پرومته/طاعون؛ متفاوت به معناي دقيق كلمه
محسن آزموده|نمايش «پرومته/طاعون» واپسين كار گروه تئاتر بين، به معناي دقيق كلمه اثري متفاوت است. اين توصيف نيازمند توضيح است. در روزگار ما آن طور كه پيير بورديو ميگويد، همه به دنبال تمايز يا تفاوتند و از اين حيث، همه به دنبال تفاوت؛ و ميخواهند متفاوت جلوه كنند، گويي نفس همين تفاوت ارزشمند تلقي ميشود. جالب است كه نتيجه اين تمايزطلبي باسمهاي، پديد آمدن كثيري از آثار شبيه به هم ميشود! متفاوت بودن نمايش «پرومته/طاعون» اما اين اشكال تمايزطلبي متفاوت است و به همين جهت بايد بر آن تاكيد شود. اين اثر هم از حيث محتوا و درونمايه و مضامين و هم از نظر فرم و ساختار با ديگر آثار متفاوت است و بد نيست مخاطب پيشاپيش از آن آگاهي داشته باشد تا از ديدن آن سرخورده نشود.
عنوان اين اثر «پرومته/طاعون» است و در نتيجه انتظار ميرود كه لااقل با برداشتي از نمايشنامه مشهور آيسخولوس، يعني «پرومته در زنجير» و رمان طاعون، اثر شناختهشده آلبر كامو مواجه شويم. اما در بروشور اثر آمده، از نمايشنامه «حكومت نظامي» كامو الهام گرفته شده است. پرومته و شخصيتهايش البته در اين اثر قابل تشخيص هستند. روشن است كه قرار است پرومته را بهسزاي آنكه به دور از چشم زئوس آتش را به انسان داده، به كوههاي قفقاز تبعيد كنند و به صخرهاي ببندند تا هر روز جگرش غذاي پرندگان و عقابها شود و شبهنگام بار ديگر جگر از نو در تنش برويد. پادافره (مجازات) او در طول نمايش موضوع اصلي گفتوگوهاست. روايت نمايش اما به اين سادگي و سرراستي كه اشاره شد، نيست. شايد اصلا به دشواري بتوان براي آن يك سير روايي در نظر گرفت. نمايش شامل رويارويي شخصيتها، حركات موزون، گفتارهاي طولاني شعرگونه يا موسيقايي و اجراي موسيقي با آكاردئون و فلوت و سازهاي ديگر است. بسياري از كلمات و جملات، به سختي شنيده ميشوند، گويي بيش از آنكه دلالت زباني آنها مهم باشد، تاثير آوايي و موسيقي بيانيشان مورد نظر است.
فضاي نمايش در كل آخرالزماني و تيره و تار است و نشانگر وضعيتي فاجعهبار. معلوم نيست تراژدي رخ داده است، در حال وقوع است يا قرار است به زودي محقق شود. شخصيتها نه چندان واقعي و اثيري و خيالياند و حركات و رفتارشان همانقدر مهم است كه گفتارشان. اثرگذاري نمايش بايد به واسطه همين فضاسازي و حركات موزون و موسيقي زندهاي صورت بگيرد كه توسط بازيگران به اجرا در ميآيد. پرومته/طاعون، يك اثر كامل نيست، چيزي در بينا«بين» نطفهاي شكل بسته و موجودي كامل. اثري در حال صيرورت و شدن. هر اجراي آن احتمالا با اجراي بعدي متمايز باشد، تفاوتي ولو در جزئيات. اينهمه را بايد براي تماشاي اين نمايش به خاطر داشت.