تحليلي بر بازيگري گلچهره سجاديه به مناسبت بازپخش سريال «آنام»
زني براي تمام فصول
ياسمن خليليفرد
شايد نوشتن درباره بازيگري كه از همان ابتداي كارش بر اصل گزيدهكاري وفادار بوده و تعداد برگهاي كارنامهاش كمتر از بسياري از بازيگران همدورهاش است كار راحتي به نظر بيايد اما واقعيت اين نيست. بازيگراني چون گلچهره سجاديه برخلاف آنكه كم بر پرده سينما، قاب تلويزيون و صحنه تئاتر ظاهر ميشوند، به واسطه انتخابهاي درستشان بسيار تاثيرگذارند. گلچهره سجاديه پس از سالها دوري از تلويزيون، با بازي در سريال «آنام» و نقش مارال به اين مديوم بازگشته است. ميدانيم كه تلويزيون آن هم براي بازيگراني كه پيشينه قدرتمندي دارند و در آثار شاخص سينمايي ايفاي نقش كردهاند مديوم چندان رضايتبخشي نيست و اينجاست كه متوجه علت حرفهاي بودن بازيگري چون سجاديه ميشويم زيرا او دقيقا در همين مديوم ريسكپذير دست به انتخابي زده است كه با نقشهاي خوبش در سينما و تئاتر برابري ميكند. جدا از بازي خوب سجاديه در سريال «آنام»، يكي از عمده دلايل موفقيت اين نقش، شخصيتپردازي درست آن است. مارال سلطاني به واسطه طرح درست شخصيتش كاراكتري چندلايه با وجوه برجسته دراماتيك است كه دست بازيگر را براي مانور دادن هرچه بيشتر بازميگذارد. علاوه بر نقش خوبي كه احتمالا در راستاي انتخاب هوشمندانه كارگردان قرعه بازي در آن به نام سجاديه افتاده است، برخي از ويژگيهاي ثابت و هميشگي سجاديه در بازيگري نيز به كمكش آمدهاند تا در ايفاي آن بسيار موفق باشد. بازيگري مثل سجاديه وقتي قرار است نقشي را ايفا كند فقط به همان نقش ميانديشد؛ درواقع او تمام خودش را در اختيار نقش قرار ميدهد بيآنكه دست به هيچ كوشش ظاهري براي اثبات نقش به مخاطب بزند. درواقع سجاديه همانند تجربيات درخشانش در فيلمهاي كيميايي، «دندان مار» و «گروهبان» و «ردپاي گرگ» در «آنام» نيز نقش را از خود عبور ميدهد تا آن را به باور مخاطب برساند. مارال، زني است با ظاهري معمولي كه اسرار مهمي دارد و هنر سجاديه درواقع آشنا كردن مخاطبش است با اسرار دروني كاراكتر. او بيآنكه دست به تيپسازي بزند يا تصوير اغراقآميزي را از شخصيت مارال ارايه دهد مخاطب را به زيرينترين لايههاي نقش ميكشاند و او را با خود همراه ميسازد تا به اتفاق مارال از بحرانها و اسرار دروني وي عبور كند.
از ديگر مشخصههاي هميشگي سجاديه در بازيگري، بدهبستانكاريهاي درست او با بازيگران مقابلش است. با آنكه شايد در ظاهر بازيگري تكرو و منزوي به نظر برسد اما مشخصا به بازيگران مقابلش كمك ميكند تا بهتر بازي كنند و اين همان ميراثِ معمول بازيگراني است كه پيشينه تئاتري دارند. درواقع اين شيوه حرفهاي را بازيگران تئاتر به منظور ارتقاي سطح بازيهاي كار در پيش ميگيرند. درباره هنرمندي چون گلچهره سجاديه قطعا بسيار بيشتر از اين ميتوان نوشت اما بايد به همين نكته بسنده كنم كه او شايد يكي از مهمترين بازيگران نسل مياني باشد كه گرچه او را كمتر از خيليهاي ديگر ميبينيم اما بسيار هم بيشتر از ديگران به خاطر ميسپاريمش.