گروه سياسي
گفتوگوي تاريخي مفصل «سيدمحمد موسويخوئيني»،دبير مجمع روحانيون مبارز و دادستان پيشين كل كشور همزمان در «ايرناپلاس» و روزنامه «سازندگي» منتشر شد؛ مصاحبهاي كه نكات تاريخي آن مدتي است محل حرف و بحث در فضاي سياسي و مجازي قرار گرفته و واكنشها به آن تمامي ندارد. تفسير از گفتههاي شيخ ساكت و رسانهگريز اصلاحطلبان متفاوت است؛ برخي حرفهاي او را «افشاگرانه» ميدانند و برخي «مغرضانه». با اين حال تاكنون واكنشها به صحبتهاي موسوي خوئيني بيش از آنكه در راستاي تاييد و تاكيد باشد با صحبتهاي او زاويه حاد داشته است. از همين روي شايد چند روز پس از انتشار سه قسمت اين مصاحبه، فرزند موسوي خوئيني تصميم گرفته در يادداشتي كه در اختيار «جماران» گذاشته لب به شكايت بگشايد و در مورد روند انجام اين گفتوگو نه در مورد محتوا توضيح دهد. در واقع «سيدحسين موسويخوئيني» وارد بحث تاريخي و محتوايي با منتقدان پدر نميشود و تنها گلايه ميكند كه چرا «هماهنگي» لازم براي انتشار صورت نگرفته است.
فرزند موسويخوئيني از نقش «ياسر هاشمي» در روند انجام اين مصاحبه با دبيركل مجمع روحانيون گفته كه به قول او در «انزواي رسانهاي و خاموشي» است. به گفته فرزند موسويخوئيني ماهها پيش ياسر هاشمي از پدرش خواسته تا براي درج در ويژه نامه سالگرد آيتالله هاشميرفسنجاني مصاحبهاي انجام دهد. موسويخوئيني هم در پاسخ ميگويد كه او در دوران مدير مسوولي روزنامه «سلام» از منتقدان جدي آيتالله هاشمي در دهه 70 بوده و تلويحا اشاره ميكند كه او انتخاب مناسبي براي انجام مصاحبه يادبود نيست. در نهايت اما اين مصاحبه انجام ميشود.
او همچنين توضيح داده پدرش اصرار داشته مصاحبههاي انتقادي براي درگذشتگان معمولا بيهوده خواهد بود و به محاق ميروند اما دستاندركاران اين ويژهنامه اصرار ميكنند كه ميخواهند مصاحبهاي چالشي داشتهباشند.
پسر موسويخوئيني در بند ديگري از يادداشت گلايه كرده كه توقع داشتهاند فرزندان و دستاندركاران مراسم بزرگداشت آيتالله هاشميرفسنجاني از انتشار مطالبي كه خلاف حرمت ايشان است جلوگيري كنند كه اين اتفاق نميافتد و البته گلايه ديگري دارد كه چرا خانواده هاشمي كه با اهتمام آنها اين مصاحبه انجام شده، مطالبي منتشر كردند كه منجر به بيحرمتي به راوي شده است. او مشخصا از محمد هاشمي و فاطمه هاشمي نام برده است.
به گفته حسين موسويخوئيني در حالي كه پدرش منتظر بوده تا پس از برگزاري مراسم گراميداشت ياد آيتالله هاشميرفسنجاني ويژهنامه به دستش برسد، اين مصاحبه در خبرگزاري ايرنا منتشر ميشود. پس از آن هم در 26 دي نسخهاي از ويژهنامه را براي موسويخوئيني ميفرستند و مشخص ميشود به صلاحديد ياسر هاشمي متن كامل در ايرنا و يك سوم آن در ويژهنامه منتشر شده است.
در واقع آنچه از يادداشت فرزند موسويخوئيني درمييابيم اين است كه هدف او از نگارش اين يادداشت توجيه يا توضيح فحواي كلام پدرش نيست و تنها به انتشار كامل سخنانش ايراد گرفته و البته بيخبري از رسانهاي كه قرار است مصاحبه را به چاپ برساند. در اين حال موسوي خوئيني بعد از اين مصاحبه نسبت به هيچ كدام از اظهارات واكنشي نشان نداده است، ترجيح داده سكوت كند و پسر از قول پدر گفته كه «با توجه به تسابق برادر و دختر آيتالله هاشمي در بيحرمتي به مدعو و با توجه به سلب مسووليت خانواده از كارهاي خواهرشان؛ پدرم راضي به مشقت يادگاران آن بزرگ نشدند. به هر حال واكنشهاي پس از نشر مصاحبه، براي پدرم تازگي، دشواري و هزينه نداشته است.»
از هاشمي تا چمران و امام موسي صدر
شهيد چمران و امام موسي صدر از ديگر چهرههايي هستند كه پس از آيتالله هاشميرفسنجاني مورد انتقاد موسويخوئيني قرار گرفته و روايتهايي از آنان در جريان مصاحبه به چشم ميخورد. علي جنتي يكي از چهرههايي است كه اذعان دارد گفتههاي خوئيني درست نيست.
او در مصاحبهاي با «ديدبان» گفته «با توجه به شناختي كه بنده از امام موسي صدر، آقاي چمران و آيتالله هاشميرفسنجاني داشتم، بخش قابل توجهي از اين مصاحبه را دور از واقعيت ميدانم.»
جنتي همچنين از اظهارات خوئيني در مورد امام موسي صدر و شهيد چمران گفته و توضيح داده «اظهارات اخير آقاي موسوي خوئيني در خصوص رابطه امام موسي صدر و شهيد چمران با انقلابيون ايران به دور از واقعيت است. كساني كه شهيد چمران را ميشناسند به خوبي ميدانند كه ايشان براساس احساس مسووليت و با انگيزه خدمت به شيعيان لبنان آمده بود؛ همسر آقاي چمران هم ابتدا به لبنان آمد اما چون اصالتا همسر ايشان امريكايي بودند و زندگي در لبنان براي وي غير قابل تحمل بود از شهيد چمران جدا شده و با دو فرزند شهيد چمران به امريكا بازگشت.»
او همچنين گفته در خصوص اين ادعا كه شهيد چمران با انقلاب همراهي نداشت گفته كه «شهيد چمران در سالهاي ابتداي انقلاب و در آن شرايط سخت مسووليت وزارت جنگ را قبول كرد رابطه او با امام (ره) هميشه توام با احترام متقابل بود.»
جنتي در مورد اين گزاره كه هاشمي هيچوقت در خط اعتدال نبوده نيز اظهار كرد «اينكه گفته شود ايشان اعتدالگرا نبود يا قانونگريز بود سخن نابجايي است. هاشميرفسنجاني همواره خود را وراي جناحها و گروههاي سياسي موجود در جامعه ميديد و سعي داشت همه جناحها و گروههايي را كه به انقلاب دلبستگي داشتند در كنار خود نگه دارد و در مسووليتها شريك كند. كارنامه آقاي هاشمي نشان ميدهد ايشان به معناي واقعي اعتدالگرا بود. اصولا شعار اعتدالگرايي را ايشان در جامعه مطرح كرد و تا پايان عمر هم با هر نوع افراط گرايي مخالف بود.»
اظهارات موسوي خوئيني كه ماجراي سفرش به لبنان و ديدار با امام موسي صدر را شرح داده و گفته بود كه آنها با نهضت انقلاب همراه نبودهاند واكنشهاي گستردهاي داشته است.
مهدي چمران نيز در گفتوگو با نامهنيوز توضيح داده «اينكه امام موسي صدر و دكتر چمران با نهضت انقلاب همراه نبودهاند حرف بسيار عجيبي است. دكتر چمران قبل از انقلاب اساسا براي مبارزه عليه رژيم شاهنشاهي به لبنان رفت. آنجا پايگاه ساخته و نيروهاي ايراني را تربيت ميكرد. همچنين از طريق مرحوم حاج احمد آقا با حضرت امام در نجف ارتباط داشت. امام موسي صدر نيز يك تحول بزرگ در شيعيان لبنان به وجود آورد. دكتر چمران در كنار او بود و توانستند هسته اصلي مقاومت لبنان را همان روز بكارند.»
چمران در مورد چرايي طرح اين اظهارات از سوي موسوي خوئيني نيز گفت: «ايشان از اول انقلاب هم نسبت به امام موسي ديد مثبت نداشتند؛ البته نسبت به دكتر چمران اينگونه نبود. براي همين هم در مورد امام موسي هميشه نكات منفي را يادآوري ميكنند... . اينها اشتباهات حافظه تاريخي است. اينكه امام موسي با نهضت انقلاب موافق نبود اصلا درست نيست. شايد با راه و روش ايشان موافق نبودهاند اما اينكه با نهضت مخالف بودهاند حرف عجيبي است».
سوپرچپ يا سوپرليبرال؟
اظهارات موسويخوئيني آنقدر براي سياستورزان عجيب بوده كه كسي همچون اسدالله بادامچيان، رييس شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي كه به اصولگرايان معتدل شناخته ميشوند هم به بخشهايي از آن پاسخ داده است.
بادامچيان در گفتوگو با خبرآنلاين به بخشي از مصاحبه خوئيني اشاره ميكند كه در آن هاشميرفسنجاني را سوپر چپ يا ليبرال ميخواند. بادامچيان گفته است «در مقام پاسخگويي يا تصحيح صحبت او نيستم. اينكه مطالبي كه نسبت به مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني گفته شده را سعي دارم اگر مطابق با واقعيت نباشد در حد خودم، آن را توضيح ميدهم. به عنوان كسي كه يك عمر با هم كار كرديم، قبل از سال 41 با ايشان در مكتب اسلام آشنا شدم و بعد از آن در نهضت امام با او كار كردم. سال 43 در زندان قزل قلعه هر دو شكنجه شديم و بعد هم با ايشان خيلي كار كردهام. در نظر دارم كه در ذهن نسل جوان ما مطلب غير واقعي در مورد ايشان و ساير افراد انقلاب نماند. والا يك كسي ممكن است آقاي هاشمي را يك محافظهكار يا انقلابي يا چپ يا راست بداند. اينها در فضاي آزادي بيان مسالهاي نيست. در مورد شخصيت مرحوم آقاي هاشمي بايد بگويم كه يكي از عناصر اصلي انقلاب اسلامي است و در اين شكي نيست. حالا اگر انقلاب اسلامي چپ است، راست است، افراطي است، محافظهكار است پس كل عناصرش هم بايد همين باشند درحالي كه انقلاب اسلامي هيچكدام از اينها نيست. انقلاب اسلامي با رهبري امام شروع شده و خط ارزشي است.»
او همچنين توضيح داد: «حالا آقاي هاشميرفسنجاني از آغاز يك روحاني است كه در قم بود. در خط انقلاب و امام فعاليت ميكرد. او مبارز و مقاوم و قوي بود. اينكه بگويند سوپرچپ بوده بيشتر خندهدار است. اينكه كسي بخواهد فردي مثل هاشمي را سوپرچپ يا ليبرال بداند، خندهدار است. يا اينكه او را در يك جريان اصلاحطلب محدود كند يا در جريانهاي چپ گرا يا راستگرا. حالا مثلا خط اعتدال يعني چي؟ اگر مقصود اعتدال به مفهوم صحيح و واقعي خودش است، خيليها معتدلند و اين طور نيست كسي كه خارج از اينها باشد، خارج از خط اعتدال است. حالا يك حزب اسم خودش را حزب اعتدال گذاشته باشد عنوان گزيني براي خود است؛ لذا معتقدم آقاي هاشمي كسي بود كه امام به او علاقهمند بود و او هم به امام عشق ميورزيد.»
اين عضو حزب موتلفه اسلامي به مساله ديگري كه اخيرا با مصاحبه خوئيني ايجاد شده است نيز پاسخ داد. بادامچيان در پاسخ به اين سوال كه آيا واقعا هاشمي در دستگيري 60،50 نفر از ملي مذهبيها نقش داشته تا روي آنها را كم كند، گفت «اين حرف آنقدر به دور از منطق است كه اصلا قابل بحث نيست. حالا مثلا رو كم كند، يعني چه؟»