به بهانه اظهارات ابطحي، نماينده اصولگراي مجلس و پاسخهاي لاريجاني به او
ادعا عليه «جمهوري اسلامي» 31 سال پس از تعطيلي
مرجان زهراني
حزب جمهوري اسلامي 40 سال پيش يعني در بيستونهم اسفند ماه سال 57 با محوريت روحانيوني چون آيتالله شهيد محمد حسيني بهشتي، عبدالكريم موسوي اردبيلي، اكبر هاشميرفسنجاني، سيد علي خامنهاي و شهيد محمدجواد باهنر تشكيل و به مدت 9 سال به ادامه فعاليت پرداخت. انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي يكي از وقايع تلخ تاريخ معاصر ايران است كه در نتيجه آن آيتالله بهشتي به درجه شهادت نائل شد. اين حزب سرانجام در تاريخ يازدهم خرداد ماه سال 66 طي نامهاي از سوي آيتالله هاشميرفسنجاني و آيتالله خامنهاي به امام خميني(ره) رسما و براي هميشه تعطيل شد ولي هنوز برسر سرنوشت اين حزب و روزهاي پرفراز و نشيبي كه پشت سرگذاشته، بحث بسيار است.
صبح روز گذشته درحالي كه عمده اخبار مجلس شوراي اسلامي به طرح ضد امريكايي وكلاي ملت براي تقويت جايگاه سپاه پاسداران و اصلاح قانون انتخابات قوهمقننه اختصاص داشت، دوباره طرح نام اين حزب بهارستان را به حاشيه راند. محمد جواد ابطحي، نماينده عضو جبهه پايداري مردم خمينيشهر با اظهارات خود بار ديگر توجهات را به موضوعي كه 31 سال پيش پايان يافته، معطوف كرد. او كه سابقه پارهكردن آييننامه داخلي مجلس و آتشزدن نمادين متن توافق هستهاي را در كارنامه دارد، طي اظهاراتي صراحتا اتهام مخالفت با امام خميني(ره) را متوجه اعضاي حزب جمهوري اسلامي كرد. ابطحي همچنين تاكيد كرد كه «يكي از مشكلات حزب جمهوري اسلامي اين بود كه نميدانستند بايد از دستورات وليفقيه (وقت) اطاعت كنند يا دستورات حزب را در اولويت اقدامات خود قرار دهند.»
اظهارات اين عضو فراكسيون ولايي در نشستي كه براي بررسي مسائلي غير از مرور تاريخ حزبي كه رهبر انقلاب اسلامي نيز سابقه عضويت در آن را دارد، چنان خارج از عرف به نظر ميرسيد كه جبار كوچكينژاد، از نمايندگان همسو با او را نيز به واكنش وا داشت. او در اظهارات خود خواستار تمييز «احزاب دولتساخته» با حزبي نظير جمهوري اسلامي شد و تاكيد كرد كه افرادي چون شهيد بهشتي و باهنر نيز از دل همين حزب بيرون آمدند. با اين حال و با وجود اظهارات كوچكينژاد، ابطحي كوتاه نيامد و در تذكري مستند به ماده 75 آييننامه داخلي مجلس، از تحريف گفتههاي خود توسط نماينده هم فراكسيونياش گلايه كرد. او تعطيلي حزب جمهوري اسلامي را «به بنبست رسيدن» توصيف و دليل آن را «نبود حزب به معناي غربي و فعال در دنيا در جهان اسلامي» دانست.
او در ادامه گفتههاي خود، مثل «مار در آستين پرورش دادن» را به حزب جمهوري اسلامي نسبت داد كه با واكنش علي لاريجاني كه رياست جلسه را عهدهدار بود، مواجه شد. رييس قوه مقننه در اظهاراتي كوتاه وجود هرگونه مشكل در حزب جمهوري اسلامي با وليفقيه را رد، اعضا آن را تابع امام خميني توصيف و تاكيد كرد كه دليل تعطيلي اين حزب مشكلاتي در درون آنها بوده است. همه گفت وشنودهاي رخداده بين سه نوع تفكر اصولگراي فعال در بهارستان كه شايد بيشتر از چند دقيقه به طول نينجاميد بار ديگر اختلاف نظر موجود در اين حزب برسر نوع نگرش به حكومت و تحزب را بيش از پيش عيان كرد.
ابطحي از آن دست اصولگراياني است كه خود را متعهد به «جبههاي» ميداند كه حاضر نيست نام حزب را يدك بكشد. جبهه پايداري كه بعد از ماجراي خانهنشيني 11 روزه محمود احمدينژاد در دولت دهم و حوادث بعد از انتخابات رياستجمهوري سال 88 اعلام وجود كرد، مرامنامه خود را بر پايه «بيزاري» از «احزاب غربزده» و «اصلاحطلبان دينستيز» بنا نهاده است. كوچكينژاد نيز با وجود همسويي فكري با ابطحي، حاضر به پذيرش عضويت در جبهه پايداري نبوده و همواره به «تكذيب» اين مهم پرداخته است ولي با اين حال نميتوان از نزديكي بين اين دو تفكر چشمپوشي كرد.
اظهارات ابطحي در دو وجه قابل بررسي است. نخست آنكه او مدعي «اختلاف اعضاي حزب جمهوري اسلامي با وليفقيه» است و دوم آنكه معتقد است كه «تحزب جايي در اسلام ندارد». براي كندوكاو درباره گفتههاي ابطحي و تاريخ حزب جمهوري اسلامي، با محمد هاشميرفسنجاني به گفتوگو پرداختهايم و براي بررسي ديدگاه دين اسلام درباره تحزب نيز به سراغ غلامرضا ظريفيان رفتهايم.