درباره جدل روز گذشته كمال تبريزي و نيما حسنينسب
حاشيههاي عجيب يك برنامه
گروه فرهنگ و هنر
مهرزاد دانش و نيما حسنينسب در برنامه تلويزيوني «ميزانسن» كه با اجراي مهدي سجادهچي از شبكه شما پخش ميشود، فيلم سينمايي «مارموز» را مورد نقد و بررسي قرار دادند كه البته اين برنامه پس از پخش با عكسالعمل شديد كمال تبريزي مواجه شد. تبريزي كه خودش در اين برنامه شركت داشت در بخشي از حرفهايش خطاب به دو منتقد گفته است: « شبيه دو كوه منجمد متوقف شده بودند. نقد سفارشي و باسمهاي و خوشايند سيماي ميلي به همه جهان نميارزد چه رسد به حقالزحمهاي ناچيز از سوي سازمان...!»در بخشي ديگر از گلايه تبريزي آمده است: «ديشب به دعوت يك همكار قديمي كه البته از دشمنان خانه در دوران شمقدري بود به گمان اينكه توبه كرده در برنامه ميزانسن شركت كردم و در ادامه دو منتقد نامآشنا در نقدي كهنه و عقبافتاده بر مارموز، مدام مرا به تكرار ليلي و مارمولك تشويق ميكردند...»
حرفهاي تبريزي البته بيجواب نماند و هر دو منتقد در فضاي مجازي مطالبي كوتاه منتشر كردند. در بخشي از پست اينستاگرامي حسنينسب آمده است: «خطاي شما در ساخت فيلم بد و متحجر و كوچه علي چپ زنِ «مارموز» به كنار، نقش كليديتان در توليد يكي از مخربترين توليدات سينمايي اين سالها و اختلال در نظام توليد با پرداخت دستمزدهاي نجومي از منابع نامعلوم به زودي آشكارتر خواهد شد. افسوسم اما از اين است كه چرا در نقد مراعات كردم و در نقد كارگردانِ مارمولك و مارموز نگفتم در مارموز قصد كرديد راهنماي چپ بزنيد و به راست بپيچيد و ديديد كه نميشود. شما نميتوانيد، چون كاراكترِ قدرت خود شماهاييد و سخت است كه اين واقعيتِ تلخ را قبول كنيد يا ماجراها را جور ديگري جا بزنيد. يك مرور كوتاه روي عكسهاي 30 سال اخيرتان معلوم ميكند اين همه تيپسازي جور واجور و رنگ به رنگشدنها چه الگوي خوبي براي گريمور مارموز بوده است....» مهرزاد دانش هم سعي كرد به نوبه خود از برخوردش با فيلم مارموز دفاع كند. در بخشي از يادداشت دانش ميخوانيم: «آقاي تبريزي! منتقدان كارمند سازماني تشكيلات و يا نوكر شخصي جنابعالي نيستند كه وابستگي يا استقلالشان در نسبت با اينكه در خوشامد يا بدآمد از فيلمتان اظهارنظر ميكنند، تعريف شود. نه آن زمان كه در تعريف از «مارمولك» و «ليلي با من است» و «فرش باد» و نيمه اول طبقه حساس و نيمه اول امكان مينا نوشتم و نه آن زمان كه نقد منفي براي «طعم شيرين خيال» و «هميشه پاي يك زن در ميان است» و همين مارموز نگاشتم، خوشامد و بدآمد كسي برايم اهميت داشت. فيلم خوب بسازيد، تعريف ميكنيم، فيلم بد بسازيد، نه. اين نكته بديهي را به خاطر مبارك بسپاريد.