نماينده اصلح مكتب تهران
محمدجواد صحافي
يقينا «عبدالله دوامي» اصلحترين نماينده مكتب تهران است. وي كه به سال 1270 در روستاي طاد تفرش ديده به جهان گشود به شهادت روحالله خالقي، استاد برگزيده نواهاي ضربي و تصنيف بود و تمام اهل فن وي را در ضربي خواندن بيمانند ميدانستند. او كه در مكتب اساتيدي چون ميرزا عبدالله، ميرزا حسينقلي، حسين خان اسماعيلزاده و ملكالذاكرين پرورش يافت، هنرمندان بسياري همچون محمود كريمي، شجريان، پايور و رضوي سروستاني را تربيت كرد. او در گفتوگويي كه با محمدرضا لطفي انجام داده ، معتقد است تصنيف ابتدا در تهران مرسوم نبوده و پس از آنكه تهران به پايتختي رسيد، نوازندگان و هنرمندان به پايتخت كشيده شدند. عبدالله دوامي در سال 1293 به همراه طاهرزاده، درويشخان، اقبال آذر و باقرخان جهت ضبط صفحات گرامافون به تفليس سفر ميكنند، شهريار در شعري كه براي اقبال آذر سروده است به اين نكته نيز اينچنين اشاره ميكند:
ياد آن كنسرت تفليسش كه گلباران شدند/ با دوامي بود و طاهرزاده و درويش خان
اين صفحات در تفليس ضبط و در شهر ريگا، پايتخت لتوني فعلي تكثير يافت كه به دليل آغاز جنگ جهاني اول تنها تعدادي از اين صفحات به ايران رسيد. آنچه تاكنون مشاهده شده 44 صفحه منتشر شده از دوامي بوده است اما او پس از اين ضبط به دلايل نامعلومي حاضر به همكاري با هيچ يك از كمپانيهاي صفحه پركني نميشود و تنها رديفهايش را براي شاگردانش به طور خصوصي ضبط ميكند (مبصري، 1391). در حدود سالهاي 1300 و همزمان با آغاز جنبش تجددخواهي در ايران، تفكرات برخي اقشار هنري و فرهنگي زمان نيز همسو با اين جنبش گامهايي در جهت تغيير سيستم سنتي و به زعم خود متحجر گذشته برداشته و آغازگر حركاتي نوين در اين حوزه بودند. ورود اصطلاح نوپاي «موسيقي نوين و علمي» زاييده همين تفكر بود كه باعث ايجاد هنرستانهاي موسيقي و آموزش آكادميك موسيقي شد. اما تحولات سياسي و فرهنگي ايران، نگاه نهچندان مشفقانه دولت تجددطلب پهلوي به موسيقي اصيل و همچنين رقابت و كشمكش بين علينقي وزيري و مينباشيانها بر سر اداره مدرسه موزيك، باعث شد تا موسيقي ايراني نتواند آنچنان كه بايد جايي براي خود در محافل آكادميك باز كند. در اين ميان، تاسيس مركز حفظ و اشاعه توسط برخي هنرمندان و بهرهگيري از اساتيدي چون «عبدالله دوامي» باعث شد تا اين گروه بدون اعتنا به جنجال تجددطلبان، به تدريس موسيقي به روش «سينه به سينه» پرداخته و نسل جديدي از جوانان موسيقيساز را تربيت كنند كه حسين عليزاده، پرويز مشكاتيان و محمدرضا لطفي از نمونههاي بارز آن هستند. محمدرضا شجريان، از شاگردان مرحوم دوامي كه سالهاي بسياري نزد ايشان به يادگيري آواز پرداخت و از شاگردان معتمد دوامي بود در يادداشتي چنين بيان ميكند: «در پاييز سال 51 بود كه روزي همراه پايور به منزل استاد دوامي در جماران رفتيم، ...پايور پس از معرفي من افزود كه شجريان ميخواهد بيايد و نزد شما رديفها را كار كند. استاد جواب داد: «خيلي خوب بيايد و يك دفتر هم بياورد و شعرها را بنويسد اما ضبط صوت نياورد.» از فرداي آن روز به منزل استاد دوامي رفتم و همان شد كه تا آخرين روزهاي زندگياش اغلب اوقات هفته را با ايشان بودم و يك روز در ميان استاد را سوار اتومبيل كرده، براي خريد يا گردش به خيابانهاي شميران ميبردم.»
عبداللهخان دوامي كه از وي به عنوان حافظه تاريخي موسيقي ايران در سده گذشته ياد ميشود، در زمستان 1359 به دليل شكستگي لگن در بيمارستان بستري ميشود و در اثر استفاده بيش از دستور قرصهاي مسكن (به دليل عارضه فراموشي) شبانگاه بيستم دي ماه در بيمارستان دار فاني را وداع ميكند. يادش گرامي.