ادامه از صفحه اول
راهي به سوي پرواپيشگي
سزاوار رفتن به سوي كمال و تعالي هستند و بدين وسيله شايسته ميتوانند خود را به اوج قله انسانيت برسانند. از اين جهت است كه ميگويند انسان روزهدار، نهتنها بايد در يك وقت معين از خوردن و آشاميدن خودداري ورزد، بلكه بايد از نظر چشم و گوش نيز روزه باشد. يعني بايد نگاه كردنش انتخابي و از روي آگاهي باشد و آگاهانه به اموري بنگرد و از اموري ديگر رويگردان شود. به عبارت ديگر نگاه روزهدار تنها از صورت نامحرم رويگردان نيست، بلكه نگرش و ديد چنين انساني عوض ميشود. زبان او نيز بايد روزه باشد، يعني انسان بايد در گفتار خود كمال دقت را داشته باشد و سخني به زبان آورد كه براي تعالي و تكامل انسانيتش سودمند باشد و از همه مهمتر اينكه قلبش بايد روزه باشد. صوم القلب يكي از مراحل عالي سلوك و رسيدن به تعالي و تكامل است. يعني احساسات دروني انسان بايد كامل تحت نظارت و اختيار خودش باشد. انسان روزهدار بايد به اموري در درون قلبش احساس ورزد كه براي كمال انسانيتش مفيد باشد و او را به سوي مقام قرب الهي نزديك سازد. روزه يكي از وظايف بسيار گرانبها و با ارزش انساني است كه خداوند براي همه گروهها و اديان و امتها تعيين كرده و در بين مسلمانان به صورت سي روز در ماه مبارك رمضان از اذان صبح تا اذان مغرب در نظر گرفته شده است. البته در ميان مكتبها و اديان غير توحيدي نيز روزه هست، اما روزهاي كه در اسلام و اديان توحيدي واجب شده، بايد با نيت قرب الهي باشد. يعني براي نزديكي به خداوند بايد روزه گرفت. اين روزه نه فقط خواص ظاهري دارد، بلكه انسانيت انسان را به سوي تعالي و كمال سوق ميدهد و انسان را در جهان ديگري ميبرد. در روزه انسان در جهاني سير ميكند كه جايگاه رفيع اوست. به همين دليل است كه خداوند تبارك و تعالي در اين آيه تعبير «لعلكم تتقون» را به كار ميبرد. يعني روزه گرفتن سزاوار و شايسته انساني است كه ميخواهد خود را به خداوند نزديك كند و پرواي خدا در همه حالات و رفتار داشته باشد.
روبان و كلنگ و سيل
آزادسازي تصرفات و لايروبي است و در اين مدت اگر ۳۷هزار ميليارد ريال به اين برنامه اختصاص داده شود، ميتوانيم ظرف ۳سال كار را تمام كنيم.» 1600 ميليارد تومان اعتبار به قيمت سال 1394، حدود 5 ميليارد دلار ميشود و ممكن نيست كه نظام تخصيص منابع اين مبلغ را به موضوعي تخصيص دهد كه انجام دادنش نه كلنگزني دارد و نه افتتاح و قيچي كردن روبان و نه تابلوي يادبود و برنامه افتتاحيه و... در واقع لايروبي كردن هيچ اثر بيروني كه قابل ديدن باشد ندارد. جالب اينكه اثرات مفيدش هم به چشم نميآيد. و از همه مهمتر اينكه اثرات آن نسيه است و نه نقد. در آينده ممكن است رخ دهد. ممكن هم هست كه رخ ندهد. رييس عاقل پروژه نقد را با امري نسيه عوض نميكند. با 5 ميليارد دلار ميتوان 5 طرح ملي فوقالعاده بزرگ ساخت و به نام خود آن را ثبت كرد. ولي لايروبي هيچ نمود بيروني ندارد. شايد تا حدي تقصير ما به عنوان مردم نيز هست. نمونهاش همين شهرداري تهران است. همه ميدانيم كه هر موقع تهران باران ميآمد خيلي سريع آبگرفتگي ايجاد ميشد و در برخي از مناطق تا زير زانو توي آب ميرفتند، ترافيك به كلي مختل ميشد و همه نگران آمدن باران بودند، اگر كمي هم باران تند باشد كه نگراني چند برابر ميشد. ولي در فروردين امسال تندترين و طولانيترين باران سالهاي اخير در تهران باريد، بدون اينكه آبگرفتگي مهمي رخ دهد، هيچكس هم نپرسيد چرا اينبار مشكل پيش نيامد، در حالي كه بايد از هميشه بدتر ميشد، زيرا با وجود اين حجم آب و بارش كه تمام رودهاي شمالي به جنوبي را پر كرده بود، وضعيت آب در سطح شهر به نسبت روان بود. علت اصلي دستور شهردار سابق به لايروبي تمام مجاري و كانالهاي تهران بود كه در دو مرحله تابستان و پاييز انجام شد. آن هم در زماني كه بودجه شهرداري آنقدر زياد نبود كه از روي شكمسيري اقدام به لايروبي كند. ميگويند 300 كاميون زباله و رسوبات از اين كانالها خارج شده است. فيلمهاي كوتاه آن گوياست. اين كار نه كلنگزني داشت و نه قيچي كردن روبان، و كسي هم مطلع نشد و اگر باران عيد نميآمد فرصت بيانش هم به دست نميداد. در حالي كه نتيجهاش كاملا مثبت و مفيد به حال شهروندان بود. با اين حال در كارنامه هيچ شهرداري ثبت و ضبط نميشود. ولي فلان زيرگذر يا پل يا ساختمان ساخته شده چنين نيست و اينها به چشم ما ميآيد در حالي كه اولي ديده نميشود. بياييد فرهنگ كلنگ و روبان و قيچي را كنار بگذاريم و ارزيابي عملكرد مديرانمان را براساس شاخصهاي علميتري انجام دهيم. ما در اين خطاي مديريتي سهيم نشويم.
قوه قضاييه در مسير اصلاح؟
درهاي مديريتي را به روي نيروهاي سالم، توانمند و كارآمد و از لحاظ استانداردهاي اداري، شايسته و چابك بگشايند. به نظر ميرسد قوه قضاييه در سطوح مختلف مديريتي اين خانه تكاني را به صورت بنيادي انجام دهد. سياست مديريتي رييس جديد قوه قضاييه ايجاب ميكند نيروهاي برنامه محور با اطلاعاتي روزآمد در بخشهاي مختلف آموزشي، قضايي و... به كار گرفته شود و در بخش قضايي آموزشها از حالت سنتي خارج و از حالت تكرار بيرون آمده، دانشافزايي قضايي با رويكردي متفاوت انجام پذيرد. مسلما قدمهاي اوليه در انتصابات جديد نشانه رويكرد مديريتي نويني است كه با انگيزه بهبود امور انجام پذيرفته است اما براي وصول به اهداف برنامهمحور رياست قوه قضاييه چيدمانهاي جزيي آن گونه كه بايد موجب تحقق اهداف نخواهد شد مگر آنكه بر مبناي برنامههاي مدون چيده شود. مديراني در عين حال به لحاظ علمي و عملي و سلامت اما داراي چالاكي و چابكي و به نوعي هماهنگ با مجموعه انتخاب شوند لذا اولا تصور نميرود اين انتصابات به تنهايي بتواند شأن و جايگاه قضا را در افكار عمومي به حد مطلوب برساند زيرا نظام قضايي يك مجموعهاي است كه تغييرات بايد در آن با هدف مشترك و نيروهاي همراه با برنامههاي مدون انجام گيرد ثانيا با توجه به پيچيدگي روابط اشخاص و در جريان تحولات كشور مديريت روزآمد بايد به گونهاي عمل كند كه فاصله نتايج عملكرد قضايي از لحاظ سرعت و دقت با سرعت تغييرات رفتاري هماهنگ شود و حتي در مواردي با اقدامات كنشي در اجراي اصل از وقوع برخي اختلافات پيشگيري شود لذا ضمن اميدواري در برقراري عدالت قضايي به صورت قابل قبول بايد با رصد نتايج حاصل از اين تغييرات قضاوت را به آينده سپرد.