باختند. با اين حال، مقامات دولت چين تصميم گرفتند كه دنبال ماجرا را بگيرند. از نوامبر 2012 كه شي جين پينگ، تبديل به رييس‌جمهور چين شد، با توجه به علاقه وافرش به فوتبال، در نقش يك كاتاليزور براي تسريع روند پيشرفت اين ورزش در چين ظاهر شد. سوپرليگ چيني‌ها كه بعد از سال 2004 شكل گرفته بود، با آمدن جين‌پينگ وارد رقابت با ليگ‌هاي معتبر دنيا شد. آن هم صرفا از طريق شل كردن سر كيسه. شركت‌هاي چند مليتي و مولتي ميلياردر چيني با حمايت دولت وارد فوتبال شدند و تمام مناسبات بازار نقل و انتقالات را به هم ريختند. در سال 2016 ليگ چين، اندازه تمام ليگ‌هاي معتبر اروپايي هزينه كرد و سال بعد، در ليست 20 بازيكن پردرآمد دنيا نام 10 بازيكن شاغل در ليگ چين به چشم مي‌خورد. آنها علاوه بر آوردن ستاره‌هاي گران‌قيمت نظير راميرز و توز و روبينهو و پاتو و اكسل ويتسل و جروينهو و هالك و چند ده نفر ديگر، سراغ مربيان با دانش دنيا هم رفتند و اريكسون و ليپي و پلگريني را جذب كردند. البته چيني‌ها تلاش‌شان را به داخل مرزهاي كشور خودشان معطوف نساختند و سراغ خريد سهام باشگاه‌هاي بزرگ دنيا نيز رفتند. ابتدا بعد از سفر رييس‌جمهور چين به باشگاه من‌سيتي يك شركت چيني 14% سهام اين باشگاه را خريد و بعد ساير شركت‌هاي بزرگ اين كشور سراغ فوتبال ايتاليا رفتند. جالب است بدانيد كه هم‌اكنون مديرعامل باشگاه اينتر يك جوان 27‌ساله چيني به نام استيون ژانگ است. پسر رييس كمپاني گروه تجاري سانينگ. تيم ميلان نيز تا سال قبل متعلق به چيني‌ها بود. دليل همه اينها يك چيز بود: پيشرفت در فوتبال؛ پيشرفت براي رسيدن به روياهاي بلند جين‌پينگ. رويايي كه مي‌گويد با يك برنامه 50 پله‌اي كه از اصلي‌ترين اركانش تربيت 50 ميليون فوتباليست است، در سال 2050 اژدهاي خفته بايد بر قله فوتبال جهان نشسته باشد.

 

قيام پابرهنه‌ها

هندي‌ها هم دست‌كمي از چيني‌ها در اين زمينه ندارند، هرچند به نظر مي‌رسد كار براي آنها كمي سخت‌تر باشد. هند بعد از اينكه در جام جهاني 1938 توانست در جام جهاني حضور پيدا كند (البته آن زمان هند شرقي جواز حضور در تورنمنت را به دست آورد، كشوري كه الان با نام اندونزي شناخته مي‌شود) تا دهه‌هاي پنجاه و شصت ميلادي كار مهمي در فوتبال نكرد. اما هندي‌ها در سال 1950 جواز حضور در جام جهاني را به دست آورده بودند كه ماجراي حمايت نكردن دولت مركزي هند و تلاش هندي‌ها براي گرفتن مجوز براي پابرهنه بازي كردن به وجود آمد و در نهايت هند از حضور در جام جهاني بازماند. با اين حال هند در المپيك 1956 چهارم شد و توانست در جام ملت‌هاي 1964 شركت كند. ولي آتش هندي‌ها زود خاموش شد و تا دهه دوم قرن بيست و يكم خبري از اين تيم در سطح اول فوتبال آسيا نبود، غير از يك بار در سال 1984 كه به جام ملت‌هاي آسيا راه يافتند. آن طور كه گفته مي‌شود مشكل اصلي فوتبال در هند، علاقه مردم اين كشور به ورزش كريكت است؛ ورزشي كه البته در دنيا جايگاه ويژه‌اي لااقل در حد فوتبال ندارد و سران كشور 72 ملت را بر آن داشت تا سرمايه‌گذاري وسيعي در فوتبال انجام دهند. هند همان‌طور كه سينمايش كپي سينماي هاليوود است، در فوتبال هم ليگ MLS امريكا را الگو قرار داد و از سال 2013 ليگي با نام «هيرو» راه‌اندازي كرد؛ ليگي با حضور تنها 8 تيم. 8 تيمي كه نه سقوط مي‌كردند نه تيمي به آنها اضافه مي‌شد. همان سال‌ها با آمدن ستاره‌هايي نظير نيكلاس آنلكا، سيمائو، آدريان موتو، فلورن مالودا، يان آرنه ريسته و لوسيو، ليگ ستارگان هند در مركز توجهات جهاني قرار گرفت و بعد تعداد تيم‌هاي حاضر در آن به 10 افزايش يافت اما همچنان در جذب هوادار ناكام بود. طبق آمار رسمي هند، بازي‌هاي ملي اين كشور با وجود تبليغات فراوان و دعوت هواداران توسط افراد سياسي و ستاره‌هاي كريكت تنها با حضور حداكثر 20 هزار نفر برگزار مي‌شود. هواداران فوتبال در هند تنها يك پنجم هواداران كريكت هستند و البته بخش اعظمي از اين درصد مربوط به افراد كمتر از 35 سال مي‌شود. نكته اميدواركننده براي هند اين است كه با تغيير نسل فعلي هواداران مستطيل سبز و توپ گرد رشد چشمگيري خواهند داشت؛ چراكه فرزندان متولد شده، پدر و مادري را مي‌بينند كه فوتبال نگاه مي‌كنند و اوقات فراغت‌شان را در استاديوم‌هاي فوتبال سپري مي‌كنند. هند در سال 2011 موفق شد جواز حضور در جام ملت‌هاي آسيا را كسب كند و امسال نيز در اين تورنمنت حضور دارد. آنها بسيار اميدوارند كه بتوانند روند حضورشان در رقابت‌هاي سطح اول فوتبال دنيا را ادامه بدهند؛ روندي كه نمودهاي عيني خوبي داشته. بر اساس اطلاعات سايت فدراسيون فوتبال هند، فيفا سه سال پيش تيم فوتبال هند را در رده 173 قرار داد اما امروز تيم ملي فوتبال هند در جايگاه 93 قرار دارد. همچنين فدراسيون فوتبال هند در سال 2016 موفق شد برنده جايزه توسعه فوتبال AFC شود.

 

فوتبال نردبان رشد اقتصادي

امروزه نه چين آن كشوري است كه در فيلم‌هاي رزمي بروس‌لي و جكي چان مي‌ديديم، فيلم‌هايي كه نشان مي‌داد تمام جوانان و نوجوانان اين كشور مي‌خواهند قهرمان كونگ فو و ووشو شوند و نه هند آن كشوري است كه در خاطرات ما با فيلم‌هايي نظير «شعله» نقش بسته. به نظر مي‌رسد بسياري از كليشه‌هاي اجتماعي و فرهنگي در اين دو كشور تغيير كرده. جمهوري خلق چين كه هنوز رييس‌جمهورش از حزب كمونيست انتخاب مي‌شود، درهاي كشور را به روي سرمايه‌داري باز كرده و تجارت آزاد را در دستور كار قرار داده. فوتبال نمونه خوبي براي نشان دادن تغيير در اين كشور است. با اين حال هنوز انتقادات زيادي نسبت به روند فعاليت چين در حوزه فوتبال وجود دارد. انتقاداتي به تناقض كمونيست بودن و سرمايه‌داري در فوتبال و همچنين امكان عبث حضور ستاره‌هاي بزرگ در فوتبال چين؛ چرا كه برخي كارشناسان بر اين باورند كه اگر فوتبال چين مي‌خواهد موفق شود، بايد با فوتبال روز جهان بده‌بستان داده باشد؛ به اين معنا كه بازيكنان چيني هم راهي ليگ‌هاي خارجي شوند. در حال حاضر همه بازيكنان چين در كشور خودشان بازي مي‌كنند. در مورد هند نيز بايد به اين نكته اشاره كرد كه برخي از كارشناسان اساسا توجه ويژه اين كشور به فوتبال را ناشي از يك نياز كاذب مي‌دانند. آنها بر اين باورند كه هند ورزش اول خودش را دارد و جوانان اين كشور شيفته كريكت هستند و چرا بايد به زور به آنها ديكته كرد كه از فوتبال خوش‌شان بيايد؟ آيا اين فشاري از طرف جامعه جهاني براي حل كردن خرده‌فرهنگ‌ها نيست؟ در پاسخ به انتقاداتي كه به كشورهاي چين و هند مي‌شود، پاسخ‌هايي نظير تاثيرگذاري فوتبال در مناسبات جهان كنوني ارايه مي‌شود. عضويت در فيفا و به چشم آمدن در صحنه فوتبال جهاني، واقعه‌اي است كه هر كشوري از آن استقبال مي‌كند. طبق تحقيقات انجام شده توسط سايمون كوپر، ثابت شده است حد فاصل سه قهرماني ماتادورها در يك جام جهاني و دو جام ملت‌هاي اروپا، اين كشور رشد اقتصادي بي‌سابقه‌اي داشت و در آن سال‌ها، از نظر مردم جهان، مكان جذاب‌تري براي سفر و سرمايه‌گذاري به نظر مي‌رسيد. نكته‌اي كه كارشناسان به آن اشاره مي‌كنند برد تبليغاتي موثر فوتبال است؛ بردي كه تمام سياستمداران و سرمايه‌گذاران جهان را براي حضور در فوتبال ترغيب مي‌كند.


ابتدا بعد از سفر رييس‌جمهور چين به باشگاه من‌سيتي يك شركت چيني 14% سهام اين باشگاه را خريد و بعد ساير شركت‌هاي بزرگ اين كشور سراغ فوتبال ايتاليا رفتند. جالب است بدانيد هم‌اكنون مديرعامل باشگاه اينتر يك جوان 27‌ساله چيني به نام استيون ژانگ است؛ پسر رييس كمپاني گروه تجاري سانينگ. تيم ميلان نيز تا سال قبل متعلق به چيني‌ها بود. دليل همه اينها يك چيز بود: پيشرفت در فوتبال. پيشرفت براي رسيدن به روياهاي بلند جين‌پينگ. رويايي كه مي‌گويد با يك برنامه 50 پله‌اي كه از اصلي‌ترين اركانش تربيت 50 ميليون فوتباليست است، در سال 2050 اژدهاي خفته بايد بر قله فوتبال جهان نشسته باشد.

هند همان‌طور كه سينمايش كپي سينماي هاليوود است، در فوتبال هم ليگ MLS امريكا را الگو قرار داد و از سال 2013 ليگي با نام «هيرو» راه‌اندازي كرد؛ ليگي با حضور تنها 8 تيم . طبق آمار رسمي هند، بازي‌هاي ملي اين كشور با وجود تبليغات فراوان و دعوت هواداران توسط افراد سياسي و ستاره‌هاي كريكت تنها با حضور حداكثر 20 هزار نفر برگزار مي‌شود. برخي از كارشناسان اساسا توجه ويژه كشور هند به فوتبال را ناشي از يك نياز كاذب مي‌دانند. آنها بر اين باورند كه هند ورزش اول خودش را دارد و جوانان اين كشور شيفته كريكت هستند و چرا بايد به زور به آنها ديكته كرد كه از فوتبال خوش‌شان بيايد؟ آيا اين فشاري از طرف جامعه جهاني براي حل كردن خرده‌فرهنگ‌ها نيست؟


هند 4- تايلند 1

بعد از شكست استراليا برابر اردن، تنها اتفاقي كه مي‌توانست روز عجيب جام ملت‌هاي آسيا را تكميل كند، برد پرگل هند تازه وارد مقابل تايلند بود. تايلندي كه به گفته بازيكنانش مي‌خواست شگفتي‌ساز جام لقب بگيرد، اما اسير جادوي هندي‌ها شد و با چهار گل خورده به قعر جدول گروه اول سقوط كرد. هند نيز در كمال شگفتي در گروهي كه ميزبان و بحرين نيز حضور دارند، به تنهايي و با اقتدار صدر جدول را در اختيار گرفت. در ديدار تيم‌هاي هند و تايلند، ابتدا سونيل چتري هندي‌ها را از روي نقطه پنالتي پيش انداخت. سپس دونگدا از تايلند بازي را به تساوي كشاند. اما نيمه دوم هندي‌ها توفان به پا كردند و سه بار دروازه حريف را گشودند. ابتدا سونيل چتري دبل كرد و سپس انيرود تاپا گل سوم را با يك چيپ زيبا به ثمر رساند و در نهايت بازيكن تعويضي هندي‌ها ججه لالپخلوا گل چهارم را به ثمر رساند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون