برخيز و اول بكش (168)
فصل شانزدهم
پرچم سياه – بركناري شارون و ارتقاي جايگاه عرفات
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
در پايان، طرحهاي شارون كه براي يك جنايت جنگي عامدانه طراحي شده بود به دليل بيانصافيها كنار گذاشته شد. بگين تحت فشار شديد از سوي جامعه اسراييل و بعد از انتقادهاي شديد بينالمللي مجبور به تشكيل يك كميته تحقيق و تفحص قضايي براي قتلعام اردوگاههاي پناهندگان بيروت شد. رياست اين كميته با قاضي اسحاق كاهان، رييس ديوان عالي بود اما فرد واقعي پشت آن آهارون باراك، دادستان كل با وجدان و صاحبنظري بود كه مانع كشتن تروريستهاي نايروبي شده بود و از آن زمان به بعد به عنوان قاضي دادگاه عالي منصوب شده بود . براي مدت سه ماه اين هيات شواهد را از تمام اسراييليهايي كه درگير بودند، شنيد و هزاران سند را بررسي كرد.
اين كميته و شاهدان آن اولين ضربه را به قدرت انحصاري شارون زدند. بعد از آنكه رييسان دفاع و نهادهاي اطلاعاتي به سوالات نافذانه باراك گوش دادند، زمان زيادي طول نكشيد كه متوجه شدند شغلشان در معرض خطر است . آنها سريعا وكيلاني را استخدام كردند كه اين وكلا به موكلان تعليم دادند كه گناه را به گردن ديگري بيندازند. كميسيون به زودي صحنه اتهام زدن به يكديگر شد.
كميسيون كاهان يافتهها و توصيههاي خود را در 7 فوريه 1983 منتشر كرد. در اين يافتهها، مسووليت مستقيم كشتار با فالانژها بود اما كميسيون حكم راند كه برخي اسراييليها بايد پاسخگو باشند: «نظر ما اين است كه اگر نيروهاي مسلح فالانژ در آنجا اقدام به اين كار كردند بايد ترسي از كشتار در اردوگاهها در هر كسي كه با آنچه در بيروت رخ داد سروكار داشت، برميخاست.» كميسيون يافت كه نخستوزير بگين، «تا اندازهاي مسووليت» دارد اما اكثر اتهامات بر عهده شارون، وزير دفاع، ايتان، رييس ستاد و ساگوي، رييس امان، به همراه برخي افسران ارشد و رييس موساد آدموني افتاد. كميسيون توصيه كرد كه شارون را سريعا بركنار كنند.
شارون از استعفا خودداري كرد و به همين خاطر بگين و وزيرانش او را اخراج كردند.
سپس در 15 سپتامبر سال 1983، خود بگين، سرخورده از نااميدي و تاسف، از نخستوزيري استعفا داد و اسحاق شامير جاي او را گرفت.
تا زماني ديگر، شكار عرفات خاموش شد. شكست شكار بيرحمانه عرفات از سوي شارون و آسيبهاي بيشماري كه اين شكار به وجود آورد، شأن و جايگاه عرفات را بالاتر برد. اكنون عرفات يك وجهه بينالمللي پيدا كرده بود . اكثر جهان حالا او را يك دولتمرد ميدانستند تا يك تروريست ساده. گيلبوآ گفت: «به تدريج اين آگاهي رشد يافت كه عرفات يك مساله سياسي است و او را نبايد به عنوان يك هدف براي ترور ديد.»
گيلبوآ ادامه داد: «البته هر كسي در سازمان او يك مساله كاملا متفاوتي را داشت .»
پايان فصل شانزدهم
ادامه اين پاورقي از سال آينده منتشر خواهد شد.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه