در نشست بررسي تحليلي وقايع سيل اخير در ايران مطرح شد
خرابيهاي سيل سياسي
حوادث اخير، پوپوليسم و فروريختن اخلاق سياسي را عيان كرد
امين شول سيرجاني
نشست «بررسي تحليلي وقايع سيل اخير در ايران» سهشنبه سوم ارديبهشت ماه در تالار دلبري دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه شهيد بهشتي برگزار شد. محمد فاضلي، استاد جامعهشناسي دانشگاه شهيد بهشتي و رييس مركز امور اجتماعي آب و انرژي وزارت نيرو همچنين محمدحسين شريفزادگان، استاد برنامهريزي شهري و منطقهاي دانشگاه شهيد بهشتي دو تن از سخنرانان اين نشست بودند كه «اعتماد» از سخنراني آنان گزارش ميدهد.
محمد فاضلي در ابتداي سخنرانياش كوشش كرد با اشاره به وجوه رقابت گروههاي سياسي در ماجراي سيل اخير نشان دهد كه چگونه اين خطا ميتواند به از بين رفتن سرمايه اجتماعي اعتماد منجر شود:«سيلابها كه در حالت طبيعي خاكها را ميشويند و ممكن است باعث پيدا شدن فسيلها و گنجها بشوند، ميتوانند به همان ميزان لايهرويي جامعه را بشويند و مواردي را از جامعه آشكار كنند. سيلابهاي اخير خصيصه سياسي جامعه ايران را آشكار كرد و نشان داد، پديدهاي مانند سيلاب را هم نميتوانيم به طور طبيعي مديريت كنيم. به سرعت ذهن نخبگان سياسي در ايران بين خوديها و غيرخوديها خطكشي كرد. در اين تقسيمبندي دولت را در سطحي ضعيف و ناتوان قضاوت كرد و بقيه را در واحد سياسي قرار داد كه همدل و توانمند و دلسوز است.» او پس از طرح اين مقدمه گفت:«اين مناقشه سياسي تا جايي پيش رفت كه ريشههاي اعتماد را در جامعه ايران بسوزاند. اين بار سيلاب رفت تا سرمايه اجتماعي را فرسوده كند. من معتقدم در سيلاب اخير همه بخشهاي دولتي و نهادهاي عمومي و مردم تواناييهايشان را به ميدان آوردند و اگر نميآمدند، اعماق فاجعه بيشتر ميشد.» او سپس به برخي از اقدامات نهادهاي كمكرسان اشاره كرد كه ميتوان از آنها به عنوان موفقيت ياد كرد اما هيچ اثري در اطلاعرساني از آنها يافت نميشد:«در فاصله زماني كوتاهي 4 هزار روستا آب و برق خود را از دست دادند. در بازه زماني كمتر از دو هفته آب و برق پايدار براي ۹۹.۵ درصد روستاها برگشت ولي اثري از اين كار مثبت ديده نميشود. اين روال تابآوري جامعه را به شكل خطرناكي به خطر مياندازد كه پيامد اين وضعيت بياعتمادي هستيشناختي است. انگار كه جامعه تيشه گرفته دست خودش كه توانمنديهاي خودش را از ريشه بزند.» از نظر استاد جامعهشناسي دانشگاه شهيد بهشتي اينكه يك شبكه تلويزيوني فارسيزبان در خارج از كشور ميتواند با طرح يك ادعاي بيپايه و اساس بر بخشي از جامعه اثر بگذارد، نتيجه همين رفتار اعتمادسوز است:«در چنين وضعيتي است كه يك شبكه پيدا ميشود و مدعي ميشود مسوولان دريچه سدها را تعمدي باز كردند تا اعراب خوزستان را زير فشار قرار دهند تا مجبور به ترك سرزمينشان شوند.»
جامعه كوتاه مدت و عوارض آن
محمد فاضلي كه مسووليت رياست بر مركز امور اجتماعي آب و انرژي وزارت نيرو را هم بر عهده دارد، كوشش كرد قضاوت درباره سيلابهاي اخير را به انتشار گزارش كميته ملي تعيين شده از سوي رييسجمهور موكول كند و بيشتر از منظر اجتماعي مساله را مورد كنكاش قرار دهد. او در بخش ديگري از سخنرانياش با بيان اينكه سيل اخير ويژگيهاي ديگري از جامعه ايران را هم عيان كرد، گفت:«يكي از اين ويژگيهاي ذهن تك علت انديش ماست. انگار كه هر پديدهاي فقط يك علت دارد. هر كتاب مديريت سيلاب سادهاي را مطالعه كنيم به ما ميگويد كه سيل يك پديده تك علتي نيست و مجموعهاي از عوامل مختلف را شامل ميشود. در فضاي سياستزده يك دفعه عدهاي يقه هواشناسي را گرفتند و گفتند تقصير آنهاست. ديگران يقه مديريت سدها را گرفتند و كسي ديگر همه چيز را بر گردن سازمان جنگلها و مراتع انداخت. در فضاي سياستزده بروز پديدهاي مانند سيل به محلي براي تسويه حساب افراد با يكديگر تبديل ميشود. در اين ساخت سياستي كوتاهمدتنگر اخلاق سياسي فاتحهاش خوانده شد.» فاضلي براي اثبات اين ادعا كه اخلاق سياسي در واقعه اخير لطمه ديده به اظهارنظر يكي از نمايندگان مجلس عليه يكي از وزرا در تلويزيون اشاره كرد:«يك نماينده مجلس روي آنتن تلويزيون اعلام كرد اگر فلان نيازها تامين نشود من يك سيلي توي گوش آقاي وزير ميزنم. خب اگر با سيلي زدن ميتوان مملكت را اداره كرد من پيشنهاد ميكنم بخش فلك وزار را هم به ابزارهاي قانوني اضافه كنيم. مثل زمان قاجار نمايندگان را بياوريم بخوابانيم جلوي تريبون مجلس و پاهايشان را بگيريم بالا و چوب بزنيم.» او با انتقاد از رواج رويكرد پوپوليستي در حوادث اخير گفت:«پوپوليسم سياسي به حدي ميرسد كه يك نفر فكر ميكند براي اينكه جلوي پايگاه رايش يك چهره پيگير دلسوز متعهد جلوه بدهد، ميتواند در آنتن زنده صدا و سيما بگويد من به آقاي وزير سيلي ميزنم. اصلا من كاري ندارم كه آن آقاي وزير خوب عمل كرده يا بد عمل كرده. يك روال حقوقي وجود دارد اما اين اظهارنظر نشاندهنده فرو ريختن اخلاق سياسي است.»
فاضلي به مشخصه كوتاهمدت نگريهاي جامعه ايران به عنوان يكي ديگر از درسهاي سيل اخير اشاره كرد و گفت:«من قبلا هم اين گزاره را مطرح كردهام. ما جامعهاي بوديم كه بايد حريم داري ميكرديم اما حريم دري كرديم. حريم دريهاي ما خيلي آشكار بود. روش بهرهبرداري ما از جنگل و مرتع يعني نشاندهنده همين ويژگي كوتاهمدت نگري ماست. البته انسانها در هر كجاي جهان به منافع كوتاهمدت اولويت ميدهند اما در ايران اين ويژگي جامعه است. جامعه نبايد كوتاهمدت نگر باشد.» فاضلي تاكيد كرد كه سيل يك بار ديگر جامعه ايران را با پرسشهاي متعددي روبه رو كرده است. يكي از اين پرسشها از نظر او به نحوه استفاده جامعه ايران از منابع طبيعي مربوط است. اينكه براي مثال چگونه ميتوانيم جنگل را براي 20 سال ديگر حفظ كنيم؟
درسهاي سيل
استاد دانشگاه بهشتي با اشاره به اينكه اقتصاد سياسي سيلاب يكي از عناصر مهم در واقعه سيل اخير است، گفت: در طول تاريخ كساني كه ارتباطي با قدرت داشتهاند، توانستهاند بهرهبرداريهايي از طبيعت داشته باشند كه نسل بعد كه اتفاقا بهرهبردار از طبيعت هم نبودند خسارت آن را پس دادهاند؛ مسيلهايي كه فروخته شده و خانهها، رستورانها و هتلهايي كه روي مسيلها ساخته و سكونتگاههايي كه در حريم رودخانهها ايجاد شده، نمونهاي از اين بهرهبرداريهاست. اين جامعهشناس با بيان نقل قولي از «ماكس وبر» جامعهشناس آلماني درباره بودجهنويسي در كشور گفت:«وبر ميگويد بودجه نشاندهنده نهايت عقلانيت يك جامعه است. حالا اگر اين تعبير وبر را قبول كنيم و اگر بودجه جنگلداري و حفظ محيط زيست كمتر از فوتبال است يك جايي از عقلانيت مشكل دارد. تحليل اقتصاد سياسي بودجه و تاريخ بودجه محيط زيست بخشي از داستان سيلاب اخير و درسي است كه بايد از اين سيل بگيريم. به گفته او، جامعه بايد بعد از سيلاب به اقتصاد سياسي سيلاب هم فكر كند. مسيلهايي كه فروخته شدهاند. مناطقي كه در حريم و بستر بودند و در آنها ساختمان ساخته شدهاند و كساني كه به احتمال زياد با قدرت ارتباطي داشتهاند در همه اين موارد منتفع شدهاند. اينها نشاندهنده اهميت اقتصاد سياسي است.
فاضلي در بخش پاياني سخنانش كوشش كرد قدري هم درباره وظايف فراموش شده نهاد دانشگاه در ايران سخن بگويد. او خطاب به حاضران گفت:«شما اگر در تاريخ كشورهاي دنيا به خصوص امريكاي شمالي و ايالات متحده جستوجو كنيد دهها كتاب پيدا ميشود زير عنوان تاريخ سيلاب.» او با مثال آوردن چند عنوان از اين كتابها گفت:«در اين كتابها سيلاب از منظرهاي مختلف مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است. مثل اينكه سيلابها چگونه بر تحول يك ملت اثر گذاشتهاند. سيلاب چگونه بر معماري ما اثر گذاشته است و مواردي از اين دست. اما من نقدم به دانشگاه است. آيا دانشگاه در كشور ما تاريخ سيلاب 1380 گلستان را نوشته است؟ آيا دانشگاه تاريخ تحولات مهندسي بعد از سيلابهاي ايران را نوشته است؟ تاريخ تحول مديريت ريسك و بيمه بعد از سيلابها را نوشته است؟» فاضلي اين مسووليت را متوجه پژوهشگران و محققان دانشگاهي دانست و گفت:«ما سيلاب را از موضع جامعه، تاريخ سياسي، ابعاد سياست ايران و از منظر اينكه چگونه نهادهاي كشور ما را به چالش كشيدند بايد بررسي و تحليل كنيم. در چارچوب دانشگاه مجبوريم كه به اين موارد بينديشيم.»