آويده علمجميلي
جنگ نفتي با ايران كه يكي از بنيانگذاران اوپك است، نوعي قمار است. واكنش بازار نفت و قيمت نفت كه همچنان بالاي 70 دلار است، مصداق درستي اين گزاره است. دير يا زود، ترامپ به تقابل بيشتر با ايران در بازار نفت ميآمد و اگر بخواهيم نيتهايي مانند صلح در منطقه يا جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هستهاي را بپذيريم، اسير استدلال سادهانگارانه شدهايم. بازار نفت يك بازيگر مهم دارد و آن هم اوپك است. ترامپ با شخصيت انحصارگري كه دارد، تاب تكقطبي اوپك در بازارهاي نفت را ندارد و اگر ايران از بازار نفت حذف شود يا اتفاقاتي مانند عدم تعهد ديگر كشورها به اوپك پيش بيايد، راه براي نقش بيشتر امريكا در بازار نفت هموارتر ميشود؛ اتفاقي كه ظهور يك انحصار جديد نفتي با رويكرد مبتني بر قيمتگذاري حداكثري را در آيندهاي نزديك نويد ميدهد.
برنامهريزي براي امروز
پر بيراه نيست اگر بگوييم امريكا براي تسلط بر بازار نفت و ايفاي نقشآفريني موثر در آن برنامهريزي بلندمدت داشته است و در اين راه از پتانسيلهاي همراهانش نيز استفاده كرد. سياست اول عربستان، استفاده از لولههاي نفتي عراق است كه صدام در زمان جنگ تحميلي و براي دور زدن هر گونه اقدامي براي بستن تنگه هرمز توسط ايران در خاك عراق براي تسريع در روند انتقال نفت كار گذاشته بود، است. اين لولههاي نفتي كه طي دعوايي چندساله در نهايت در سال 2017 به عربستان واگذار شد، چندي است كه براي انتقال نفت خام مورد استفاده قرار ميگيرد. عربستان قصد دارد از اين لولههاي نفتي براي انتقال نفت از بندري كه در حال ساخت آن در استان المهرة واقع در شرق يمن است، استفاده كند تا نفت بدون نياز به عبور از تنگه هرمز به دست مشتريها برسد. از سوي ديگر امارات نيز با تجربهاندوزي از جنگ ايران و عراق و تهديد به بستن تنگه هرمز، كف خليجفارس را لولهگذاري كرده تا انتقال نفت به راحتي انجام شود. برنامه دوم، مهلت 6 ماهه خريداران از نفت ايران بود. اين مهلت در واقع براي سازگاري پالايشگاه كشورهاي خريدار با نفت ساير كشورها طراحي شده بود.
برنامه بعدي، ايجاد تنش سياسي و ناآرامي در ونزوئلا است. با ادامه تحريم ايران و ونزوئلا روزانه 3 ميليون بشكه نفت از بازار نفت خارج ميشود كه ميتواند بر قيمتها تاثيرگذار باشد. با اين حال امريكا اميدوار است با خروج ايران از بازار نفت، عربستان و امارات بتوانند شكاف عرضه و تقاضا را در بازارها پر كنند تا زماني كه توليد نفت در امريكا شدت بگيرد. طبق گزارش آژانس بينالمللي انرژي، امريكا در 5سال آينده به بزرگترين كشور صادركننده نفت در جهان تبديل ميشود و تا سال 2024، با احتساب گاز طبيعي مايع يا الانجي و ديگر هيدوركربنها توليد اين كشور به 19 ميليون و 600 هزار بشكه در روز ميرسد؛ اين رقم در سال گذشته ميلادي 15 ميليون و 500 هزار بشكه در روز بود. معناي ديگر اين ارقام، پشت سر گذاشتن روسيه و عربستان در توليد نفت و فرآوردههاي هيدروكربني است. اين كار نه تنها به انحصار اوپك بر بازار نفت پايان ميدهد بلكه امريكا را به تنهايي به كشوري بيرقيب در توليد و صادرات نفت مبدل ميكند. در آن صورت قيمتها در بازار نفت، هماني است كه امريكا ميخواهد.
اوپك به راحتي بازار را ترك نميكند
پنجشنبه به صورت رسمي معافيتها پايان يافت. از اين تاريخ هيچ كشوري حق واردات نفت از ايران را ندارد وگرنه مورد قهر و غضب امريكا قرار ميگيرد. با اينكه اعلام عدم تمديد معافيتها از 10 روز قبل توسط كاخ سفيد اعلام شد اما برخي كشورها مانند ژاپن، كره و چين اميد داشتند كه به واردات نفت از ايران ادامه دهند. در روزهاي اخير سياست كشورهاي معترض به تحريم نفت ايران روشنتر شد. ژاپن با اينكه بارها اعتراض خود را نسبت به تحريمهاي نفتي اعلام كرده بود اما براي عدم خريد نفت ايران با امريكا به توافق رسيد. چين و هند كه از بزرگترين خريداران نفت ايران هستند، به احتمال زياد دنبال جايگزينهايي ميگردند؛ هرچند تحليلگران چيني معتقدند كه پكن بعيد است خريد نفت از ايران را متوقف كند چرا كه معتقد است اين اقدام يكجانبه و فاقد مشروعيت است.
فارغ از استراتژي خريداران نفت ايران، اقدامي كه اوپك در ماههاي آينده در پيش ميگيرد بسيار حياتي است چراكه ميتواند يا به مرگ اين انحصار نفتي بينجامد يا بقاي آن را تضمين كند.
هرچند با روندي كه كشورهاي خريدار نفت براي جايگزيني نفت ايران در پيش گرفتهاند به نظر ميرسد اختلاف در اردوي اوپكيها در خصوص تبعيت از توييتهاي ترامپ در خصوص افزايش توليد نفت و كاهش قيمت يا كاهش توليد نفت به بهاي افزايش قيمت آن بيشتر شده و در اين ميان بايد يكي را انتخاب كنند.
وزارت انرژي امريكا اعلام كرد توليدكنندگان بزرگ دنيا ميتوانند هر گونه اختلال احتمالي در روند عرضه نفت را كه بر اثر تحريمهاي امريكا عليه صادرات نفت ايران به وجود ميآيد جبران كنند. با وجود ملاقات ريك پري وزير انرژي امريكا با خالد الفالح، همتاي سعودي و فاتح بيرول، مدير اجرايي آژانس بينالمللي انرژي به نظر ميرسد مقدمات افزايش عرضه نفت توسط سعوديها انجام ميشود؛ هر چند مقامات اوپك در منطقه خليجفارس هنوز تصميم براي افزايش توليد نگرفتهاند و منتظر مشاهده تاثير تحريمها بر بازار هستند.
از سوي ديگر حضور دبيركل اوپك، محمد باركيندو در تهران نيز گمانهزنيها را در خصوص ادامه روند كاهش توليد توسط اوپك افزايش داده است. باركيندو پس از ديدار با بيژن زنگنه در تهران با اشاره به پربار بودن اين ديدار و تبادل ديدگاهها، اظهار كرد: آقاي زنگنه در نشستهاي وزيران نفت و انرژي اوپك باسابقهترين وزير بوده و توجه به سخنان ايشان بهويژه در شرايط حساس رويارويي دوباره با چالشهاي ژئوپوليتيك و تاثير آن بر شرايط كشورهاي عضو اوپك، همواره با ارزش است. هر چند دبيركل اوپك بر تصميمگيري جمعي در خصوص آينده نفت در اوپك تاكيد كرد و گفت: ما در گذشته بارها شاهد بودهايم زماني كه كشورهاي عضو اقدامهاي يكجانبه داشتند اين رويه كارايي نداشته است و اينبار هم همينطور خواهد بود. زنگنه نيز حضور ايران در اوپك را منوط به تامين منافعش عنوان كرد و گفت: اگر اعضايي از اوپك بخواهند ايران را تهديد و گرفتار خطر كنند ايران هم آن را بيپاسخ نخواهد گذاشت. زنگنه در ديدارش با باركيندو نسبت به خطر يكجانبهگرايي و احتمال فروپاشي اوپك هشدار داد.
انحصار در هر بازاري، منافع ارزشمندي به دنبال خواهد داشت كه هر كشوري را وسوسه ميكند. انحصار در بازار نفت، به ويژه در شرايطي كه كشورها در مسير رشد اقتصادي هر چند با شيبي كند، قرار دارند، بسيار اهميت دارد.
در شرايط فعلي كه ايران و ونزوئلا تحريم هستند، عربستان و امارات به عنوان اعضاي اوپك قول همراهي با سياستهاي تحريمي امريكا را دادند و توافق كاهش توليدي كه در مسير عدم تمديد قرار دارد، دو نوع سناريو براي آينده اوپك ميتوان متصور شد؛ مرگ يا بقا.
مرگ يا انحلال اوپك كه در وهله اول با افزايش توليد نفت عربستان شروع ميشود، اگر در نشست آتي اوپك، عربستان حاضر به ادامه پايبندي به تعهد كاهش توليد خود نشود، ميتواند تخت پادشاهي خود در اوپك را از دست بدهد و به دستاويزي براي پيشبرد سياستهاي امريكا در منطقه بدل شود در اين صورت به نظر ميرسد كه به صورت ضمني و به دليل عدم پايبندي به توافق كاهش توليد از اوپك خارج شده است و در زير پرچم حمايتي امريكا، پوششدهنده شكاف عرضه و تقاضاي نفت در جهان شود؛ تصميمي كه عربستان هرگز مايل به انجام آن نيست و به نظر ميرسد به واسطه فشارهايي كه امريكاييها به آنها تحميل ميكنند به آن تن داده است.
در وهله دوم، روسيه نيز به عنوان دومين توليدكننده نفت جهان، براي از دست ندادن سهمش در بازار نفت، خارج از چارچوب توافق اوپك، به افزايش توليد مبادرت ميورزد. در اين صورت اوپك عرضه را افزايش ميدهد كه به شكاف سياستي بين كشورها ميانجامد و چه بسا شائبه خروج اعضا از اين گروه بيش از پيش قوت بگيرد.
استراتژي نوع دوم، تمديد توافق كاهش عرضه اوپك و تعهد عربستان به آن است. شايد به نظر برخي اين استراتژي احتمال كمتري داشته باشد اما رياض به خوبي ميداند جايگاهش با خروج ترامپ از عرصه سياست به خطر ميافتد. از سويي ديگر با سخنراني اخير ترامپ و تحقير چندباره سعوديها، به نظر نميرسد افزايش توليد نفت عربستان در تابستان در جهت همراهي با امريكا باشد و بيشتر به دليل مصرف نفت براي پالايشگاههاي داخلي است؛ نكتهاي كه رويترز نيز به آن اشاره كرد. منابع آگاه در گزارشي اعلام كردند كه عربستان در ماه ژوئن توليد خود را افزايش ميدهد اما نه براي جايگزيني نفت ايران. اين منابع گفتند هر گونه افزايش توليد نفت عربستان و صادرات آن در چارچوب سهميه تعيينشده از سوي اين كشور بر توافق كاهش عرضه بين كشورهاي اوپك و ديگر كشورهاي توليدكننده نفت، خواهد بود. يكي از دلايل مهمي كه عربستانيها را براي همراهي با امريكا دچار ترديد ميكند، نياز شديد به نفت 70 دلاري است. اصلاحات اقتصادي و هزينه جنگ عليه يمن، توجيهكننده نياز اين كشور به نفت در سطح قيمتهاي كنوني است. اوپك روزها و ماههاي سختي را پشت سر گذاشته و روزهاي به مراتب سختتري انتظارش را ميكشد. هر تصميمي ميتواند نقش كشورهاي توليدكننده و قدرت و سهم آنها در بازار نفت را با تغييراتي همراه كند. اگرچه امريكا در پي افزايش نقش خود در بازارهاي انرژي است و به اين منظور در تلاش براي بحرانسازي در كشورهاي توليدكننده و فشار به اوپك است اما به نظر ميرسد جنگ نفتي ايران با امريكا به جنگي بزرگتر تبديل شده است. ايران همچنان مانع تحقق اين خواست امريكاييهاست و توانسته با وجود تمام فشارها امريكا را در اين جنگ به عقب براند و بازارهاي خود را حفظ كند.