برخيز و اول بكش (143)
فصل چهاردهم
گله سگهاي وحشي- عملياتهاي خودسرانه
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
بنگال يك ارتباط رمزدار را بين دفترش در ناصره و پستهاي فرماندهي داگان در مرز شمالي و داخل لبنان برقرار كرده بود. افرئيم اسنه كه در آن زمان افسر ارشد در فرماندهي شمال بود با اشاره به يادآوري اولينباري كه بنگال او را از فعاليت مخفي آگاه كرده بود، گفت: «اولين چيزي كه او نشانم داد، گوشي بود و گفت كه به اين ترتيب يهوشا (ساگوي) نميتواند گوش بدهد و آمان ميتواند خودش را به درياچه بيندازد.» اسنه گفت كه رفتار بنگال و ايتان «نسبت به ساگوي كه يك كبوتر احمق بود و سعي ميكرد كه هر ابتكار اوليه را داغان كند، درست بود.»
مدتي طول نكشيد كه ساگوي نزد نخستوزير بگين رفت تا از بنگال و داگان شكايت كند كه آنها از اجساد تروريستهايي كه در نبرد كشته شده بودند، تله انفجاري درست ميكنند. بنگال نتيجه گرفته بود كه ظاهرا آمان توانسته تلفنهاي رمزي او را شنود كند. او گفت: «ما گزينه ديگري نداشتيم جز اينكه براي اينكه مخفيكاري خودمان را ادامه دهيم، مجبور شديم كه تمام مباحث را چهره به چهره كنيم.» هفتهاي يكبار ايتان از تل آداشيم، دهكده كشاورزي كه او در آن زندگي ميكرد، به نزديكي مقر فرماندهي شمال در نزديكي ناصره، رانندگي ميكرد تا با بنگال ملاقات كند و حركتهاي بعديشان را در جنگ سايهاي طراحي كنند. باز هم با اين حال، هنوز همه چيز را نميشد مخفي نگه داشت. در اوايل سال 1980، عناصر مختلفي در ايدياف به هدايت ساگوي اقدام به مطلع كردن زيپوري، معاون وزير دفاع كردند كه بنگال در داخل لبنان عمليات خودسرانه انجام ميدهد. آنها به زيپوري روي آورده بودند، زيرا ميدانستند كه او تنها سياستمداري است كه جرات دارد درباره آنچه در آنجا ميگذرد، صحبت كند. زيپوري گفت: «آنها به من درباره انفجارهايي كه در لبنان روي ميدهد و حتي اينكه يانوش جادهها را توسط نيروهاي ايدياف مينگذاري ميكند به طوري كه انگار ساف پشت آن است، سخن گفتند.»
در ماه ژوئن، زيپوري شنيد كه در يك عملياتي كه دو ماه پيش صورت گرفته به جاي آنكه افراد ساف كشته شوند، زنان و كودكان توسط يك خودروي بمبگذاري شده در يك جاده اصلي در بخش غربي جنوب لبنان كشته شدند. بنگال گفت: «رافوئل اين عمليات را براي تاييد به طبقه بالا نبرده بود، زيرا ميترسيديم كه مجوز اين نوع كار را نگيريم.» فرماندهي شمال در گزارشهاي ارتش و عمومي اظهار كردند كه عمليات توسط يكي از شبهنظاميان داخلي جنوب لبنان صورت گرفته كه اين كار شدني بود اما در كل حقيقت نداشت. بنگال گفت: «ترتيبي داده شده بود كه يكي از خودروها لايي بكشد. دو خودرو آتش گرفتند و منفجر شدند. آيا من ميتوانم به شما بگويم كه در آنجا ستارههاي بزرگي وجود داشتند؟ نه، در آنجا هيچ ستارهاي نبود. اما ما چند تا عمليات را محو كرديم.» زيپوري گفت: «من فكر كردم كه اين يك چيز وحشتناك است.» او از بگين كه حالا به خاطر آنكه وايزمن در ماه مه استعفا داده بود، وزير دفاع هم بود، درخواست كرد كه بنگال و داگان را از ارتش بيرون بيندازد. «مناخيم، ما يك دولت فرمانروايي هستيم. هر كاري كه ارتش ميكند، بايد با مجوز كابينه انجام دهد و اگر چنين چيزي براي بحث به كابينه بيايد، نظر خودم را ميگويم. اما اين مورد نيامده و هيچ كس هم مجوز نداده.»
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه.