ايران و عراق نگران استراليا
پريا سپينود
تيمهاي ايران و عراق فردا ساعت 19:30 در ورزشگاه آلمكتوم به مصاف هم ميروند تا تكليف صدرنشين گروه چهارم جام ملتهاي آسيا را روشن كنند. هر دو تيم 6 امتيازياند ولي ايران به دليل تفاضل گل بهتر، با يك تساوي هم صدرنشين گروه ميشود. هر يك از اين دو تيم اگر در گروهشان به رتبه دوم اكتفا كنند، در مرحله يكهشتم نهايي بايد به مصاف عربستان يا قطر بروند اما در صورت صدرنشيني در گروه، با تيم سوم گروه 2 يا 5 يا 6 بازي خواهند كرد. در اين صورت، ايران (يا عراق) به مصاف يكي از اين تيمها ميرود؛ سوريه، فلسطين، لبنان، كرهشمالي، عمان، تركمنستان. بنابراين عقل سليم حكم ميكند كه مربيان ايران و عراق در پي صدرنشيني در گروه خودشان پس از بازي سوم تيمشان باشند. پيروزي در برابر تيمهايي مثل فلسطين و سوريه و كرهشمالي و عمان و چه، به مراتب آسانتر از دست و پنجه نرم كردن با قطر و به ويژه عربستان است. كرهشمالي با تيم درب و داغانش كجا، عربستان مدعي قهرماني كجا؟ كارلوس كيروش در مصاحبه با سايت كنفدراسيون فوتبال آسيا درباره بازي ايران و عراق گفته است: «در فوتبال، بازي بعدي هميشه مهمترين بازي است و تقابل با عراق براي ما يك بازي حياتي بهشمار ميرود. از حالا هر كاري كه لازم باشد انجام ميدهيم تا در بازي بعدي از عراق بهتر باشيم.» اما سركو كاتانچ سرمربي اسلوونيايي عراق اعلام كرده است كه در ديدار مقابل ايران، به بازيكنان اصلي تيمش استراحت ميدهد. اگر كاتانچ در پي ركب زدن به كيروش نبوده باشد، با فرض اينكه عراق با بازيكنان ذخيرهاش مقابل ايران شكست بخورد، تصميم كاتانچ تنها در صورتي عاقلانه از آب درميآيد كه سوريه در بازي سومش استراليا را شكست دهد و پس از اردن به عنوان تيم دوم گروه دوم مسابقات به مرحله يكهشتم نهايي برود و استراليا تيم سوم اين گروه بشود. اگر استراليا حريف تيم اول گروه ايران در يكهشتم نهايي باشد، بنابراين بهتر است ايران و عراق براي كسب عنوان دومي گروه خودشان رقابت كنند! البته از قديم گفتهاند تيمي (يا ورزشكاري) كه ميخواهد قهرمان شود، بايد بتواند همه حريفانش را ببرد. اما واقعيت ورزش چيزي جز اين است. چه بسيار قهرمانيهايي كه پس از حذف شدن اين يا آن تيم در ميانه جام، براي تيم قهرمان رقم خوردهاند. مثلا در جام جهاني 1986، آلمانيها از قصد به دانمارك باختند تا در يك هشتمنهايي به مصاف تيم خطرناك اسپانيا نروند؛ اما دانمارك بيتجربه با پيروزي بر آلمان راه دشوارتر را برگزيد و در يكهشتم نهايي 5 بر يك مغلوب اسپانيا شد! در جام 1996 ايران 3 بر صفر عربستان را شكست داد ولي در نيمهنهايي به عربستان باخت. اگر چين در يكچهارم نهايي عربستان را برده بود، شانس ايران براي رسيدن به فينال به مراتب بيشتر ميشد. در همين جام جهاني اخير، انگلستان براي اينكه به نيمهنهايي برسد، در سومين بازي گروهي، ذخيرههايش را مقابل بلژيك به ميدان فرستاد و بازي را باخت و در اثر همين باخت، در يكچهارم نهايي به جاي رويارويي با برزيل به مصاف سوئد رفت. خلاصه اينكه، فوتبال هم مثل زندگي پيچيدهتر از اين حرفهاست.
كاتانچ ميخواهد بازيكنان ذخيرهاش را به ميدان بفرستد تا نفرات اصلي تيمش، اولا استراحت كنند، ثانيا در صورت شكست عراق مقابل ايران، با افت روحي احتمالي مواجه نشوند. كيروش اما به سبك هميشگي خودش، بازي تشريفاتي با عراق را مهمترين بازي ممكن جلوه داده و به نوعي از كاه كوه ساخته است. او احتمالا انگيزه انتقام گرفتن از عراق بابت شكست جام 2015 را هم دارد. اما چهار سال قبل كاتانچ سرمربي عراق نبود و بازي ايران و عراق در يكچهارم نهايي جام 2015 براي او اهميتي ندارد. با اين حال نبايد فراموش كرد كه بازي ايران و عراق براي كيروش از اين حيث هم اهميت دارد كه كمبود بازيهاي تداركاتي ايران در يكي، دو ماه قبل از جام ملتهاي آسيا را هم جبران ميكند. همچنين سردار آزمون در اين بازي ميتواند گل بزند و به العمز علي، بازيكن پنجگله قطر، نزديكتر شود در كورس آقاي گلي. ولي جدي گرفتن بازي با عراق، يعني با تمام قوا به ميدان رفتن و با تمام وجود بازي كردن، اين خطر را هم در بر دارد كه يكي، دو بازيكن كليدي تيم ايران، خداي نكرده، آسيب ببينند. مثلا آسيبديدگي احتمالي سردار آزمون يا عليرضا بيرانوند در اين بازي، چه بسا كيروش را در ادامه جام با مشكلات جدي مواجه كند. به هر حال امروز تكليف گروه استراليا روشن ميشود. اگر استراليا تيم سوم گروه 2 شود، بهتر است كيروش قيد انتقام از عراق را بزند و تيم ملي ايران را با تمام قوا به مصاف عراق نفرستد. اما اگر استراليا، مطابق انتظار، تيم اول يا دوم گروه خودش شد، كيروش ميتواند از بازي با عراق هم بهمثابه آخرين بازي تداركاتي تيم ملي ايران براي حضور در مراحل حذفي جام ملتهاي آسيا استفاده كند.