ركن چهارم دموكراسي در معرض خطر است
طنز ماجرا آنجاست كه دغدغههاي مردم درباره گرانيها از طريق همين مطبوعاتي به گوش مسوولان ميرسد كه خودشان به شكل مشقتباري در حال گذران روزانه امورات خود هستند و همان اقتصاد نيمبند اين حوزه كه بارها به آسيبشناسي آن پرداخته شده نيز بر اثر افزايش لجامگسيخته قيمت ملزومات اين صنف، لطمه اساسي ديده است.
جناب آقاي دكتر روحاني!
هيچ مسوولي اهميتي براي رشد سيصد درصدي اقلام اصلي انتشار مطبوعات نظير كاغذ و زينك قائل نشده و رسالتي براي به تعادل رساندن قيمت احساس نكرده است. ميدانيد تامين كاغذ داخلي كاملا به خارج از كشور و قيمت ارز وابسته است. در ماههاي گذشته با توجه به نامشخص و غيرشفاف بودن ميزان تخصيص ارز 4200 توماني به واردات كاغذ، نبود معيارهاي مشخص براي انتخاب شركتهاي واردكننده كاغذ با ارز دولتي و در پرتو بيتوجهي كامل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بر امر توزيع آن، تقريبا مطبوعات نتوانستند از اين ظرفيت بهرهاي ببرند. همچنين ميانگين تخصيص يارانه به مطبوعات و ملاكهاي توزيع عادلانه آن نيز دچار ابهامات جدي است و در آخر مشخص نشد يك رسانه پرتيراژ و اثرگذار چرا مقدار كمتري يارانه نسبت به يك روزنامه كه صرفا براي همين تخصيص يارانه و دريافت كاغذ منتشر ميشود، دريافت كرده است! به اين آشفته بازار، بيثباتي مديريتي در معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد و خالي بودن كرسي معاون را نيز اضافه كنيد. گويي مطبوعات اين مرغ عزا و عروسيخوان ايران، بيپناهتر و يتيمتر از گذشته به حال خود رها شدهاند. شرايط رسانهاي كشور از حيث محدوديتهاي بعضا سليقهاي در انتشار مطالب و وضعيت معيشت اقشار متوسط علاقهمند به مطبوعات، اجازه رشد قيمت فروش تكنسخهاي را نميدهد. وضعيت توزيع آگهيهاي دولتي نيز در بدترين شرايط خود از نظر تبعيضهاي غيرحرفهاي و تخصصي قرار دارد و هشدارهاي گاه و بيگاه اهالي رسانه، راه به جايي نميبرد.
جناب آقاي رييسجمهور
مطبوعات به عنوان ركن چهارم دموكراسي و يكي از كالاهاي سبد فرهنگي خانوار سالهاست سهم خود از اين سبد را به دلايلي كه در بالا به بخشي از آن اشاره شد از دست دادهاند. شما پيش از تشكيل دولت تدبير و اميد در شعارهاي انتخاباتي خود، بارها به اهميت گردش آزاد اطلاعات و نقش مطبوعات در آن پرداخته و از گشايش در اين عرصه خبر داده بوديد. شوربختانه ما نمايندگان امضاكننده اين نامه كه مدير مسوول سه روزنامه سراسري كشور هم هستيم در آستانه سال 98 هشدار ميدهيم اگر فكر عاجلي به حال اقتصاد مطبوعات و انجام وظايف دستگاههاي مسوول در قبال ملزومات انتشار مطبوعات نشود، سال آينده بايد مطبوعات مستقل را در موزههاي اين كشور به نظاره نشست و پيشخوان روزنامهفروشيها احتمالا جز چند روزنامه وابسته به نهادهاي دولتي و عمومي و يكي، دو روزنامه بخش خصوصي كه توانستهاند ارزش افزوده كافي را ايجاد كنند، خالي از برندهاي اين حوزه خواهد شد.
انتظار ميرود پيش از چنين فرجام شومي، براي مديريت آن كه امر دشواري نيست، دستورات لازم را صادر فرماييد.
الياس حضرتي، نماينده مردم شريف تهران، ري، اسلامشهر و شميرانات و مدير مسوول روزنامه اعتماد؛
مصطفي كواكبيان، نماينده مردم شريف تهران، ري، اسلامشهر و شميرانات و مدير مسوول روزنامه مردمسالاري؛
محمدعلي وكيلي، نماينده مردم شريف تهران، ري، اسلامشهر و شميرانات و مديرمسوول روزنامه ابتكار.
راهي جز اصلاحات نداريم
طبيعتا اگر نتوانند خودشان را با نيازها و تحولهاي جامعه تطبيق دهند، طبيعتا اعتماد اجتماعي به آنها كاهش پيدا ميكند. هرچند اصلاحطلبان نسبت به جريانهاي ديگر حاكم بر كشور شرايط بهتري را در اعتماد اجتماعي دارند اما به هرحال آن اتفاق رخ داده و اصلاحطلبان با كاهش اعتماد روبه رو شدهاند. اما مساله اصلاحات يك مساله عامتر از اصلاحطلبان است. در جنبشهاي يك سده اخير تمام تلاش جامعه ما اين بوده كه بتواند با تلاشهاي اصلاحطلبانه در مسير بهتر زندگي كردن، پيشرفت و توجه به اعتقادات ملي و ديني خودش پيش برود. در دوره طاغوت بود كه بحث اصلاحطلبي پاسخ نداد و نهايتا انقلاب صورت گرفت. هرچند كه انقلاب اسلامي هم اساسا ماهيت اصلاحطلبانه دارد اما به هرحال تركيبي از انقلاب و اصلاح شد. نهايتا اما مسير سعادت مردم در اصلاحات درست و فهم درست از تحولات اصلاحي ميگذرد. بنابراين همه جريانات سياسي به خصوص اصلاحطلبان بايد كمك كنند تا مسير اصلاح جامعه فراروي مردم قرار بگيرد و اصلاحطلبي بتواند با درك درست از شرايط به جاي مسيرهاي ديگري كه در جامعه وجود دارد، همين مسير را طي كند. طبيعتا حزب «مجمع ايثارگران اصلاحطلب» هم اگر درست رفتار كند و منطق زمانهاش را درك كند، به نيازهاي تاريخي و بنيادهاي فرهيختگي جامعه و دردهاي تاريخي ما توجه كند و بر آن نيازها و دردها تكيه كند و با توجه به اسمي كه روي خودش گذاشته يعني ايثارگري در عمل نشان دهد كه براي ملتش اهل ايثار و گذشت و فداكاري است، ميتواند اين ادبيات را كه ما راهي جز اصلاحات براي برون رفت از مشكلات و تنگناهايمان در كشور نداريم، تقويت كند.
اصلاحطلبان يك مجموعه و طيف وسيعي از اقشار، اصناف و شخصيتهاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي هستند. بخش مهمي از اصلاحطلبان كساني هستند كه در عرصه ايثارگري و دفاع مقدس نقش فعالي داشتند و جزو نيروهاي اصلي نقشآفرين در دفاع مقدس بودهاند و طيف وسيعي را به خودشان اختصاص ميدهند. در دهه اول انقلاب كه مهمترين تهديد ايران و سرزمين ما صورت گرفت؛ هويت اعتقادي و ملي ما به چالش كشيده شد و با ديكتاتور بزرگي به نام صدام مواجه بوديم، ايثارگران با درك شرايط زمانه وارد صحنه شدند و با همه وجود تلاش كردند كه از اين سرزمين به عنوان يك ميراث مقدس پاسداري شود و حتي يك سانت از آن كسر نشود. البته ايثارگران با گرايشها و ديدگاهها و تعلقات مختلف مجموعهاي از آحاد كشور و جامعه را به خودشان اختصاص ميدادند و متعلق به جريان يا نگاه خاصي نميشدند. مجموعهاي از اين ايثارگران در نوع نگاه، رويكرد و فهمشان از شعارهاي اصلي انقلاب كه بحث آزادي، استقلال و عدالت و كرامت بود، بعد از پايان جنگ به خيل عظيم اصلاحطلبان پيوستند و اساسا با آن ديدگاه به اداره كشور نگاه ميكردند. بخشي از جريان ايثارگران متعلق به جبهه اصلاحات كه نقش مهمي را در دهه اول ايفا ميكرد، به اين جمعبندي رسيد كه جامعه امروز ما نيازمند احياي آن فرهنگ است؛ فرهنگي كه ازخودگذشتگي دارد، نه براي خودش بلكه براي ملتش تلاش ميكند و بهشدت مخالف هرنوع رانت و فساد است. فرهنگي كه مخالف اين است كه ارزشهاي بنيادين انقلاب مردم كه اساس آن تكيه بر مردم، آزادي و نگهداشتن حرمت همه ايرانيان بوده است، گرفتار افكار و اشكال ديگري شود. بنابراين جامعه امروز ما نيازمند آن فرهنگ ايثارگري است. نيازمند اين است كه كساني بيايند كه به جاي توجه به خود، به جاي نگاه به ماديات و تجملات و نگاه به حزب و جريان خود، به مردم و به جامعه توجه كنند. چيزي كه امروز جامعه ما بهشدت از آن آسيب ميبيند، خودخواهيهاي بسيار نگرانكننده است. لذا نهايتا به اين نتيجه رسيديم كه در كنار احزاب اصلاحطلب، حزبي به نام «مجمع ايثارگران اصلاحطلب» را تشكيل بدهيم كه هم به تعمير جريان اصلاحطلبي كمك كند و هم ارزشهاي بنيادين ايثارگري را احيا كند؛ ارزشهايي شامل از خودگذشتگي، فهم درست از دين، دفاع از عدالتخواهي و آزادي مطرح شده در قانون اساسي.