سرمربي را تنها نگذاريم
تقي آزاد ارمكي
تيم ملي ايران در جام ملتهاي آسيا بازيهاي قابل قبولي ارايه كرده و در شرايط خوبي قرار دارد. نقاط ضعف و قوت اين تيم به جاي خود، ولي در شرايط كنوني كه در ميانه جام 2019 قرار داريم، همه بايد از تيم ملي حمايت كنيم. حمايت از تيم ملي هم با اخراج مربي اين تيم سازگار نيست. اختلافاتي كه در چند روز اخير شدت گرفته، در جاي خودش بايد بررسي شود ولي كساني كه خواهان اخراج سرمربي تيم ايران در شرايط فعلي هستند...
عملا نسخه «خالي كردن پشت تيم» را تجويز ميكنند. اينكه در آستانه مرحله حذفي جام، هر كسي از بيرون يك لنگهكفش به سمت سرمربي تيم ملي پرتاب كند و اين كار خودش را مصداق ميهندوستي و وطنپرستي جا بزند، معنايي جز نامردي ندارد. دستكم پارهاي از اين بداخلاقيها با هدف بيرون راندن كارلوس كيروش و تصاحب موقعيت مساعد تيم ملي ايران در جام 2019 صورت ميگيرد. برخي از اين منتقدان، هدف حداقليشان اين است كه كيروش تيم ايران را به فينال جام ملتهاي آسيا نرساند يا قهرمان آسيا نكند ولي اين هدف ضدملي را در زير لواي دفاع از ايران و ايراني جا ميزنند. كيروش خلقيات خاص خودش را دارد. خلقيات او كه امروز پيش روي ما قرار نگرفته. او از اول چنين خلق و خويي داشت و با مديران بالادستياش درگير بود كم و بيش. چرا يكباره امروز عدهاي به اين فكر افتادهاند كه كيروش بايد از تيم ملي برود؟ به خاطر يك جمله كه بد ترجمه شده؟ قطعا مساله بسياري از اين افراد آن تكجمله نيست. اينها انگيزههاي ديگري دارند. تيم ايران امروز بايد با عمان بازي كند و بازي بعدي هم احتمالا به سراغ چين ميرود. پس مسير ما براي رسيدن به مراحل بالاتر جام هموار است. اگر اشتباه نكنم، در نيمهنهايي هم احتمالا به ژاپن ميخوريم. ژاپن هم تا جايي كه من ديدم، آن تيم جام جهاني نيست. بنابراين عدهاي به اين فكر افتادهاند كه روي «اسب برنده» شرطبندي كنند. ولي اين كار كه هنري نيست. اين كار عين بياخلاقي است. عدهاي سعي ميكنند هويت ملي ايراني را تحريك كنند بلكه از اين طريق بتوانند كيروش را زمين بزنند و خودشان سوار اسب برنده شوند. بوي قهرماني يا فيناليست شدن ايران در جام ملتهاي آسيا به مشامشان خورده است و قدرت ناشي از اين پيروزي را به نام خودشان يا به نام فردي همسو با خودشان ثبت كنند. ما بايد اجازه بدهيم كيروش كارش را تا آخر دنبال كند و اگر شكست خورد، كارنامه او را نقد كنيم نه اينكه در ميانه جام بر طبل اخراج كيروش بكوبيم. كيروش هشت سال سرمربي تيم ملي ايران بوده و ظاهرا اين ثبات و استمرار عدهاي را آزار ميدهد. ولي مگر او در اين هشت سال چه كرده؟ آيا جز اين است كه كيروش به تيم ملي ما نظم و نسق داده؟ تيم ملي امروز ما با تيم هشت سال پيش به كلي متفاوت است. تيم ملي الان ملك طلق هيچ بازيكني نيست. الان ديگر مثل قبل نيست كه يك بازيكن حق آب و گل در تيم ملي پيدا كند و سالها بازيكن ثابت تيم باشد. بازيكنان تيم عوض ميشوند و كيروش كاري ندارد كه فلان بازيكن در تورنمنت قبلي چقدر درخشيده است و چه گلهاي حساسي زده است. او با شرايط كنوني بازيكنانش كار دارد. اگر كسي در بهترين فرم ممكن باشد، در تركيب تيم جاي ميگيرد؛ در غير اين صورت يا از تيم خط ميخورد يا نيمكتنشين ميشود؛ ولو كه قبلا در اين يا آن بازي منجي تيم ملي شده باشد. كيروش بازيكنان اسم و رسمدار و مهم را در صورت لزوم از تيم كنار ميگذارد و بازيكنان ايراني ناشناختهاي را از گوشه و كنار جهان به تيم ملي اضافه ميكند. عملكرد او حرفهاي است؛ چه در انتخاب بازيكنان تيمش، چه در تعيين سيستم و تاكتيك بازي تيمش و چه در تعويضهايش حين بازي؛ البته كيروش اخلاق خاص خودش را هم دارد. اخلاق او شايد با اخلاق فلان آدم اخلاقي در جامعه ايران قابل مقايسه نباشد اما عملكرد او حرفهاي است و از اين جهت بايد قدردان او باشيم. كيروش يك مربي مستقل است و به حرف افراد غيرمسوول در خارج از تيم ملي گوش نميكند. عدهاي خارج از تيم ملي منافع خاصي دارند و يك مربي حرفهاي را دارند ميكوبند تا او كنار برود و به منافع خاص خودشان برسند. نميگويم همه منتقدين چنينند ولي نبايد اين جنبه ماجرا را هم ناديده بگيريم. فوتبال ايران اگر امروز از اين كارها و فشارهاي غيرحرفهاي زمين بخورد، ده سال عقب ميافتد. به نظر من اگر كيروش تيم را قهرمان كند يا حتي به فينال ببرد، ما بايد او را نگه داريم چراكه با كيروش به راحتي به جام جهاني بعدي هم راه پيدا ميكنيم. اجماع موسمي كنوني عليه كيروش، در صورت موفقيت ايران در جام ملتهاي آسيا، چندان نميپايد. فوتبال ايران اگر با كيروش قهرمان آسيا شود، مقدمات ورودش به ساحت بالاتري از فوتبال فراهم ميشود. اينطور نيست كه كيروش در حال ارتكاب خطاهاي مستمر باشد يا آنقدر پير باشد كه كنار گذاشتنش ضروري باشد. بهويژه اگر او ايران را قهرمان آسيا بكند، كنار گذاشتنش هيچ دليل موجهي ندارد. ما با كيروش دو بار به جام جهاني رسيدهايم و بار سوم هم ميتوانيم چنين موفقيتي را تجربه كنيم. حضور مستمر در جام جهاني، كمك شاياني به رشد فوتبال ايران ميكند. به هر حال فعلا بايد منتظر نتيجه كار كيروش در جام ملتهاي آسيا باشيم. اگر با او قهرمان شويم، ماندنش به صلاح فوتبال ايران است. به نظر من رفتار كيروش، اگرچه خالي از ايراد نيست، ولي در مجموع رفتاري غيراخلاقي نيست. او يك آدم حرفهاي است و متمركز مشغول انجام كار خودش است. حرفهاي بودن كيروش اجازه سهمخواهي به ديگران نداده است و همين منشأ بسياري از دشمنيها با كيروش شده. تيم ملي فعلي ايران را مقايسه كنيد با تيم ملي در دوران قبل از كيروش. قبلا تيم ملي ما بين دو، سه تيم بزرگ باشگاهي تقسيم ميشد و به همين دليل سرمربيان قبلي تيم ملي ما، يا مربيان استقلال بودند يا مربيان پرسپوليس. اما كيروش اين وضعيت را از بيخ و بن دگرگون كرده است و ظاهرا عدهاي از اين وضع بهشدت ناراضياند. اين بحث كه چرا باشگاه ما فقط دو سه بازيكن در تيم ملي دارد، ناشي از سهمخواهي و به كلي غيراصولي است.