مدير كل هنرهاي نمايشي از پرداخت مطالبات هنرمندان خبر داد
پدر بدهكار به خانواده
بابك احمدي
سرانجام قرعه فال به نام تئاتر افتاد و قرار شد بعضي گروههاي نمايشي طلب خود از اداره كل هنرهاي نمايشي را وصول كنند. شهرام كرمي، مدير كل هنرهاي نمايشي همين روز گذشته درباره وضعيت تسويه تعهدات مالي اين اداره كل در سال ۹۷ گفت كه تلاش ميكند در روزهاي باقيمانده سال جاري يكسري ديون و تعهدات مالي در زمينه حمايت از توليد و اجراي عمومي آثار را تسويه كند. روي صحبت در اين يادداشت مستقيم متوجه مدير كل نيست و تنها بخشي از آنچه در ادامه ميآيد بر عهده اوست، اما به هر حال شهرام كرمي مسوول نهايي شناخته ميشود. شما تصور كنيد يك بازيگر، كارگردان، نويسنده، اصلا يك انسان، خارج از تمام معادلات مرسوم هنري و تئاتري به حرفه شريف نانوايي، نجاري يا برقكاري اشتغال دارد. اين انسان متعهد و زحمتكش پروژهاي را ارديبهشت 97 به پايان رسانده ولي كدام يك از ما يا صنف نانوايان ميپذيرد 10 ماه بعد با او تسويه حساب مالي شود؟ چراكه به گفته مدير كل قرار است، تعهدات مالي در حمايت از اجراها تا پايان سال تسويه شود.
ماجرا زماني گزندهتر به نظر ميرسد كه بدانيم بخشي از اين مطالبات (سه ميليارد تومان) مربوط به تعهدات سال 96 است و باقي مبلغ بدهي (حدود ۶ ميليارد تومان) به تعهدات سال 97 اختصاص دارد. يعني تا اينجاي كار 9 ميليارد تومان بودجه فقط براي پرداخت بدهي اداره كل به هنرمندان نياز است، در حالي كه اداره كل تمام طول سال نتوانست 10 ميليارد تومان بودجه دريافت كند. در چنين وضعيتي است كه معتقدم شهرام كرمي حتي اگر توانايي فعالسازي ظرفيت موجود در نهادها و وزارتخانههاي ديگر از جمله شهرداري و وزارت صنعت، معدن و تجارت يا بودجه فرهنگي موجود در وزارت نفت و پتروشيمي و غيره را هم داشته باشد، باز هم ابزار چنداني براي پيشبرد اهداف ذاتي خود در اختيار ندارد. توجه بيشتر در كلام مدير كل هنرهاي نمايشي نشان ميدهد، او حتي در لحظه صحبت درباره مساله بدهيها اميد خاصي به جذب اعتبار مورد نظر نداشته، چراكه ميگويد: «اميدواريم نصف اين مبلغ را تامين كنيم.» عاملي كه موجب ميشود، كرمي دست طلب خود را به سوي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دراز كند. «با توجه به اينكه اعتبار مصوب ما كمتر شده بود، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و معاون هنري وزير ارشاد به ما كمك ميكنند تا اعتبار مورد نياز براي تسويه تعهدات خود در زمينه حمايت از توليدات و اجراي عمومي آثار را تامين كنيم.»
تجربه يكي، دو سال اخير هم كه نشان ميدهد، درخواست حمايت از معاون هنري بيشتر به پرتاب تير در تاريكي ميماند. واقعيت اين است كه امكان دارد تزريق پول نفت در اقتصاد كشور به عنوان يارانه و بودجه ايراد باشد اما يقينا بهترين محل تزريق اين بودجه، عرصه فرهنگ و هنر است. اداره كل هنرهاي نمايشي بيپول در نهايت سرنوشت پدري را پيدا خواهد كرد كه جيبش خالي است ولي موظف است براي سال نوي خانواده و فرزندان برنامهريزي كند. از حالا ميتوان پيشبيني كرد كه برنامههايش چطور با چالش مواجه خواهد شد.