نويسنده پيشكسوت و نگاهش به يك منتقد مدرن
شاعري خوب و منتقدي شريف
محمدرضا پورجعفري
هر وقت ميخواهم از هنرمندي چون عنايت سميعي حرف بزنم، نميتوانم پيش از هر مورد ديگر به شرافت او و به نگاه انسانياش اشاره نكنم. سميعي به قول ما ايرانيها يك«آدم خوب» است. آدمي كه نقد مدرن را در كشور ما جا انداخته و هنوز هم در حال تجربه كردن در اين زمينه است. سميعي از آن جمله افرادي است كه فعاليتهاي فرهنگي ادبياش شايد زياد ديده نشود اما حقيقت اين است كه عمق نگرش او به شعر و داستان و نقد ادبي منحصر به خود او و بسيار موثر است. بسياري از آدمها هستند كه نقش مهمي در روند ادبيات دارند اما كمتر كسي به اين نقش توجه ميكند. شخصيتهايي چون«هادي غبرايي، كامران فاني و عنايت سميعي» شخصيتهايي هستند كه كمتر هياهو دارند و اصولا خود را وقف ادبيات كردهاند. عمده تلاش منتقدي زبده چون عنايت سميعي در اين سالها، تمركز بر رشد ذهني جوانان شاعر و داستاننويس بوده و شايد به همين دليل باشد كه بسياري از همين جوانها خود را دستپرورده مكتب سميعي ميدانند و سعي ميكنند، شيوه او را در نقد دنبال كنند. عنايت سميعي از آن جمله هنرمنداني است كه بر اساس باور خود كار ميكنند و عاشق ادبيات هستند.
من ميخواهم در اينجا پا را فراتر بگذارم و بگويم كه ايشان يكي از حرفهايهاي ادبيات است و اصولا حرفه ديگري را به رسميت نميشناسد. سميعي بارها گفته است كه اميدش به جوانان است و معتقد است براي بالندگي ادبيات بايد به اين قشر توجه كنيم و هر چه در توان داريم برايشان وقت بگذاريم. سميعي هنرمندي جامعالاطراف است كه هم ميتوان درباره كتابخوان حرفهاي بودنش حرف زد و هم نگاه سختگيرانهاش به سرايش شعر. همه كساني كه اين منتقد و فعال ادبي را ميشناسند به خوبي ميدانند كه شيوه برخورد او با شعر، شيوهاي بسيار سختگيرانه است و جنس آثارش نشان ميدهد كه تا چه اندازه در اين مورد حساسيت دارد. درباره وجه جوانگرايي اين شاعر باز هم بايد گفت كه ارتباطي بسيار صميمانه با جوانان دارد و سعي ميكند با كمترين فاصله با آنها در تماس باشد. سميعي انساني كوشاست و به تعبير مرحوم اخوان در رديف پيراني قرار ميگيرد كه دوست دارند، طعم ميوه دانش خود را به ديگران بچشانند. سميعي كارش را به شكل استادانهاي بلد است و سابقهاش نشان ميدهد كه هيچگاه در آموختن و خودسازي دست از سر خودش برنداشته و مدام رو به جلو حركت كرده است. دنبال كردن آثار قلمي سميعي را هميشه به همه توصيه كردهام چون عمق نگاه او را در برخورد با آثار ادبي ميپسندم و اميدوارم قلمش هميشه براي ادبيات ايران نويسا باشد. سميعي از آن جمله اهالي قلمي است كه زحمت كشيده و دانستن قدر اين زحمات فقط با دنبالكردنش ميسر است.
عنايت سميعي در زماني كه من ميشناسمش، هيچگاه قصد نداشته وراي داشتههاي ادبي ما سخني بگويد. او در كمال تواضع بر داشتهها تاكيد دارد و سياست كارياش هم اين است كه هرگز كسي را دستكم نميگيرد و كار يك پيشكسوت و يك جوان را با يك اندازه از وسواس مورد ارزيابي قرار ميدهد. چيز ديگري كه ميخواستم درباره عنايت سميعي بگويم، اين است كه استادي خاموش براي يكي، دو نسل از نويسندگان و شاعران ايران است. تاثيري كه سميعي در اين دو، سه دهه بر ادبيات ما گذاشته را به هيچ عنوان نميتوان منكر شد. سميعي رنجي طاقتفرسا را بر خود هموار ميكند تا آيندگان با ادبياتي از جنس ديگر مواجه شوند. جنسي از ادبيات كه در گذشته آنگونه كه بايد و شايد نداشتهايم و بر همين اساس ميتوان از اين چهره به عنوان چهرهاي مبدع در نقد ادبي مدرن ياد كرد. چهرهاي كه اميدوارم، بتواند همچنان بنويسد و چراغ راه ادبي ما در اين دوران باشد.