ادامه از صفحه اول
تعليق روند امنيتيسازي
مشخص بود كه ترامپ قبل از اعلام موافقت با اين ملاقات، با مشاوران خود مشورت نكرده بود. تيلرسون، وزير خارجه وقت، چند ساعت قبل از اعلام اين خبر در اتيوپي گفته بود كه «راهي طولاني تا مذاكره مستقيم با كرهشمالي باقي است.» وي كمي بعد در سفر به جيبوتي به صراحت گفت كه «اين تصميمي است كه رييسجمهور خود گرفته است.» صرف توافق ترامپ با اين ملاقات پيروزي بزرگي براي كرهشمالي بود كه ميخواست كشورش را از انزوا خارج و همسطح با امريكا در داخل و خارج معرفي كند. ملاقات در چنين سطحي از دهه 1990 يكي از خواستههاي كرهشمالي بود. اينكه ترامپ امتيازي را كه فرض ميشد ممكن است در آخر كار بدهد، اول كار داد، موجب تعجب شد. خاصه آنكه كيم علنا و مستقيما خود را به چيزي متعهد نكرده بود.
در اين روند، كرهشمالي بهعلاوه نسبت به تعليق آزمايشهاي هستهاي و موشكي، آزادي سه زنداني كرهاي-امريكايي و نهايتا انهدام يكي از مراكز آزمايشهاي هستهاي اقدام كرد و همه اينها را بدون اينكه درخواست امتياز متقابلي از امريكا داشته باشد، انجام داد.
از اين مرحله به بعد، روابط دوستانه و گرمي بين كيم و ترامپ شكل گرفت. در يك مرحله كه برنامه ملاقات در سنگاپور لغو شد، ترامپ طي نامهاي احترامآميز به كيم در اين مورد كه توسط كاخ سفيد منتشر شد، ابراز تاسف شديد كرد. وي لغو اين نشست را «يك فرصت از دست رفته» و «يك لحظه واقعا غمبار در تاريخ»، توصيف كرد. او در اين نامه كيم را «عاليجناب» و با اسم و عنوان رسمياش مورد خطاب قرار داد و از كرهشمالي نيز با اسم رسمي آن كشور ياد كرد؛ دو بار از كيم به خاطر آزادي «گروگانها» تشكر كرد و در خاتمه خطاب به او نوشت: «اگر نظرتان در مورد برگزاري نشست تغيير كرد، در تلفن زدن يا نامه نوشتن ترديد نكنيد.» كرهشمالي نيز در يك واكنش شديدا مصالحهجويانه تصميم ترامپ را «غيرمنتظره و تاسفبار» خواند و از آمادگي براي ملاقات با ترامپ «به هر شكل و در هر تاريخي» سخن گفت. در پي رفع موانع، ملاقات سران در ژوئن 2018 در سنگاپور انجام شد. اعلام غيرمنتظره تعليق رزمايشهاي نظامي بين امريكا و كرهشمالي در يك مصاحبه در سنگاپور يكي از تحولات مهم اين دور از مذاكرات بود.
باوجود شكست نشست هانوي بين كيم و ترامپ در فوريه 2019، ترامپ به برخورد محترمانه با كيم ادامه داد و رزمايشهاي نظامي امريكا و كرهجنوبي را همچنان معلق نگه داشت. وي در اين فاصله همواره اظهار اميدواري كرده كه مذاكرات از سرگرفته شود. حتي در اقدامي عجيب، بعد از اعلام مجموعه تحريمهاي جديدي عليه كرهشمالي توسط وزارت خزانهداري امريكا در 22 مارس 2019، ترامپ طي توييتي اعلام كرد، دستور توقف اين تحريمهاي جديد را داده است. همزمان طي اين مدت هدف كيم اين بوده كه تندروهاي دولت ترامپ مانند پمپئو و بولتون را دور بزند و مستقيما با ترامپ در تماس باشد. دو هفته قبل، يك مقام وزارت خارجه كرهشمالي طي بيانيهاي پمپئو را «غيرمسوول» خواند و درخواست حذف او از روند مذاكرات شد. كيم اميدوار است با استفاده از خودشيفتگي ترامپ و علاقه او به ثبت هر توفيقي تنها به اسم خودش بتواند معكوس شدن روند امنيتيسازي كشورش را تداوم ببخشد.
مطبوعات و بحران كاغذ
اين بدان معني است كه انتشار مطبوعات حائز اهميت فراوان است و دولت توجه خاصي بدانها دارد. در شرايط كنوني كه دولت تامين نيازهاي اصلي مردم را در دستور كار خود قرار داده است و توليد و توزيع كالاهاي اساسي را در كنترل دارد، به نظر ميرسد مطبوعات كه به دليل آگاهيبخشي و بيداري جامعه اهميتي دوچندان دارند، بيش از پيش از كمكهاي مستقيم و غيرمستقيم برخوردار شوند.
اين كمكها زماني ميتواند به حيات و بالندگي مطبوعات بهويژه در بخش خصوصي بينجامد كه «توزيع عادلانه» و «بهنگام» كمكها رعايت شود. به ياد دارم زماني كه دو دهه پيش مديرمسوول يك هفتهنامه بودم؛ هنگام توزيع حواله دريافت كاغذ، ابتدا اين حوالهها را در گراني كاغذ به نشريات خاصي ميدادند و زماني كه اين حوالهها وارد بازار ميشد و قيمت كاغذ بهشدت كاهش مييافت، نشريات ديگر را صدا ميزدند وحوالهاي كه ميتوانست مابهالتفاوتش كمكي در حق نشريات كوچكتر باشد عملا نقشي در كمك به مطبوعات نيازمند نميكرد. در گزارشهاي مربوطه هم البته به اين حقكشي مسلم اشارهاي نميشد و متن گزارش هم حاكي از توزيع عادلانه كاغذ بين همه نشريات بود!
هرچند بعدها اين روش، بهبود يافت اما امروزه حذف برخي كمكهاي دولتي به مطبوعات در كنار افزايش سرسامآور قيمت كاغذ و فيلم و زينگ و كاهش درآمدهاي حاصل از آگهي زنگ خطر را براي آخرين تنفسهاي مطبوعات كشور به صدا درآورده است؛ از اين رو، كمكهاي دولتي و حتي سازمانها و نهادهاي اجتماعي ميتواند نجاتدهنده مطبوعات كشور از وضعيت بحراني باشد.
اعتراض يا پويايي اجتماعي
نكته مهم اينجا است كه در چند سال گذشته متاسفانه هيچگاه به فرهنگيان اجازه برگزاري تجمعات با مجوز از وزارت كشور داده نشده است و هرگاه هر تشكل صنفي درخواست مجوز تجمع داده، پاسخي نگرفته است. بنابراين فرهنگيان با هدف نشان دادن آشكارتر خواستههاي صنفيشان، گاه دست به اعتراضاتي ميزنند كه نمود خياباني دارد. اين اعتراضات را به هيچ رو نبايد در تضاد با امنيت كشور تفسير كرد. چرا كه وجود همين اعتراضهاي مسالمتآميز ميتواند نشاني از پويايي اجتماعي اين سرزمين به شمار آيد.
متاسفانه در چند سال گذشته با اين تجمعهاي مسالمتآميز كه اتفاقا خواستههاي صنفي بسيار مشخصي را دنبال ميكنند، همواره برخوردهاي امنيتي شده است. وزير آموزش و پرورش و ديگر مسوولان سياسي كه دغدغه مسائل ملي كشور را دارند بايد به اين نكته توجه كنند كه از قضا منافع ملي زماني به درستي تامين ميشود كه با اعتراضهاي اجتماعي، سياسي و صنفي به دور از خشونت، برخوردهاي امنيتي و قضايي نشود.