ونزوئلا و مخالفان
تاكنون دولتهاي برزيل، كلمبيا، پرو، اكوادور و كاستاريكا از امريكاي مركزي و جنوبي، رييسجمهور خودخوانده ونزوئلا را به رسميت شناختهاند. در مقابل با وجود آنكه دونالد توسك، رييس لهستاني مجلس اروپا حمايت خود را از گوآيدو اعلام كرد، كشورهاي اتحاديه مواضع مختلف گرفتند، كشورهاي اصلي اتحاديه نيز از به رسميت شناختن گوآيدو سر باز زدند. موگريني در بيانيهاي بر ضرورت توجه حكومت ونزوئلا به خواستههاي دموكراتيك و آزادي بيان تاكيد كرد. آلمان و انگلستان نيز حمايت خود را از مجلس ملي ونزوئلا اعلام كردند بدون اينكه نامي از گوآيدو به عنوان رييسجمهور ببرند. فرانسه از ضرورت بازسازي دموكراسي حمايت كرد. كوبا، بوليوي، مكزيك و اورگوئه نيز بر حمايت از دولت قانوني ونزوئلا تاكيد كردند و ضرورت گفتوگو با مخالفان را براي يافتن راهحلي مسالمتآميز يادآور شدند.
كشورهايي مانند آلباني و كوزوو به تاسي از درخواست ترامپ از گوآيدو حمايت كردند.
در بحران 48 ساعت گذشته زماني كه ترامپ به دخالت نظامي براي حمايت از رييسجمهور خودخوانده اشاره كرد، روسيه ضمن محكوم كردن هر گونه دخالت خارجي در ونزوئلا هر نوع دخالتي را كه منجر به عواقب ناخواسته شود، تهديد كرد. در اين ميان چين، ايران و تركيه نيز از حكومت قانوني مادور پشتيباني كردند و بر ضرورت حل مسالمتآميز مشكلات سياسي و اقتصادي و عدم دخالت بيگانگان تذكر دادند. تا در موقع نگارش اين يادداشت، حمايت قاطع ارتش ونزوئلا از حكومت قانوني، ضربالاجل براي خروج ديپلماتهاي امريكايي و برگزاري گسترده تظاهرات خياباني عليه حكومت مادورو همچنان ادامه دارد. اما نه تنها مردم ونزوئلا بلكه ناظران بينالمللي كه اخبار كودتا و مقاومت دولت فعلي ونزوئلا را پيگيري ميكنند، اين سوال جدي را از خود ميپرسند كه چه چيزي در انتظار ونزوئلاست؟
ونزوئلا در وضعيت بحراني اقتصادي به سر ميبرد. اين وضعيت به خاطر تحريمهاي سخت امريكا عليه اين كشور به ويژه از سال 2017 توسط ترامپ است. اقتصاد اين كشور به خاطر تحريمها و به خاطر تصميمات نادرست حكومت صدمه خورده است. روند دولتي كردن شركتها و كارخانهها به ضرر توليد و افزايش اختلاس رقم خورده است. در سالهاي گذشته هر چند هوگو چاوز ظرفيت و قدرت بيشتري براي مهار تحريمها و مقابله با تورم داشت، دولت مادورو ناتواني بيشتري نشان داده است. مادورو پس از به دست گرفتن قدرت در سال 2013 خود را ادامهدهنده راه چاوز معرفي كرد در حالي كه در چند سال اخير او به روشني دست به تصفيه نخبگان دوران چاوز زد. مادورو در سخنرانيها به مردم ميگويد كه چگونه چاوز در هيئت يك پرنده بر او ظاهر شده و به او امر كرده تا هدايت ونزوئلا را بر عهده بگيرد ولي چنين افسانهسراييهايي استفاده از كاريزماي چاوز تا كي ميتواند ضعفهاي مديريتي او را بپوشاند، سوالي است كه جوابش را بايد در خيابانهاي ناآرام ونزوئلا جستوجو كرد.
بدون شك تحريمهاي امريكا مستقيما بر مردم تاثير گذاشته و يكي از عوامل به خيابان كشانيدن آنها همين سختي معيشت است. در كشوري كه درآمدهاي ملي به ميزان 75 درصد به فروش نفت متكي است، محدوديت فروش نفت و افت قيمت آن از هر بشكه 111 دلار در سال 2014 تا 27 دلار در سال 2016 اقتصاد ونزوئلا را به استيصال رسانيده است. كاهش درآمدها از 150 ميليارد دلار به نصف يا كمتر از آن، قدرت مانوري براي دولت باقي نگذاشته، خصوصا بحران اختلاس و نظاميگري نيز وضعيت را وخيمتر كرده است. امريكا به دنبال سرنگوني دولت سوسياليستي ونزوئلاست تا مانع از كوبايي شدن اين بخش از قاره امريكا شود. طبيعتا هيچ دولتي در قاره امريكا توان مقابله با تحريمهاي كمرشكن ترامپ را ندارد. مادورو ناگزير از گفتوگو با مخالفان، ايجاد فضاي بيشتر، مقابله بهتر با اختلاس و تقويت روابط با كشورهاي غيرمتعهد، اتحاديه اروپا، چين و روسيه است. حكومت قانوني ونزوئلا و متحدان او بايد مانع از افتادن كشور به درگيريها و جنگ داخلي بشوند. در اين ميان همه بازنده خواهند بود حتي ترامپ كه چشم به منابع سرشار نفتي ونزوئلا دوخته است. مادورو دو راه پيش رو دارد. يك، گفتوگوي سازنده با مخالفان، ايجاد فضاي باز سياسي، تلاش براي مديريت بهتر اقتصادي- سياسي و مبارزه گسترده با فساد افسارگسيخته. دو، راه سركوب خونين مخالفان را پيش بگيرد كه در اين صورت ناخواسته راه را براي امريكا باز خواهد كرد. به نظر ميرسد، راه سومي فعلا پيش پاي مادورو نخواهد بود.