موسيقيدان عارف و وارسته
مجيد كياني
استاد عبدالله دوامي كه او را به عنوان تصنيفخوان، آوازخوان و رديفدان موسيقي ايراني ميشناسيم در واقع يكي از اساتيد بينظير دوران معاصر سرزمين ماست. با مرور زندگينامه او درمييابيم كه با تمامي استادان بزرگ زمانه خود محشور بوده و رفاقت نزديكي با آنها برقرار كرده است. او از آنجا كه عشق و علاقه وافري به موسيقي داشت و نيز از هوش و نگاه عالمانه خوبي برخوردار بود، توانست چكيده فرهنگ عصر خودش را(كه به دوران قاجار برميگردد) از اين اساتيد فرا گيرد.
امروزه از استاد دوامي دو رديف به يادگار داريم كه يكي رديف مكتوب است كه توسط استاد پايور آوانويسي و منتشر شده و ديگري رديفي است كه با صداي خود ايشان به صورت صوتي ضبط شده است. ضمن آنكه اين نكته را نيز نميتوان ناديده گرفت كه اين موسيقي برخاسته از فرهنگ شفاهي است و با آنكه جوهره اصلياش يكسان است اما اجراي آن هر بار نميتواند شبيه به هم باشد، بنابراين اين دو رديف براي كساني كه ميخواهند چه به صورت مكتوب و چه به صورت شفاهي آواز را ياد بگيرند، فوقالعاده است.
اگر در شيوه و سبك اجرايي استاد دوامي دقيق شويم، درمييابيم كه اصالت كار را به خوبي فرا گرفته است. به معني دقيقتر او فقط حاوي يك رديف موسيقي نيست كه كيفيت اجرايي گوشهها را بيان كند بلكه مبين فن موسيقي است. چنانكه ميدانيد در موسيقي ما ايرانيان(در ساز و آواز) صنعتي وجود دارد كه فنون ظريف كار محسوب ميشود و هر موزيسيني بايد آن را فرا بگيرد. متأسفانه امروزه نسل جوان اين امر را ناديده ميگيرند و موسيقي را صرفا ترجمه آرت(ساخت و پرداخت) ميانگارند. در صورتي كه در فرهنگ ما ايرانيان، هنر در برخي موارد معنايي برابر با معرفت و فضيلت دارد و در برخي موارد معنايي است براي فن و فنون.
دوامي فنون كار هنري را در اختيار داشت و از اين حيث ميتوان دو نكته از رديف او استخراج كرد؛ نخست فراگيري گوشهها و انگارههاي ريتميك و غيرريتميك موسيقي ايراني كه در جايگاه خود به عنوان محتواي كار فوقالعاده است و توانسته به خوبي آنها را حفظ و انتقال دهد و دوم فن درست آواز خواندن كه در ايشان در حد كمال بود؛ او به ويبرهها، مكسها، اجراي نتها و ارتباط آنها با هم وقوف كامل داشت. در صورتي كه امروزه خوانندگان موسيقي ايراني نه تنها به فنون خوانندگي اهميت نميدهند بلكه ميخواهند رديفخواني كنند يا با ذوق خود گوشهها را اجرا كنند. از طرفي چون تأكيد آنها صرفا روي درست اجرا كردن شعر است به عقيده من مشكل ديگري را به وجود آوردهاند. موسيقيدان قرار نيست كه موسيقي را وسيلهاي براي اجراي درست شعر تلقي كند بلكه اين شعر است كه بايد در اختيار ارايه موسيقي خوب قرار بگيرد. تفاوت خوانندههاي امروزي با كساني مثل دوامي اين است كه گذشتگان ما از شعر براي ارايه موسيقي خوب الهام ميگرفتند تا آن را درست اجرا كنند. با اين نگاه بايد بگويم كه شيوههاي امروزي به موسيقي ايران صدمه زيادي وارد كرده است.
عبدالله خان دوامي روي شاگردان خود نيز بسيار تاثيرگذار بود. به عنوان مثال محمود كريمي كه امروزه او را به عنوان يكي از اساتيد برجسته آواز ايراني ميشناسيم از شاگردان دوامي بود يا كساني ديگر همچون آقايان صالح عظيمي، ناصحپور، لطفي، داريوش طلايي، محمدرضا شجريان و من.
اما آنچه كه روي آن تاكيد دارم اين است كه امروزه كسي نتوانسته فنون هنر موسيقي را مثل دوامي ياد بگيرد و اغلب افراد در قيد يادگيري گوشههاي رديف و تصانيف هستند. دوامي، فنون و معرفت هنر موسيقي را اصل كار قرار ميداد. او بود كه تصانيف را(كه موسيقي عاميانه و مردمپسند دوره قاجار بودند) به ترجمان اصول موسيقي رديف دستگاهي درآورد و آن را به رپرتوار اين موسيقي اضافه كرد. درست مثل شعر عاميانهاي كه آن را با خط نستعليق بنويسند. شيوه دوامي در اجراي اين تصنيفها خيلي با خوانندههاي امروزي كه گرايشهاي مردمپسند و بازاري دارند، تفاوت داشت. متاسفانه امروزه ما دچار اين آفت در اجراي آوازهاي رديف- دستگاهي نيز شدهايم.
در سالهايي كه شاگرد ايشان بودم، حالتهاي معنوي و عرفاني زيادي را از او ياد گرفتم. او ساده زندگي ميكرد و در بساط زندگياش چند كتاب بيشتر نداشت؛ قرآن، حافظ و سعدي. در صورتي كه بسيار اهل مطالعه بود و كتابهايي را كه ميخواند به ديگران ميداد. وسايل زندگي دوامي بسيار ساده بود و اين طور نبود كه در گفتار و كلامش از سخنان عارفانه و صوفيانه استفاده كند. وقتي با او مصاحبه ميشد، ميگفت استادان ما معنوي بودند ولي ما امروز اقتصادي هستيم! جالب است كه آقاي دوامي نيم قرن پيش ميگفت ما اقتصادي هستيم و استادان گذشته ما معنوي بودند؛ درست مثل هر انسان عارف بزرگي كه نميخواهد به معنويت خود اذعان كند. يادم هست در همان سالهاي پيش از انقلاب از ايشان پرسيدم كه وضعيت موسيقي ما با اين آهنگهاي سطحي كه از راديو- تلويزيون پخش ميشود، چه خواهد شد؟ او به آساني پاسخ داد:«نگران نباشيد. اين موسيقي طبيعت است و تا زماني كه طبيعت وجود دارد اين موسيقي هم پا برجا خواهد بود.»