كشف لهجههاي تازه هنري
بهنام كامراني
زمان دانشجويي ما جشنوارههاي كمي وجود داشتند، بيشتر از همه بيينال نقاشي را يادم ميآيد. آن زمان تمركز هنرمندان بيشتر روي شركت در بيينالها بود و خب شركت در آنها كار آساني نبود. در اين شرايط گروه «سي» بعد از باز شدن فضاي اجتماعي شايد شكل گرفت تا بتواند فضاهايي براي برگزاري نمايشگاه ايجاد كند. بعد از آن جشنواره جوان بود كه به صورت دانشجويي برگزار ميشد و من هم يك دوره در دانشگاه بوعلي و يكبار هم در تهران داور اين جشنواره بودم. آن جشنواره فرصتي بود براي حضور دانشجويان از سراسر كشور، با اين حال آثار بسيار متفاوت و متوسط بودند. اما جشنواره ژكال كه توسط انجمن دانشجويي نقاشي دانشگاه هنر شكل گرفته و به نظرم هر سال يك قدم به جلو ميرود، در اين ادوار رشد خوبي داشته است. حسن ژكال اين است كه شبيه به يك دوي امدادي است و هر سال برگزاري آن از يك گروه به گروه ديگر منتقل ميشود. موفقيت اين جشنواره به دليل كيفيت آثار و حضور داوراني است كه توسط خود دانشجويان نقاشي انتخاب ميشوند. درايت و شهير بودن داوران ادوار مختلف اين جشنواره از نقاط قوت آن است. بخش ديگر اين جشنواره بخش نشستها و سخنرانيهايي است كه طي روزهاي جشنواره معمولا اتفاق ميافتد؛ موضوعات اين نشستها معمولا موضوعات روز هستند، مسائلي كه دانشجويان با آنها سروكار دارند و مساله و دغدغه آنهاست.
دوره اخير ژكال بسيار مفصل برگزار شده است و حتي مسابقه طراحي و گرافيتي به بخشهاي جشنواره اضافه شده كه در دانشگاه هنر برگزار ميشود. در بخش نشستها و سخنرانيهاي اين جشنواره نيز برنامههاي مختلفي در حال برگزاري است كه هر يك به يكي از مسائل روز دنياي هنرهاي تجسمي ميپردازد.
امروزه جشنوارههاي متعددي وجود دارد كه مختص جوانها هستند، خيلي از آنها هم توسط دانشجويان برگزار نميشوند؛ دوسالانه دامونفر يا جشنوارهاي كه پارسآنلاين برگزار كرد، از اين دست هستند. اين جشنوارهها استعداديابي ميكنند و تا به حال توانستهاند هنرمندان زيادي به فضاي حرفهاي معرفي كنند؛ خصوصا دوسالانه دامونفر كه سالهاست بهطور منظم به همت آقاي پويا راد در حال برگزاري است. مسابقات نقاشي از ديگر اتفاقات مهمي هستند كه اين روزها در حال برگزارياند، مسابقاتي كه روي ايده هنر متمركزند مانند مسابقه ويستا كه توسط بنده و مديران گالري ويستا طراحي شد و شكل گرفت. مسابقات دانشجويي يا مسابقات خصوصي كه توسط شركتها يا گالريدارها برگزار ميشوند، به نوعي تكههايي از پازلي هستند كه هنر پيشرو را طراحي ميكنند و به آن معنا ميدهند. هر چند يك هنرمند به واسطه نمايشگاههاي انفرادياش معمولا شناخته ميشود اما فكر ميكنم مهمترين هدف اين جشنوارهها، چه جشنوارههايي كه به صورت خصوصي برگزار ميشوند و چه جشنوارههايي كه توسط دانشجويان شكل ميگيرند، امكان طرح و ارايه آثار تازه براي جوانان است كه در نمايشگاههاي رسمي يا گالريهاي سطح بالا امكان آنها فراهم نيست و از اين طريق در واقع دانشجويان حمايت معنوي و به نوعي پشتگرمي پيدا ميكنند تا بتوانند جديتر به كار خود ادامه دهند.
طبيعي است كه دانشجويان و جواناني كه در اين جشنوارهها جايزه ميگيرند و مورد توجه واقع ميشوند، راه هموارتري خواهند داشت تا بتوانند نمايشگاههاي انفرادي برگزار كنند و در جامعه هنري ديده بشوند؛ اين بهزعم من مهمترين قسمت جشنوارههاي دانشجويي است. بعد از آن، گردهمايي و مقايسههايي است كه هنرمندان جوان ميان كارهاي خودشان و ديگر همنسلانشان انجام ميدهند و با فضاي كاري هم آشنا ميشوند. اين جشنوارهها ميتوانند لهجهها و رويكردهاي تازه هنر را به منتقدان و گالريدارها بشناساند. استعدادهاي تازه همواره حامل فضاهاي تازهاي هستند كه هنوز در فضاي هنر تثبيت نشده، از اين جهت اين رويدادها فرصتهايي هستند تا هنرمندان نوظهور بتوانند به اين واسطه هنر خود را به نمايش بگذارند.
با همه اينها، تجربه شخصي من به عنوان كسي كه فعاليت هنري انجام ميدهد، اين است كه افرادي كه كارشان در اين رويدادها پذيرفته نميشود نبايد نسبت به آينده خود نااميد باشند. تحت هر شرايطي دو عامل اشتباه در فضاي داوري و سليقه هيات داوران ميتواند وجود داشته باشد؛ البته كه در سالهاي اخير عنصر سليقه در داوري كمتر دخالت داده شده، اما به هر ترتيب فضاي برگزاري جشنوارهها و امكانات در هر دوره محدود است. با اين همه امكان رقابت و ايجاد فضاي رقابتي اتفاقي است كه بايد آن را دنبال كرد. در فضاي كاري براي خود من پيش آمده كه در يك جشنواره بيينالمللي جزو منتخبان اصلي بودم و در يك جشنواره ديگر اصلا كارم پذيرفته نشد؛ چه آن جشنوارهاي كه مرا برنده كرد و چه آن جشنوارهاي كه كار مرا نديد، هيچ يك در كار هنري من تاثير زيادي نداشتند. جشنوارهها معمولا راههايي براي ديده شدن كار هنرمندان هستند، اما مهمتر اين است كه يك هنرمند به راه و كار خودش ايمان داشته باشد.