ادامه از صفحه اول
كميتعهد ما را بس
١- بعد از مراسم افتتاحيه نمايشگاه، سفير هلند را ديدم كه با وزير نفت ايران دست داد و عكس يادگاري گرفت. همين كار را از سفارت انگلستان هم تكرار كردند. اما نه شركت انگليسي- هلندي رويال داچ شل به نمايشگاه تهران آمده بود نه اروپاييهاي قابل اعتناي ديگري. البته شركتهاي روسي و چيني هم در نمايشگاه رويت نشدند. با صدايي بلند بايد به اروپاييها و ساير كشورها گفت كه ما عكس يادگاري نميخواهيم. كمي تعهد به امضاي برجاميتان ما را بس!
٢- حضور دبيركل اوپك در تهران در اين شرايط حساس براي ايران مهم بود. وقتي يك روز پيش از لغو معافيتهاي تحريمي امريكا اعلام كرد: «حذف ايران از بازار نفت غيرممكن است.» و وقتي صراحتا گفت كه: «(ايران) الگوي مهم براي صنعت نفت در منطقه است كه (نشان داد) چگونه در شرايط سخت به اهداف خود رسيده است.» اين حرفهاي محمد سينوسي باركيندو مهم است. چه اينكه جدا از دبيركلي اوپك، سابقهاي طولاني در اين سازمان داشته و صنعت نفت را به خوبي ميشناسد. وزير نفت ايران در مراسم افتتاحيه نمايشگاه گفته بود: «برخي كشورها از بازارهاي (نفت)شان به عنوان سلاح استفاده ميكنند.» وقتي دبيركل اوپك ميخواست محل سخنرانياش را ترك كند از او خواستم تا نظرش را در اين باره بگويد. او ديپلماتيك پاسخ داد: «مصرفكنندگان نياز به ثبات دارند به ويژه با توجه به تجربه ناخوشايندي كه در چند سال گذشته شاهد آن بودهايم. ما تحت هيچ شرايطي نميتوانيم ريسك بازگشت به شرايطي را كه سپري كردهايم متصور شويم يا بپذيريم.» مصرفكنندگان نياز به ثبات دارند و اگر امريكا از بازار نفتش به عنوان سلاح استفاده كرده، نميتواند توليدكنندگان نفت را از شروع بازيهاي نفتي منع كند. و اين همان چيزي است كه مصرفكنندگان بزرگ دنيا را ممكن است با بيثباتي بازار مواجه كند.
٣- بارها نوشتهام كه برگزاري مصاحبههاي خبري پي در پي در نمايشگاه نفت، تاثير رسانهاي مهمي ندارد. فقط حجم توليد اخبار تكراري را بالا ميبرد. لا به لاي يكي از نشستها اما خبر مهمي نهفته بود. توتال از فاز ١١ پارس جنوبي رفت. چينيها هم مشغولند. مشغول فكر كردن براي ماندن يا رفتن! خبر مهم اين است كه ايرانيها در انتظار موعود قراردادي نشستهاند. اگر چينيها قرارداد را ترك كنند، ظاهرا همهچيز براي اجراي بخش اول عمليات توسعه فاز ١١ پارس جنوبي به دست ايرانيها مهيا است. مسوولان ميگويند مذاكرات فشرده با چينيها ادامه دارد. چينيها بمانند خوب است. فاز ١١، فاز مرزي با قطريهاست. بايد كارش سريعتر شروع شود. چه با چينيها چه بدون آنها.
٤- وزير نفت ديروز همزمان با آغاز تحريمهاي امريكا، به عمان رفت. شخصا معتقدم يكي از پروژههاي استراتژيك دوره تحريم، ميتواند پروژه انتقال گاز ايران به عمان باشد كه سالهاست تفاهمنامهاش امضا و مطالعاتش نيز آغاز شده است. ظرفيت كارخانههاي ال.ان.جي عمان خالي است و اگر خط لوله انتقال گاز سريع ساخته شود، گاز ايران ميتواند به صورت ال.ان.جي صادر شود. جدا از ظرفيت ديپلماتيك سفر زنگنه به عمان در صحنه بينالمللي اگر قدرت كشور پشت اجراي اين پروژه استراتژيك قرار گيرد راه خوبي در شرايط تحريم باز خواهد شد.
٥- اداره اطلاعات انرژي امريكا، ديروز اعلام كرد كه توليد نفت اين كشور هفته گذشته ركورد زده و به روزانه ١٢ ميليون و ٣٠٠ هزار بشكه رسيده كه ٢ ميليون بشكه بيش از سال گذشته است. صادرات نفت خام امريكا هم براي اولين بار در سال جاري از مرز ٣ ميليون بشكه در روز گذشته است. قبلا پيش بيني كرده بودم كه يكي از اهداف امريكا از تحريم نفتي ايران و ونزوئلا، گرفتن بازارهاي نفتي آنها و جايگزيني نفت خود است. حالا آرام آرام اخبارش را ميبينيد. اين بازي اما همينجا تمام نميشود. بازار نفت بازيگران زياد و بازيهاي پيچيدهاي دارد. بازيهاي شگفت انگيز!
شفافيت علاج بياعتمادي
اگر مردم خود را با حاكميت يگانه بدانند بيش از شايعات هدفمند به دستگاههاي رسمي اعتماد ميكنند. اما نكته ديگري كه مقدم بر ايجاد وحدت و حتي در راستاي آن تعريف ميشود موضوع شفافيت است. وقتي مردم مسوولان را صادق بدانند و همهچيز در معرض ديد و نظارت آنها قرار بگيرد مردم نيز كمكم نگاه بدبينانه و همراه با شك و ترديد خود را از مسوولان برميدارند و چه بسا با آنها براي رسيدن به يك غايت مشخص همگام و همصدا شوند. بنابراين اگر ميخواهيم شكاف موجود ميان دولت و مردم را ترميم كنيم راه ترميم آن نيز مشخص است. بايد مردم را با شفافيت و صداقت در جريان امور كشور قرار دهيم. هرچه رفتارهاي ما مخفيانه و به دور از خواست و نظر مردم باشد به اعتمادسوزي بيشتر ميانجامد.