آويده علمجميلي
نفت و انرژي يكي از مهمترين اهرمهاي فشار امريكا بر ساير كشورها است و در طول تاريخ بارها از آن استفاده كرده است. اما در خصوص ايران داستان قدري متفاوت است چرا كه به زعم بسياري از كارشناسان، سختگيرانهترين تحريم در دوره فعلي عليه ايران اعمال شده است.
يكي از اهداف پنهان در پس اقدامات ترامپ كه شامل خروج از توافق هستهاي و اعمال تحريمهاي نفتي است، فراهم كردن شرايط براي توليد و صادرات نفت امريكا و از بين بردن انحصار نفتي اوپك است كه البته تا به اينجا نيز با دستكاري در بازار نفت، مقدمات فروش نفت به مشتريهاي ايران را ايجاد كرده است. آژانس بينالمللي انرژي طي گزارشي عنوان كرد كه امريكا تا پايان سال 2019 ميلادي، به بزرگترين توليدكننده نفت دنيا تبديل ميشود.
قدم اول امريكا براي رسيدن به اين مهم، از بين بردن قدرت تاثيرگذاري اوپك بر بازارهاي نفتي و ايجاد تفرقه بين اعضاي آن است؛ اقدامي كه با تحريم نفت ايران آغاز و با همراهي عربستان و امارات براي عرضه نفت و جايگزيني ايران ادامه يافت و به نظر ميرسد اگر اوپك در سال جاري ميلادي نتواند توافق كاهش توليد را تمديد كند، عملا قدرتش در بازار نفت از بين رفته و بايد منتظر ظهور نقش متفاوتي از امريكا در اين بازار بود.
تحريم، دوستان ايران و انتخاب سخت
وضعيتي كه ايران در آن گرفتار است، بيشتر از اينكه به دليل اعمال شديدترين تحريمها باشد، نتيجه وضعيت ايران در بازارهاي جهاني نفت است همچنين وضعيت كشورهايي كه خريدار نفت ايران بودند، نشان ميدهد كه حتي كشورهايي همچون چين و هند كه در دور اول تحريمها كنار ايران بوده و نفت ميخريدند، ترجيح ميدهند با شرايط فعلي كنار آيند و فروشندگان ديگري پيدا كنند.
چين كه در جنگ تجاري با امريكا قرار دارد، به نظر ميرسد رسيدن به توافق تجاري با امريكا را اولويت اقتصاد خود ميداند و با وجود نياز به انرژي سعي در كسب رضايت امريكا دارد. هر چند چين نسبت به ساير كشورها نفت بيشتري از ايران ميخريد، اما با وجود تنگناها و تنشهاي تجاري و سياسي با امريكا و متناسب با شرايط اين نزاع مقادير خريد خود از ايران را تغيير ميدهد. هند نيز كه دومين مشتري خريد نفت ايران است در واكنش به عدم تمديد معافيتها عنوان كرده از قبل براي دريافت از منابع ديگر هماهنگيهاي لازم را داشته است.
صادرات به صفر نميرسد
در بدبينانهترين حالت ممكن حدود 500 هزار بشكه صادرات براي ايران در نظر گرفته ميشود و به چند دليل صادرات صفر مطلق براي ايران قابل تصور نيست. دليل اول، مسائل امنيتي تنگه هرمز است. حدود 30 درصد صادرات انرژي جهان از طريق اين تنگه انجام ميشود. اولينبار آيتالله هاشميرفسنجاني نسبت به موقعيت استراتژيك تنگه هرمز در برآورده كردن نياز انرژي جهان واكنش نشان داد و در دهه شصت اعلام كرد كه ايران ميتواند اين تنگه را ببندد. اين تنگه كه يكي از سه گذرگاه مهم براي انتقال نفت جهان است، طبق آمارهاي سال 2017 حدود 18 ميليون و 500 هزار بشكه نفت خام و ميعانات گازي توسط اين تنگه ترانزيت ميشود. هر اقدامي كه باعث بسته شدن اين تنگه شود و امنيت منطقه را خدشهدار كند، باعث كمبود 18 ميليون بشكهاي در بازار نفت ميشود كه اين امر به نوبه خود شوكهاي بزرگي را به كشورهاي واردكننده نفت وارد ميكند. با اين وجود حتي براي حفظ امنيت در منطقه و عبور محمولههاي نفتي به نظر نميرسد ايران از اين حجم از صادرات نفت خام محروم شود. دليل دوم، تاثير مهم و ژئوپليتيك بندر چابهار و حضور هنديها در آن است. چند سالي است كه هنديها در بندر چابهار حضور دارند. قرارداد توسعه اين بندر و قرارداد سهجانبه ترانزيت ايران، افغانستان و هند، سوم خرداد ۹۵ و در جريان ملاقات روحاني، اشرفغني و مودي، روساي دولتي سه كشور در تهران امضا شده بود. سال گذشته ميلادي هنديها با سرمايهگذاري حدود 85 ميليارد دلاري اجازه پيدا كردند تا مدت 10 سال از اين بندر جهت حمل و نقل كالا استفاده كنند. اين بندر از آن جهت مهم است كه هند را به كشورهاي آسياي ميانه و روسيه متصل ميكند.
با وجود مستثني بودن بندر چابهار از تحريمهاي نفتي، به نظر ميرسد امريكا بيش از پيش به فكر هم پيمان خود، يعني هند باشد و اجازه داده اين كشور همچنان از طريق اين بندر به مراوده كالايي با ايران و كشورهاي ديگر ادامه دهد. با وجود استثنايي كه امريكا براي هند قايل شده شايد برگ برندهاي در اختيار ايران باشد كه با تحت فشار قرار دادن هند بتواند به معافيتهاي نفتي دست يابد و همچنان از ايران نفت بخرد هر چند از شواهد امر مشخص ميشود كه هند كشورهاي ديگري را جايگزين نفت ايران كرده است.
يكي از مواردي كه بر صادرات نفت ايران تاثير ميگذارد كيفيت نفت است. ايران توليدكننده نفت سنگين است و نسبت به كشورهاي عربستان و امارات نفت باكيفيتتري توليد ميكند. هر پالايشگاه براي جايگزين كردن نفت پالايشگاه ديگري، نياز به تغيير ساختار فني پالايشگاهها دارد. اين كار حدود 6 ماه به طول ميانجامد. بنابراين در خوشبينانهترين حالت مشتريهاي نفت ايران تا چند ماه آينده به خريد نفت ادامه ميدهند. دليل ديگر، شناور بودن قيمت حاملهاي انرژي در كشورهاي امريكايي و اروپايي و نزديك بودن فصل تابستان است. طبق گزارش رويترز عدم تمديد معافيتها منجر به افزايش 25 درصدي قيمت بنزين در امريكا شد. به نظر ميرسد افزايش قيمت نفت و بنزين در كشورها ادامه يابد چرا كه به گفته فريدون بركشلي رييس دفتر مطالعات انرژي وين با يك خبرگزاري، بازار جهاني به نفت ايران نياز دارد و عربستان و امارات به دلايل متعدد توان افزايش توليد نفت به صورت پايدار را ندارند. يكي از دلايلي كه بركشلي برشمرد، نياز بازارهايي به طيفهاي مختلفي از نفت سبك تا سنگين است. او معتقد است اساسا دخالتهاي سياسي در بازار نفت در دهههاي اخير كه فقط هم از سوي امريكا صورت گرفته، بازار نفت را مخدوش كرده است.
راهكار صادرات نفت
در ابتدا بايد به اين نكته اشاره كرد كه اگر بازار نفت از نفت ايران خالي شود، بازگشت به بازارها نهتنها سخت كه بسيار پيچيده خواهد شد. بنابراين بايد از هر پتانسيل و موقعيتي براي فروش نفت و به خصوص ارتباط با ساير كشورها استفاده كرد. از سويي ديگر وجود بابك زنجانيها و آل آقاها در صنعت نفت و پتروشيمي نشان داد كه واگذاري فروش نفت به اشخاص حقيقي كه پشتوانهاي ندارند، تا چه اندازه ميتواند خطرناك بوده و ثروتهاي ملي را به باد دهند. با توجه به اين گزارهها، چه اقداماتي ميتواند كمترين هزينه و بيشترين عايدي را داشته باشد؟
اولين اقدامي كه البته وزارت نفت مجبور به انجام آن بود، فروش نفت در بورس انرژي بود؛ اقدامي كه بعد از چند عرضه و بيمشتري ماندن نفتها، از بيتاثيري حكايت ميكرد. نكتهاي كه شايد كمتر كسي به آن توجه ميكند، خامفروشي ايران است. نفت مادهاي اوليه است كه براي قابل فروش شدنش نياز است در پالايشگاه ناخالصي، ترش بودن و... آن گرفته شود تا مشتري بتواند آن را استفاده كند. استفاده عمده اين فرآورده در پالايشگاهها به عنوان سوخت است يا تبديل به ماده نهايي است، بنابراين مانند بنزين يا گازوييل نميتواند بلافاصله مورد استفاده قرار گيرد و نيازمند انجام واكنشهايي روي آن است.
اما بورس شانگهاي نيز يكي از راههاي فروش نفت بود. هر چند كه درآمد عرضه نفت در اين بورس به يوان تسويه ميشود اما با وجود تنشهاي تجاري ميان امريكا و چين به نظر نميرسد دومين اقتصاد دنيا علاقهاي به تنشهاي بيشتر با امريكا آنهم در شرايطي كه توافق تجاري نزديك است، داشته باشد.
فروش نفت از طريق خط لوله به كشورهاي همسايه هممرز يكي از راهكارهايي است كه ميتواند علاوه بر فروش نفت، مناسبات سياسي و ديپلماسي تازهاي را بين ايران و اين كشورها ايجاد كند تا در شرايط بحران به يكديگر كمك كنند. فرآوردههاي نفتي و توجه به توليد آنها يكي ديگر از راههاي جبران كاهش عايديهاي نفتي است؛ البته ميتوان از ميعانات گازي براي فروش به پالايشگاهها و صنايع داخلي نيز استفاده كرد.
تاسيس يا خريد سهمي از پالايشگاهها در ديگر كشورها نيز يكي از راهكارهاي بلندمدت و بسيار موثر در اين حوزه است. خريد پالايشگاه در ساير كشورها علاوه بر اينكه ميتواند منافع بلندمدت كشور را تامين كند مناسبات ديپلماسي و سياسي را به نفع ايران تغيير ميدهد.