فقدان شفافيت درآموزش
اكبر عسگري
بسياري از تصميمگيريهايي كه در حوزه آموزش و پرورش رخ ميدهد، بي سر و صدا است. به طور مثال طرح خريد خدمات آموزشي براي جامعه فرهنگي مبهم است. برخي ادعا ميكنند اين طرح چند سالي است كه در حال اجرا است اما در اين مدت نه گزارشي از ميزان عملكرد آن ارايه شده و نه تاكنون نقاط مثبت و ضعف طرح بيان شده است. در واقع مساله اصلي اين است كه هر طرحي كه قرار است نمودي در بودجه داشته باشد، بايد از طرف سازمانها و ارگانهاي مربوطه به درستي اطلاعرساني شود. اما در اين طرح به خصوص، نه تنها اطلاعرساني نميشود بلكه اطلاعاتي كه در اختيار داريم جسته و گريخته از جرايد و گوشه و كنار به دست آمده است. در اين بين نه تنها دولت روشنگري نميكند بلكه وزارت آموزش و پرورش نيز براي از بين بردن عدم تقارن اطلاعاتي كاري نميكند.تشكلهاي فرهنگي و افرادي كه با آنها در ارتباط هستم با طرحهايي كه براي آموزش و پرورش مطرح ميشود، موافقتي ندارند. حال اين طرح خريد خدمات آموزشي باشد يا طرحهاي ديگر. موضوع ديگر در اين طرح اعداد و ارقامي است كه براي هزينه سرانه هر دانشآموز بيان ميشود. به نظر نميرسد اين اعداد منطقي باشند و بايد قبل از هر گونه انجام طرح در ابعاد وسيعتر درباره آنها مطالعات بيشتري صورت بگيرد. نكته ديگر بيان فرصتها و تهديدهاي احتمالي اين طرح است. هر طرحي كه قرار است در آينده نيز ادامه يابد، بايد در ابتدا به شكلي درست، مورد راستيآزمايي قرار گيرد و اگر به صلاح كشور و نظام آموزشي بود، اجرا شود. طرح خريد خدمات آموزشي نقاط ابهامي نيز دارد. به طور مثال مشخص نيست كه گزينش نيروهاي لازم براي اين طرح بر چه اساسي و با چه روندي انجام ميشود. از طرف ديگر هزينههاي يك سال نيروها از كجا تامين ميشود. يعني اگر دولت سرانه هر دانشآموز را يك ميليون تومان در نظر بگيرد، آيا با اين مبلغ ميتوان مدرسهاي را اداره كرد؟ هر فردي كه به نوعي نقشي در تربيت نسلهاي آتي دارد بايدكيفيت لازم را نيز داشته باشد. به طور كلي طرحهايي كه به آموزش مربوط ميشود تاكنون با واكنشهاي خوبي از سمت تشكلهاي فرهنگي مواجه نشده است. چرا كه اولا گنگ بيان ميشود و ثانيا كار كارشناسانه خوبي روي آنها صورت نميگيرد. براي بهبود اوضاع به خصوص آموزش، بهره بردن از تجربيات ساير كشورها ضروري است. البته نبايد از اين نكته نيز غافل شد كه دولت در سالهاي گذشته نيز تجربياتي در اين خصوص داشته است. در شرايطي كه برخي مدارس امكانات آموزشي خوبي ندارند و فرهنگيان نيز از ميزان دريافتيشان ناراضي هستند. كم كردن هزينهها با ارايه طرحهاي اقتصادي در اين بخش ميتوان لطمات بيشتري بزند. بخشي كه از بودجه 45 هزار ميلياردياش، 95 درصد صرف حقوق و دستمزد ميشود، ظرفيتي براي صرفهجويي ندارد. مديرمدرسه