سخني با دستاندركاران برگزاري جشنواره تئاتر اكبر رادي
همهچيزمان بايد به هم بيايد
بابك احمدي
«بايد به شرايطي برسيم كه گرفتن نشان رادي تبديل به افتخار بزرگي براي هنرمندان شود كه به راحتي به دست نميآيد.» شايد شنيدن چنين جملهاي از زبان يك هنرمند و داور جشنواره غريب به نظر برسد. همه ما سالها در اين باره بحث و جدل كردهايم كه جوايز را «كيلويي» و از سر رفيقبازي و به دست آوردن دل اين و آن، تخس نكنيد. حالا داوران نخستين جشنواره اكبر رادي خرق عادت كرده و در بخش نمايشنامهنويسي هيچ نويسنده و متني را شايسته دريافت نشان رادي ندانستهاند؛ اتفاقي كه طي روزهاي بعد از برگزاري اختتاميه تا همين لحظه به محل بحث و جدل بدل شده و گويا هيچيك از دو طرف هم قصد عقبنشيني ندارند. اصغر نوري عضو هيات مديره كانون نمايشنامهنويسان خانه تئاتر كه به عنوان شركتكننده متني را براي بخش مسابقه نمايشنامهنويسي نخستين جشنواره تئاتر اكبر رادي ارسال كرده بود، درباره بيانيه هيات داوران اين بخش متشكل از جمشيد خانيان، حميدرضا نعيمي و آرش عباسي مبني بر اينكه هيچ اثري لايق دريافت نشان رادي در اين جشنواره نبود، گفته است: «بيانيه داوران به گونهاي بود كه گويي در جشنوارههاي قبلي شاهكارهاي نمايشنامهنويسي وجود داشته و در اين جشنواره خاص آنقدر سطح كارها پايين آمده كه داورها جايزه ندادهاند و ميخواهند بگويند كه بايد فكري براي حال درامنويسي معاصر ايران داشته باشيم. داورها در بيانيه خود بيان كردند كه جشنواره رادي بايد جاي حرفهايها باشد ولي در فراخوان محدوديتي براي حضور افراد در نظر گرفته نشده بود. من هم موافقم كه جشنواره اكبر رادي بايد جاي حرفهايها باشد ولي چرا در فراخوان به اين نكته اشاره نكردند؟ سوالم اين است كه چرا از آدمها به عنوان سياهي لشكر استفاده كردند؟» نوري در پايان نيز به نكته درستي اشاره ميكند. اينكه اگر در نمايشنامهنويسي امروز ضعفي وجود دارد، نبايد و نميتوان متنهاي هر سه داور جشنواره را نيز از اين ضعفها مبرا دانست.
حال روي صحبتم با دستاندركاران برگزاري و داوران است. وقتي به اظهارنظر بانيان جشنواره درباره ضعفهاي موجود در بخش اجرايي، بودجههايي كه به دستشان نرسيد، يا وضعيت دور از شأن مراسم اختتاميه توجه ميكنيم، آيا با اين گزاره مواجه نميشويم كه همه چيزمان بايد به همه چيزمان بيايد؟ يا اصولا خيلي روشن است كه با همين دست فرمان، به ويژه در شيوه دريافت آثار كار با مشكل مواجه ميشويم. چون قرار نيست چهرههايي مثل محمد رضاييراد، محمد يعقوبي يا محمدامير ياراحمدي نمايشنامههاي تازهشان را به دبيرخانه جشنواره بفرستند تا احتمالا توسط نويسندهاي كمتجربهتر از خودشان داوري شود. بنابراين جشنواره سال آينده هم نميتواند انتخاب شاخصي داشته باشد، چرا؟ چون دوباره با همين جوانها و نويسندگان كم نام و نشان مواجه خواهد شد. به اين ترتيب مثل روز روشن است كه اين شيوه كهنه «دريافت نمايشنامه»، «داوري» و «جايزه دادن»، اگر نگوييم بايد بهكل دور انداخته شود، قطعا نيازمند بازنگري جدي است.