رسول منتجبنيا:
اشتباه اصلاحطلبان، قطع ارتباط با مسوولان ارشد نظام بود
« اشتباه اصلاحطلبان، قطع شدن ارتباط اصلاحطلبان با مسوولان ارشد نظام بود، اصلاحطلبان امروز بايد از گذشته درس گرفته و اجازه ندهند كسي يا جرياني ميان آنان و سران نظام قرار بگيرد، بعد از تندرويهايي كه عده خاصي از فعالان سياسي در دوره اصلاحات و بعد ازسال 88 انجام دادند رابطه ساختاري اصلاحطلبان با سران نظام دچار مشكل شد، اكنون زمان آن فرارسيده است كه اصلاحطلبان ارتباط ساختاري خود را با سران نظام بهبود ببخشند» اينها جملاتي است كه رسول منتجبنيا، عضو ارشد حزب اعتماد ملي ميگويد. رسول منتجبنيا در گفتوگو با سايت نداي ايرانيان و ايسنا به تشريح وضعيت اصلاحطلبان پرداخته است. چكيده اظهارات قائم مقام دبير كل حزب اعتماد ملي به شرح زير است.
افكار عمومي جامعه ما اين روزها بيش از هر چيز اصلاحطلبان و گفتمان اصلاحطلبي را ميپذيرد. پس از انتخابات خرداد 92 و حتي كمي پيش از آن اين گفتمان اصلاحطلبي است كه گفتمان غالب جامعه شده بود و اغلب طيفهاي اجتماعي امروز ايران نسبت به اين گفتمان غالب تمايل دارند.
از نظر افكار عمومي و مقبوليت در ميان مردم اصلاحات در وضعيت مطلوبي قرار دارد. دردولت يازدهم هم كه به واسطه حمايتهاي برخي فعالان سياسي اصلاحطلب روي كار آمد، روحيه اصلاحطلبي غالب است.
دكتر حسن روحاني، با شعارها و گفتماني نظر طبقه اجتماعي نزديك به اصلاحطلبان را جمع كرد كه همان شعار و گفتمان اصلاحات بود. در طول يك سال و چند ماهي كه اين دولت روي كار آمده است، گفتار و رفتار رييسجمهور يازدهم بيش از هر چيز به گفتمان اصلاحات نزديك است.
آنچه اكنون فعالان سياسي اصلاحطلب را نگران كرده است، اين است كه بخشي از اركان نظام جمهوري اسلامي با دولت روي كار آمده همراهي نميكند. مجلس شوراي اسلامي به عنوان بازوي نظارتي و قانونگذاري كشور همراهي لازم را با دولت ندارد.
در مجلس شوراي اسلامي كساني ميدانداري ميكنند كه به طور كلي، حضور اصلاحطلبان در مناصب مديريت اجرايي كشور را برنميتابند. اين وضعيت مشخص اصلاحات در شرايط امروز است. دولت اصلاحطلبان را ميپذيرد اما برخي جريانهاي سياسي كه پايگاهي در حاكميت دارند وجود جريان اصلاحطلبي و گفتمان اصلاحات را نميپذيرند.
وضعيت اصلاحطلبان و اصلاحطلبي در طول چند سال اخير بهتر از گذشته شده است. به طور واضح ميتوانم ادعا كنم، بعد از ناتواني دولتهاي نهم و دهم از اجراي وعدهها و شعارهاي خود و ناكارآمدي مديريتي كه در هشت سال اخير شاهد بوديم، دوباره اكثريت جامعه به گفتمان تغيير وضع موجود روي آورد و باز هم ميتوان ادعا كرد كه نماينده گفتمان تغيير در وضع موجود اصلاحطلبان هستند.
در راس اصلاحطلبان يا به تعبيري بهتر جريان اصلاحطلبي، كساني قرار دارند كه در پيروزي انقلاب اسلامي سهم موثري داشتند و پس از آن هم در جنگ تحميلي نقشي موثر و پررنگ ايفا كردند. در راس جريان اصلاحات كساني قرار دارند، كه بخش زيادي از عمر خود را صرف انقلاب اسلامي و آرمانهاي انقلاب و امام (ره) كردند و اكنون هم در اين راستا گام برميدارند.
افراد شاخص جريان اصلاحطلبي آدمهاي بيريشهيي نيستند. واضحتر بگويم سوابق مشخص انقلابي افراد حاضر در جبهه اصلاحات و وفاداري آنها به نظام جمهوري اسلامي مهمترين دليل من براي رد ادعاي مخالفان حضور اصلاحطلبان در صحنه است. به طور مثال من 53 سال است كه همراه انقلاب بودم از سال 40 يا 41 همراه امام(ره) بوديم واكنون هم تلاش ميكنيم تا درخط امام(ره) و مسير انقلاب گام برداريم، نه تنها من اغلب اصلاحطلبان چنين سوابقي دارند.
اصلاحات براي بهبود وضع موجود در چارچوب نظام جمهوري اسلامي آمد. اصلاحطلبان در نظر داشتند و اكنون هم به دنبال اجراي قانون اساسي و پرهيز از انحرافات بودهاند. اصلاحات تعريف شد تا مردمسالاري، دموكراسيخواهي، مبارزه با فساد، قانونگرايي و عقلگرايي بر مبناي جمهوري اسلامي باشد.
برخي فعالان سياسي، متاسفانه به اشتباه اصلاحات را براندازي معني كردند و برخي ديگر غرضورزانه يا از روي ناآگاهي تندرويهايي انجام دادند كه بيشتر بهانه آفريد.
اصلاحطلبان از همان روزهاي آغازين ميخواستند و اكنون هم به دنبال اصلاح نابسامانيها بودند. ما معتقديم نظام جمهوري اسلامي در انقلاب و راه امام(ره) ريشه دارد بنابراين نظام را از خود ميدانيم و اصلاحات از همان ابتدا براي اعتلاي اين نظام گام برداشت.
اصلاحات دوم خرداد 76 براي اصلاح ساختارهاي ناكارآمد اداري و حفظ ساختار نظام جمهوري اسلامي و تقويت آن آمده بود. رهبران اصلاحات هم اين نظر را قبول دارند، از آقاي خاتمي تا آيتالله هاشمي رفسنجاني اين نظر را قبول دارند كه اصلاحات به دنبال بهبود وضع، اجراي قانون و حفظ نظام است.
يكي از اهداف مشخص اصلاحطلبان، اصلاح نظام اداري ناكارآمد بود. اگر هم افراد شاخص اصلاحطلب از فساد اقتصادي و اداري دورهيي انتقاد كردند؛ گام برداشتن در جهت آرمانهاي اصلاحطلبي بود و اكنون هم اصلاحات در ذيل همين مفهوم معنا پيدا ميكند. اختلاس و دزدي و سوءاستفاده شايسته نيست.
گفتمان واقعي اصلاحات ميگويد عبور از قانون با روح جمهوريت در تناقض است. از همان ابتدا بهترين راه را براي نجات كشور اصلاحات ديديم، پس اصلاحطلبي به معناي براندازي نيست، بلكه حركت به سمت شايستهسالاري است. متاسفانه برخي حوادث 88 را امروز بهانه قرار دادند تا بدين ترتيب جريان اصلاحطلبي را متوقف كنند. ما معتقديم اگر اصولگرايان منصف هم فكر كنند، در نهايت اصلاحطلبي را برخواهند گزيد و بر راه اصلاحطلبي صحه خواهند گذاشت.
فعالان سياسي تندرو در هردو جناح و جريان فكري كشور حضور دارند. اما نبايد كنترل يك جريان به دست گروههاي تندرو و منفعتطلب بيفتد برخي منافعشان در شرايط فعلي اقتضا ميكند اصلاحطلبان خارج از چارچوب نظام تعريف شوند.
برخي چون اصلاحطلبان واقعي را در تعارض با منافع خودشان و مانعي بر مقاصدشان ميبينند از هر روشي براي تهمت زدن به اصلاحطلبان واقعي بهره ميبرند.
اصلاحطلبان هر عيبي كه داشته باشند؛ دزد نيستند و هر عيبي كه داشته باشند در جهت ضربه زدن به كشور گام برنمي دارند.
بايد اعتراف كنم كه اگر اصلاحطلبان اشتباه سال 84 را مرتكب نميشدند، هشت سال دولت احمدينژاد روي كار نميآمد.
يكي از اشتباهات اصلاحطلبان قطع شدن ارتباط اصلاحطلبان با مسوولان ارشد نظام بود، اصلاحطلبان شاخص امروز بايد از گذشته درس گرفته و اجازه ندهند كسي يا جرياني ميان آنان و سران نظام قرار بگيرد. به معناي ديگر، عدم ارتباط مستمر ميان اصلاحطلبان و سران نظام بهانه را براي سودجويان و سوءاستفادهكنندگان فراهم ميكند. بنابراين بايد از اشتباه گذشته درس گرفت و اين ارتباط را نبايد قطع كرد يا به فراموشي سپرد. بعد از تندرويهايي كه عده خاصي از فعالان سياسي در دوره اصلاحات و بعد ازسال 88 انجام دادند رابطه ساختاري اصلاحطلبان با سران نظام دچار مشكل شد، اكنون زمان آن فرارسيده است كه اصلاحطلبان ارتباط ساختاري خود را با سران نظام بهبود ببخشند .
اميدواريم بتوانيم هرچه زودتر خود را آماده حضور اثرگذار و گسترده در انتخابات سال آينده كنيم .
انشاءالله در آينده همايشهاي بسيار بزرگتري برگزار خواهيم كرد. هيچ جناحي از اين همايشها وحشت نكند، ما ميتوانيم دوستانه و مسالمتآميز با يكديگر رقابت كنيم و اين رقابت نيز اخلاقي، سياسي و سالم خواهد بود.
از آنجايي كه حدود چهار، پنج سال عملا حزب اعتماد ملي تعطيل بود، امروز با يكسري سختيها و دشواريهايي مواجه است و الان نميتواند به سادگي حركت قبلي خود را در پيش بگيرد. اما با اين حال در حال فراهم كردن يك سري مقدمات براي حضور فعال حزب اعتماد ملي در عرصه سياسي كشور هستيم.
امروز برخي كميتهها و دفاتر حزب فعال شده است و شوراي مركزي حزب نيز به صورت فصلي جلسات خود را برگزار ميكند. همچنين برخي همايشهاي حزب كه در گذشته برگزار ميشد در حال پيگيري است كه در آينده نيز همايشهاي متعددي در حزب برگزار ميشود. اميدواريم بتوانيم خود را بهزودي آماده كنيم تا در انتخابات آينده حضوري اثرگذار و گسترده از خود نشان دهيم.
تعدادي از جوانان حزب اعتماد ملي در تهران با پرداخت حداقل هزينه، همايشي برگزار كردند كه طي آن تمام تلاشهاي جناح اصولگرا تحتالشعاع قرار گرفت و آقايان با خود گفتند حال كه اين شاخه جوانان حزب تهران كه توانسته است چنين همايشي برگزار كند اينگونه با استقبال فوقالعاده و بازتابي گسترده در داخل و خارج مواجه شده است، چنانچه حزب اعتماد ملي يا كل اصلاحطلبان وارد صحنه شوند و همايشي برگزار كنند چه تاثيرگذاري ميتواند داشته باشد؟
پس از برگزاري همايش شاخه جوانان حزب طرف مقابل احساس كرد كه تمام بافتههايش پنبه شده اما من به آنها ميگويم كه نگران نباشند؛ نه اصلاحطلبان ميخواهند جاي كسي را بگيرند و نه حزب اعتماد ملي تصميم دارد حركتي برخلاف قواعد بازيهاي سياسي داشته باشد.
من به دوستانمان كه رسانههاي خود را عليه حزب اعتماد ملي و اصلاحطلبان بسيج كردهاند، بشارت، نويد و تسلي ميدهم كه نگران نباشيد؛ ما به دنبال حذف هيچ شخص و جناحي نيستيم، ما ميگوييم هر كسي يك جايگاهي دارد؛ شما نيز مانند ما در جامعه وزن و اعتباري داريد، به همين دليل هر كس بايد براساس وزن و اعتبار خود در جامعه فعاليت كند .