شهاب شهسواري
پنج ماه از انتخاب عمران خان به عنوان بيست و دومين نخستوزير پاكستان ميگذرد؛ نخستوزيري كه تا چند روز پيش از به قدرت رسيدنش تصور ميشد، متحد جدي جمهوري اسلامي ايران در منطقه جنوب آسيا خواهد بود، رسانهها از سفر او به تهران به عنوان اولين سفر خارجياش در مقام نخستوزير و گمانههاي خود از تغيير سياست پاكستان براي نزديكي بيشتر به تهران مينوشتند. ۵ ماه بعد اما مشخص شد كه سفر به تهران اصلا در برنامههاي عمران خان قرار ندارد. نخستوزير پاكستان مانند همه اسلاف خود، اولين و دومين سفر خود را به رياض انجام داد، امارات متحده عربي و تركيه مقاصد بعدي او بودند، اما خبري از تهران در ميان برنامههاي سفرهاي خارجي عمران خان نيست. رسانهها گزارش ميدهند كه محمد بن سلمان، وليعهد قدرتمند سعودي قرار است كه ماه آينده به اسلامآباد سفر كند، در اين سفر تفاهمنامه سرمايهگذاري ۱۰ميليارد دلاري عربستان سعودي در پاكستان امضا ميشود. اين سرمايهگذاري علاوه بر وام نقدي است كه پادشاه عربستان سعودي اكتبر سال جاري در سفر عمران خان به رياض به پاكستان پيشنهاد داد.
محسن روحيصفت، معاون پيشين آسيا و اقيانوسيه وزارت امور خارجه ايران ميگويد: «از ابتدا مشخص بود كه عمران خان توانايي اجراي شعارهاي خود را در مورد سياست خارجي مستقل ندارد. آنچه در مورد نزديكي به تهران و تغيير سياست خارجي پاكستان از سوي عمران خان مطرح ميشد، بخشي از شعارهاي انتخاباتي او بود كه با هدف جمع كردن راي بيان شدند. واقعيت اين است كه شعارهاي عمران خان به نوعي اظهار علاقه شخصي از سوي او بود، اما در ميدان عملي سياست پاكستان، اجراي علايق شخصي يك سياستمدار به ويژه در مسائل سياست خارجي و امنيتي، آنچنان هم آسان نيست.» كاپيتان سابق تيم ملي كريكت پاكستان كه به عنوان يك سياستمدار مستقل و با شعار تغيير در نظام قدرت در پاكستان به قدرت رسيد، با وجود تمام شعارهايش در رقابت منطقهاي ميان تهران و رياض، جانب پادشاهي عربستان سعودي را برگزيده است، سوال اينجاست كه چرا چنين شد؟ به گفته روحيصفت «آنچه عمران خان را دستكم به پنهان كردن علايقش به رابطه با تهران تحريك ميكند، جز مسائل داخلي به روابط خارجي اين كشور هم مربوط ميشود. به هر تقدير كشورهايي هستند كه چه با اعمال فشار و چه با ارايه مشوقهايي به اسلامآباد، دولت اين كشور را به دوري گزيدن از تهران تحريك ميكنند.» ماجراجويي عمران خان در اسلامآباد از روز اول كارياش با جستوجو براي پول نقد آغاز شد، پول نقدي كه در خزانه پاكستان پيدا نميشد و بايد براي پيدا كردن آن سراغ اعانهدهندگان بينالمللي ميرفت.
گزينه صندوق بينالمللي پول
عمران خان زماني كار خود را به عنوان نخستوزير پاكستان آغاز كرد كه بر اساس برآورد صندوق بينالمللي پول اين كشور با ۱۸ ميليارد دلار كسري بودجه مواجه بود. مقامهاي اقتصادي پاكستان هشدار ميدادند كه موجودي خزانه دولت نه تنها كفاف دستمزدها و نيازهاي وارداتي كشور را تا پايان سال ۲۰۱۸ نميدهد، بلكه در صورت ادامه وضع موجود خزانه سه ماه مانده به پايان سال كاملا خشك ميشود. اسلامآباد براي جبران شرايط سخت مالي، سه گزينه پيش روي خود داشت؛ مراجعه به صندوق بينالمللي پول براي دريافت وام، مراجعه به چين يا پيدا كردن منبعي جديد براي تامين منابع مالي. دولت پاكستان تاكنون بارها از صندوق بينالمللي پول وام گرفته است، وامهاي نجاتي كه به رسم صندوق بينالمللي پول با هزينه زيادي پرداخت ميشوند، مذاكرات طولاني، اصلاحات بودجهاي و كاهش هزينههاي دولت مركزي از جمله شروطي هستند كه صندوق بينالمللي پول براي همه كشورهاي دريافتكننده وام قائل ميشود.
گزينه پكن
براي عمران خان اما نياز به وام ارزي بسيار فوريتر از آن بود كه بتواند رايزني و مذاكره طولاني مدت با صندوق بينالمللي پول براي دريافت وام جديد را قبول كند، گزينه دوم براي پاكستان چين بود؛ ابرقدرتي كه در سالهاي اخير جاي پاي خود را در پاكستان از هر زمان ديگري محكمتر كرده است. پروژه دالان اقتصادي چين-پاكستان (CPEC) ميلياردها دلار سرمايهگذاري چيني را وارد خاك پاكستان كرده است. اما سياست سرمايهگذاري خارجي پكن، طي سالهاي اخير انتقادهايي را برانگيخته است. منتقدان دولت چين ميگويند كه پكن از سرمايهگذاري مستقيم در كشورهاي ضعيف به عنوان يك اهرم فشار استفاده ميكند، سياستي كه در ميان محافل مخالف دولت چين با عنوان «دام بدهي» از آن ياد ميشود. منتقدان ميگويند پكن براي اجراي پروژهها در خاك كشورها، وامهاي ارزي ميدهد، پروژه اجرا ميشود و بدون توجه به ميزان درآمد حاصل از آن پروژه كه ممكن است، كفاف بازپرداخت بدهيها را نداشته باشد، دولت مركزي دريافتكننده وام مجبور است اصل پول را به چينيها بازگرداند. منتقدان ميگويند اين وامها به صورت گستردهاي در اختيار كشورهاي ضعيف قرار گرفته است، اما زماني كه موعد بازپرداخت فرا ميرسد، كشورهايي كه به هر دليلي يا به دليل بازدهي ناچيز پروژههاي اجرا شده يا به دليل سوءمديريت داخلي از بازپرداخت بدهي ناتوانند، فقط با يك گزينه از سوي چين مواجه ميشوند: وام تازه براي پرداخت بدهي قبلي. انباشت وامهاي چين به كشورهاي ضعيفتر باعث ميشود كه به تدريج نفوذ چين در سياست اين كشورها گسترش بيشتري پيدا كند. براي پاكستان هم وضع به همين منوال است. وامهاي كلان چيني در پروژه دالان اقتصادي هزينه شده است و خيلي پيش از اينكه اين دالان به بازدهي برسد، چينيها دنبال گرفتن امتيازهاي تازه از اسلامآباد به ازاي بدهيهايش هستند، امتيازهايي كه ميتواند براي نخستوزير جديد پاكستان گران تمام شود.
طي ماههاي اخير پاكستان با موج جديدي از عمليات تروريستي در مناطق جنوب و جنوب غربي اين كشور مواجه شده است، عمليات تروريستي گروههاي شبهنظامي مسلح كه دولت مركزي را به واگذاري زمينهايشان به دولت چين متهم و ادعا ميكنند، اسلامآباد پاي يك دولت اشغالگر خارجي را به سرزمينهاي پاكستان يا آن گونه كه برخي گروههاي جداييطلب ادعا ميكنند به سرزمينهاي بلوچستان باز كرده است.
گزينه امريكا
امريكا در نيمه قرن بيستم و دوراني كه پاكستان استقلال خود را از هند اعلام كرد، متحد اصلي اسلامآباد محسوب ميشد. در دوران جنگ سرد جنوب آسيا به دو بخش شرقگرا و غربگرا تقسيم ميشد. هندوستان در جبهه اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي و پاكستان در جبهه ايالات متحده امريكا قرار داشتند. اين جبههگيري بعد از جنگ سرد و پايان دوران دوقطبي به تدريج تغيير كرد. اما بزرگترين ضربه به اتحاد سنتي ميان پاكستان و ايالات متحده امريكا، يك سال و نيم پيش زماني اتفاق افتاد كه دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا در اعلام استراتژي جديد خود در افغانستان، انگشت اتهام را علنا سوي اسلامآباد گرفت و پاكستان را به حمايت از تروريسم متهم كرد. روابط پاكستان با گروههاي مسلح افغانستان بر كسي پوشيده نبود، اما سياست امريكا تا پيش از تابستان سال ۲۰۱۷ همكاري با اسلامآباد و تلاش بر كاهش اثر گروههاي مسلح در شمال پاكستان و جنوب افغانستان بود. اين سياست اما در استراتژي جديد دونالد ترامپ كنار گذاشته شد. امريكاييها پرداخت سهم خود در صندوق مشترك مبارزه با تروريسم را قطع كردند، صدها ميليون دلار پولي كه يك منبع مهم براي عمليات امنيتي در شمال پاكستان محسوب ميشد. سياست فشار و قطع كمكهاي امريكا به اسلامآباد باعث شد تا گزينه امريكا به راحتي از ميان گزينههاي كمك مالي در شرايط سخت اقتصادي پاكستان خط بخورد.
گزينه عربستان
عربستان سعودي همواره متحد نزديك پاكستان محسوب ميشد. ارتش پاكستان به عنوان حافظ امنيت حرمين شريفين به پادشاهي عربستان متعهد است و در برابر رياض قول مساعدتهاي مالي و اعتباري براي اين كشور ميدهد. پاكستان همواره تلاش ميكند از تحريك رياض خودداري كند. زماني كه عربستان از اسلامآباد خواست تا ارتش اين كشور براي تجاوز به يمن مشاركت كند، نواز شريف، نخستوزير پيشين پاكستان در شرايط سختي قرار گرفت، اسلامآباد به ازاي تمام كمكهايي كه از عربستان دريافت كرده بود، نميتوانست علنا به پادشاه سعودي «نه» بگويد، نوازشريف نهايتا تصميم گرفت، تصميمگيري درباره اين پيشنهاد را از سر خود باز كند و آن را به پارلمان بسپارد، جايي كه نهايتا جواب منفي پاكستان به رياض اعلام شد. اما مقاومت نواز شريف براي مشاركت در جنگ يمن ديري نپاييد، نهايتا در اقدامي كه به لحاظ حقوقي و قانوني در پاكستان به چالش كشيده شده است، راحيل شريف، فرمانده پيشين ستاد مشترك ارتش پاكستان بعد از آنكه از مقام خود كنارهگيري كرد به عربستان سعودي رفت تا به عنوان فرمانده عمليات «ائتلاف تحت رهبري عربستان سعودي در يمن» با ارتش سعودي همكاري كند.
پيرمحمد ملازهي، كارشناس مسائل پاكستان به «اعتماد» ميگويد: «واقعيت اين است كه عمران خان زماني كه روي كار آمد خيلي در جريان مسائل نبود. بر خلاف انتظار اين ورزشكار مشهور پاكستاني، كسي كه در پاكستان حرف آخر را در سياست خارجي كشور ميزند، نخستوزير نيست، بلكه مسووليت اصلي تصميمگيري در مورد مسائل سياست خارجي با ارتش پاكستان است.» اين كارشناس تاكيد كرد: «ارتش پاكستان روابط بسيار نزديكي با عربستان سعودي دارد، همزمان بايد توجه داشت كه تعداد زيادي از مهاجران پاكستان در كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس حضور دارند و يكي از منابع مهم درآمد ارزي پاكستان، پولهايي است كه اين مهاجران به درون كشور ميفرستند.»
عمران خان هم بعد از بيفايده ديدن گزينههاي ديگر براي دريافت كمك مالي مجبور شد به رياض روي بياورد. زماني كه در ماه اكتبر سال جاري عمرانخان براي شركت در همايش آينده سرمايهگذاري به عربستان سعودي سفر كرد، فشارهاي بينالمللي به عربستان سعودي به دليل قتل يك روزنامهنگار منتقد درون سركنسولگري اين كشور در استانبول تركيه در اوج قرار داشت. بسياري از مقامهاي دولتي و نهادهاي بينالمللي اين همايش را تحريم كرده بودند. اما عمران خان، موقعيت خود را براي شركت در اين كنفرانس در يك كلمه خلاصه كرد؛ استيصال. او تاكيد كرد: پاكستان «مستاصلتر» از اين است كه در شرايط كنوني به خاطر اين مسائل از كمك عربستان سعودي چشمپوشي كند. مانند نخستوزير پيشين پاكستان، نواز شريف كه پس از كودتاي ژنرال پرويز مشرف براي فرار از محاكمه به عربستان پناه برده بود و زير بال و پر پادشاه پيشين عربستان در امان مانده بود، عمرانخان هم به ازاي اين چشمپوشي از رسوايي ترور خاشقجي، مشوق خود را از عربستان دريافت كرد: ۸ ميليارد دلار وام نقدي براي جبران مشكلات اقتصادي پاكستان. شايد چشم بستن به ترور خاشقجي براي پاكستان خوشيمن بود، به گفته عمران خان در مصاحبهاي كه همان زمان با ميدلايستاي داشت: «انگيزهاي كه باعث ميشود خودم را براي استفاده از اين فرصت به آب و آتش بزنم، اين است كه كشور من با ۲۱۰ ميليون نفر جمعيت در بدترين شرايط بحران بدهيهاي خارجياش در طول تاريخ گرفتار شده است. اگر نتوانيم از صندوق بينالمللي پول يا كشورهاي دوست وام بگيرم، حداكثر فقط براي دو تا سه ماه نياز كشور پول در خزانه باقي ميماند. در نتيجه ما كاملا بيپناهيم.»
سفر به رياض باعث شد كه يك برنامه پيشبيني شده براي مدت نامعلومي از دستور كار عمران خان خارج شود؛ سفر به تهران، سفري كه در روز اول انتخاب عمران خان به نخستوزيري در مورد آن گمانهزني شده بود و دعوتنامه آن نيز در هفته اول شروع به كار او در سفر وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران به اسلامآباد تحويل نخستوزير داده شد.
متغير ايران
كارشناسان معتقدند كه سياست پاكستان در برابر ايران تغيير عمدهاي نداشته است، درواقع پاكستان با وجود اينكه همكاريهاي خود را با تهران ادامه ميدهد، اما تلاش ميكند اين روابط را پنهان نگه دارد. محسن روحيصفت معتقد است: «پاكستان كشوري نيست كه بخواهد يا بتواند رابطهاي خصمانه با ايران داشته باشد. در واقع روابط صميمانه با تهران، بخشي از استراتژي امنيت ملي پاكستان است و هر دولتي در اين كشور مجبور است، سطحي از همكاريها و روابط دوستانه را با تهران عملي كند. آنچه باعث ميشود اقداماتي مانند سفر رسمي در بالاترين سطح يا تبليغات وسيع در مورد همكاريهاي دو كشور را شاهد نباشيم، به اين دليل است كه عمران خان توان كافي براي خودنمايي در اين مورد را ندارد. مشكلات اقتصادي وسيع پاكستان باعث شده است تا اسلامآباد تلاش كند براي دسترسي به كمكهاي اقتصادي و مشوقهاي مالي از سوي عربستان و متحدانش، تا جايي كه ميتواند روابط خود را با تهران چراغ خاموش و پنهاني دنبال كند و همكاريهايش را در بوق و كرنا نكند.» به گفته اين ديپلمات پيشين «تفاوت پاكستان با كشورهايي مانند هند، چين و روسيه اين است كه توان اقتصادي اين كشور بسيار پايين است. به همين دليل مسكو، پكن يا دهلينو به راحتي ميتوانند روابط خود را با تهران آشكارا پيگيري كنند و در مقام مدعي با كشورهايي كه عليه ديپلماسي با تهران فعاليت ميكنند بايستند، اما پاكستان اين توان را ندارد و مجبور است روابط خود را با تهران از مزاحمان خارجي پنهان نگه دارد.»
عمران خان براي ايجاد تعادل در روابط اسلامآباد با رياض و تهران، منتظر يك فرصت براي خودنمايي است. رقابت و اختلافات دايمي ميان تهران و رياض، علني كردن رابطه صميمانه با هر دو كشور به صورت همزمان را براي اسلامآباد مشكل كرده است. ملازهي معتقد است: «تلاش عمران خان بيش از اينكه انتخاب ميان تهران و رياض باشد، اين است كه بتواند با ميانجيگري در روابط ناسالم ميان جمهوري اسلامي ايران و پادشاهي عربستان سعودي، نامي براي خود در دنياي سياست بسازد.» به اعتقاد اين كارشناس «پاكستان منفعتي از جبههگيري ميان تهران و رياض ندارد. هرچند رياض منافع اقتصادي و مالي بسيار بزرگي براي پاكستان تامين ميكند، اما ايران هم به عنوان همسايه غربي پاكستان، يك عنصر مهم و غيرقابل چشمپوشي در روابط خارجي اين كشور است، در نتيجه عمران خان مانند هر سياستمدار زيركي در پاكستان تلاش ميكند تا نوعي توازن در روابط خارجي ميان عربستان سعودي و ايران ايجاد كند. مهمترين عنصري كه اسلامآباد در تنظيم روابط خود با دو كشور رعايت ميكند، اين است كه تلاش ميكند روابطش با يكي از دو پايتخت باعث ايجاد حساسيت در ديگري نشود، به همين دليل عمرانخان مجبور است روي لبه يك تيغ بسيار باريك حركت كند.»
محسن روحيصفت معتقد است: «پاكستان كشوري نيست كه بخواهد يا بتواند رابطهاي خصمانه با ايران داشته باشد. در واقع روابط صميمانه با تهران، بخشي از استراتژي امنيت ملي پاكستان است و هر دولتي در اين كشور مجبور است، سطحي از همكاريها و روابط دوستانه را با تهران عملي كند. آنچه باعث ميشود اقداماتي مانند سفر رسمي در بالاترين سطح يا تبليغات وسيع در مورد همكاريهاي دو كشور را شاهد نباشيم، به اين دليل است كه عمران خان توان كافي براي خودنمايي در اين مورد را ندارد. مشكلات اقتصادي وسيع پاكستان باعث شده است تا اسلامآباد تلاش كند براي دسترسي به كمكهاي اقتصادي و مشوقهاي مالي از سوي عربستان و متحدانش، تا جايي كه ميتواند روابط خود را با تهران چراغ خاموش و پنهاني دنبال كند و همكاريهايش را در بوق و كرنا نكند.»